انهار
انهار
مطالب خواندنی

شهادت آية‏اللَّه «سيدمهدي حكيم» در سودان (1366ش)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
شهادت آيت‏اللَّه "سيدمهدي حكيم" در كشور سودان توسط مزدوران بعثي عراق (1366ش)شهادت آيت‏ اللَّه "سيدمهدي حكيم" در كشور سودان توسط مزدوران بعثي عراق (1366ش)
آيت ‏اللَّه سيدمهدي حكيم فرزند آيت‏ اللَّه سيدمحسن حكيم و عضو برجسته مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق در سال 1313 ش در خاندان اهل علم و تقوا در نجف اشرف به دنيا آمد. وي پس از گذراندن دروس مقدمات و سطح به درس خارج آيت ‏اللَّه شهيد سيدمحمد باقر صدر حاضر شد و به جرگه مخالفان سرسخت رژيم صدام رييس جمهور بعث عراق پيوست. از جمله فعاليت‏هاي اجتماعي و فرهنگي وي مي‏توان به ايجاد جماعت علماي بغداد و كاظمين و نيز تأسيس مراكز علمي و آموزشي براي طلاب علوم ديني اشاره كرد. ايشان در سال 1348 ش (1969 م) از طرف حكومت جور به تلاش براي سرنگوني رژيم بعث متهم شد و در همان سال مخفيانه از عراق مهاجرت كرد. شهيد آيت ‏اللَّه حكيم از آن پس به كشورهاي پاكستان، امارات، سوريه و لبنان سفر نمود و سرانجام در لندن استقرار يافت. وي در آن جا سرپرستي انجمن اهل البيت را بر عهده گرفت و به فعاليت‏هاي ضد رژيم بعث ادامه داد. او كه از پيشگامان انقلاب اسلامي عراق و از چهره ‏هاي فعال آن به شمار مي‏رفت چندين بار به جمهوري اسلامي ايران مسافرت كرده و با حضرت امام خميني ديدار داشته است. اين عالم مجاهد همچنين در كنفرانس بررسي جنايات صدام و كنفرانس نيروهاي مبارز عراقي و كنفرانس همياري ملت عراق شركت نمود و نقش فعالي در سازمان‏دهي مبارزات مجاهدين مسلمان عليه رژيم صدام داشت. اين فعاليت‏ها بر رژيم خونخوار عراق گران‏آمد تا اين كه اين مبارز والا مقام در چنين روزي توسط دو تن از مزدوران بعثي در شهر خارطوم پايتخت سودان ترور شد و شربت شهادت نوشيد. اين ترور با محكوميت‏هاي گسترده ‏اي همراه بود و رسوايي رژيم بعث را بيشتر از قبل آشكار ساخت. پيكر پاك آيت‏ اللَّه سيد مهدي حكيم پس از تشييعي باشكوه در مسجد بالاسر حرم حضرت معصومه (س) به خاك سپرده شد.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -