انهار
انهار
مطالب خواندنی

جایگاه کارمند در اسلام

بزرگ نمایی کوچک نمایی
جایگاه کارمند در اسلام
در اسلام، منزلت اجتماعی به عنوان موهبت و امانت الهی در اختیار کارمندان قرار می گیرد تا برای رفع محرومیت ها و گرفتاری ها از امور جامعه به کار گرفته شود. ازاین رو، امام علی علیه السلام به یکی از کارگزاران خود چنین می گوید: «کاری که به عهده توست، طعمه نیست، امانتی است که بر گردنت نهاده اند.» بنابراین، اگر کارمندان و کارگزاران نظام اسلامی با انگیزه های الهی، امانت داری و خدمت رسانی به مردم در جایگاه خود قرار گرفته اند، باید شکرگزار پروردگار بزرگ باشند؛ زیرا در جایگاهی هستند که می توانند خاطری را شاد کنند، غمی را بزدایند، بی پناهی را پناه دهند و مظلومی را یاور باشند و به این ترتیب، زمینه رشد و تعالی خود را فراهم سازند. رسول خدا صلی الله علیه و آله در این باره می فرماید: «وقتی خداوند برای بنده ای نیکی خواهد، حاجت مردم را در دست او قرار می دهد».
ویژگی های لازم برای گزینش کارمندان
تقوا
نظام اسلامی همواره نیازمند کارمندان و کارگزارانی است که در برابر زرق و برق دنیا نلغزند و در دام آلودگی ها گرفتار نشوند. بی شک، تنها قدرتی که چنین نیروی بازدارنده ای را ایجاد می کند، تقواست. به سبب اهمیت بسیار تقوا در اسلام، پیشوایان معصوم علیهم السلام آن را عامل مهمی در گزینش کارمندان دانسته و همواره به این صفت اخلاقی پسندیده سفارش کرده اند. از جمله وقتی رسول خدا صلی الله علیه و آله معاذ بن جبل را به یمن می فرستاد، به او فرمود: «وَ اوُصیکَ بِتَقوَی اللّه؛ تو را به پرهیزکاری سفارش می کنم».
خیرخواهی درباره مردم
امام علی علیه السلام در نامه ای به مردم مصر، یکی از دلایل انتخاب مالک اشتر را به زمام داری آن دیار، خیرخواهی او می داند و می فرماید:«مردم مصر! من شما را بر خود برگزیدم و او را برای شما فرستادم؛ زیرا او را خیرخواه شما دیدم.» اهمیت خیرخواهی از آن روست که کارمند خیرخواه، همواره در پی صلاح و عزت افراد جامعه است و ذلت و حقارت آنها را تحمیل نمی کند؛ زیرا نگاه او به هم نوع، به گونه ای است که از سربلندی شان، خرسند و از خواری آنها اندوهگین می شود. به همین سبب، از سر خیرخواهی، از هر نوع فداکاری برای تأمین رفاه و سعادت جامعه دریغ نمی ورزد.
مسئولیت پذیری
در نظام توحیدی اسلام، مسئولیت پذیری، اصلی است که در زمینه اخلاق اداری به فرد کارمند و فعالیت هایش سمت و سو می دهد و او را از فرو غلتیدن در مسیر کژی ها و نادرستی ها باز می دارد. در واقع، کمال آدمی در مسئولیت پذیری اوست. بی شک، هر اندازه در این زمینه سستی ورزد، تباهی در کارش بیشتر خواهد بود و هر اندازه مسئولیت پذیری بهتری داشته باشد، به کمال بیشتری خواهد رسید. ازاین رو، بهتر است در گزینش کارمندان، به افرادی مسئولیت داده شود که از هر نظر آماده پاسخ گویی به تصمیم ها و عملکردهای خود هستند و در پی توجیه و فرافکنی تصمیم ها و عملکردهای نادرست خود نیستند یا مسئولیت خود را به دیگران نمی سپارند.
راه کارهای اصلاحی
آزمون پیش از گزینش
در هر مسئله، علاج واقعه را پیش از وقوع باید کرد. بی شک، اگر پیش از به کارگیری کارمندان، بکوشیم آنها را با معیارهایی اسلامی انتخاب کنیم، مشکلات اخلاقی یا تخلفات اداری کمتر پدید می آید. یکی از این معیارها، آزمون پیش از انتخاب است که امام علی علیه السلام آن را به مالک اشتر چنین یادآور می شود: «در امور کارمندانت بیندیش و پس از آزمایش، به کارشان بگمار و با میل شخصی و بدون مشورت با دیگران، آنان را به کارهای مختلف وادار مکن؛ زیرا نوعی ستمگری و خیانت است».
تأمین نیازهای اساسی کارمندان
در اسلام، برآورده کردن نیازهای اساسی کارمندان، به ویژه نیازهای مالی و اقتصادی، از وظایف اصلی حکومت است، چنان که امیرمؤمنان علی علیه السلام این وظیفه را پس از ویژگی هایی که برای انتخاب کارمند برمی شمرد، از وظایف حکومت می داند و می فرماید: «روزی فراوان بر آنان ارزانی دار که با گرفتن حقوق کافی در اصلاح خود بیشتر می کوشند و با بی نیازی، به اموال بیت المال دست نمی زنند و اتمام حجتی است بر آنان اگر فرمانت را نپذیرفتند یا در امانت خیانت کنند.» احساس رضایت در کارمند زمانی به وجود خواهد آمد که افزون بر نیازهای اقتصادی، به نیازهای روحی و روانی او توجه شود. این دسته از نیازها می تواند شامل نیاز به قدردانی، برخورد عادلانه، امنیت شغلی، دست مزد خوب، امکان ترفیع، وفاداری از طرف سرپرست و مانند آن باشد. تا زمانی که نیازهای روحی ـ روانی کارمندان برآورده نشود، هرگز به طور کامل درباره سازمان مربوط، احساس تعهد نخواهند کرد و شور و شوق لازم را برای این فعالیت نخواهند داشت.
نظارت
نظارت در اسلام، یکی از روش هایی است که برای تربیت کارمندان و کارگزاران به کار گرفته می شود؛ زیرا قدرت، همواره میل به اقتدارطلبی و تمامیت خواهی را تقویت می کند و هر انسانی جز معصوم، همواره در معرض وسوسه های قدرت قرار می گیرد. از سوی دیگر، در تربیت، همیشه نمی توان به پند و اندرز بسنده کرد. ازاین رو، برای تربیت از شیوه نظارت با انواع گوناگون آن می توان بهره گرفت. امام علی علیه السلام در عهدنامه مالک اشتر، لزوم نظارت بر امور کارمندان را چنین یادآور می شود: «رفتار کارمندانت را بررسی کن. ناظرانی راست گو و وفاپیشه بر آنان بگمار که مراقبت و بازرسی پنهانی تو از کار آنان، سبب امانت داری و مهربانی آنها با رعیت خواهد بود».
منشور اخلاقی امام علی علیه السلام برای کارمندان و کارگزاران
1. نگهبان نفس خویش باش؛
2. از سلام و تعارف و مهربانی به مردم کوتاهی مکن؛
3. پر و بالت را برای مردم بگستران و با مردم گشاده روی و مهربان باش؛
4. کاری که بر دوش توست طعمه نیست، امانتی است که بر دوشت نهاده اند؛
5. بالاتر از خود را فرمان ببر، تا پایین تر از تو فرمانبردارت باشد؛
6. کار هر روز را در همان روز انجام ده؛ زیرا هر روز، کاری مخصوص به خود دارد؛
7. بکوش تا هر کاری را در جای خود و زمان مخصوص به خود انجام دهی؛
8. با خدا، مردم و خویشاوندان انصاف را رعایت کن؛
9. هرگز به خدمت هایی که انجام دادی، بر مردم منت مگذار؛
10. در وعده ای که به مردم دادی، خلف وعده مکن؛
11. هرگز نیکوکار و بدکار را در نظرت یکسان قرار مده؛
12. از همکاران نزدیکت سخت مراقبت کن؛
13. از حوادث گذشته تاریخ، برای آینده عبرت بگیر.
کارمند از دیدگاه امام خمینی رحمه الله
کارمندان و کسانی که در کارخانه ها زحمت می کشند، مایه افتخار و پیروزی یک ملتند.
دولت باید فکر کارمندان باشد. باید برای آنها مسکن بسازد، برای آنها زندگی صحیح بسازد.
من از مشکلات دولت، از مشکلات کارمندان دولت، مشکلات همه قشرهایی که در بین دولت کار می کنند، آگاهم. در عین حالی که از محروم ترین قشرها هستند، بااخلاص ترین قشرها هستند و در عین حال که با یک زندگی درویشانه می گذرانند، بحمدالله قدرت معنوی دارند.
آن کارمند جزئی که یک کار جزئی انجام می دهد، آن کار جزئی، آزمایش اوست.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -