انهار
انهار
مطالب خواندنی

مقررات راهنمائي و رانندگي

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال  171 : شخصي اتومبيلي را اوراق مي كند، سپس كارت شناسائي اتومبيل فوق را براي استفاده از اتومبيل ديگري كه فاقد كارت است يه شخص ثالث مي فروشد ، حكم اين عمل چگونه است؟

جواب:  فروش كارت اگر خلاف مقررات دولت اسلامي باشد جائز نيست.

سؤال  172 : آيا بدون داشتن گواهي نامهٔ رانندگي مي توانيم موتور سيكلت سوار شويم؟ اگر جواب منفي است آيا زماني كه جاهل به مسأله بوديم  سوار شديم معصيت كرده ايم؟

جواب:  اگر منعي از طرف دولت اسلامي نباشد اشكال ندارد، وگرنه تخلف از مقررات دولت اسلامي جائز نيست.

سؤال  173 : سيدي الامام، إنكم افتيتم بوجوب إجراء مقررات الدولة الاسلامية ، و كما تعلمون إن الدولة الاسلامية قد وضعت قوانين المرور و غيرها من القوانين الجزئية و الكلية ، فالي أين تتسع دائرة وجووب إجراء مقرراتها؟

وهل تشمل الكليات و الجزئيات ( كما لو خالف فرد و سارفي وسط الشارع و ترك الرصيف المعد للمشاة ) فهل يعتبر عاصياً؟

جواب:  لا فرق في وجوب متبعة مقررات الدولة الاسلامية بين الامور الهامة الكلية و بين الامور الجزئية.

سؤال  174 : ملاك در صغيره بودن و كبيره بودن گناه چيست؟ و آيا تخلف از مقرراتي همانند مقررات راهنمائي و رانندگي كه دولت براي حفظ سلامت نظام قرارداده كبيره و يا صغيره ؟

جواب:  تخلفات ذكر شده كبيره نيستند و در رسائل عمليه اشاره به گناهان كبيره شده است.

سؤال  175 : علي رغم تأكيد فراوان مسؤولين، برخي از رانندگان مربوط به نهادها و ادارات با سهل انگاري از حدود و مقررات راهنمائي و رانندگي تخلف مي كنند، و با سرعت زياد و سبق بيجا و حركت در مسير ممنوعه و ... موجب تصادف و قتل و جرح خود و ديگران و تضييع بيت المال ( در شهرها و بي شهرها) گشته و از طرف ديگر موجب بدبيني و ناراحتي مردم مي شوند. نظر مبارك را در اي باره بيان فرمائيد.

جواب:  تخلف از مقررات در هر صورت جائز نيست، و چنانچه تخلف به نحوي باشد كه نوعاً در معرض وقوع تصادف باشد و موجب به وجود آمدن آن شود خسارتهاي ناشي از تصادف را در اين صورت متخلف ضامن است.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -