انهار
انهار
مطالب خواندنی

بخشی از سوگندنامه پزشکی

بزرگ نمایی کوچک نمایی
  
== == == == ==
ابن سينا پس از معالجه نوح بن منصور پادشاه ساماني به دربار نوح راه يافت و در سن بيست و يك سالگي شروع به تاليف كتب مختلف نمود و پس از چندي در سراسر ايران شهرت بسزائي يافت .
وي سالهاي آخر عمرخود را در اصفهان در حمايت علاءالدوله كاكويه گذرانيد و در سفري كه همراه او  به همدان ميرفت بيمار شد و به سال 428 درگذشت. آرامگاه وي هم اكنون در شهر همدان قرار دارد. او را به واقع بايد از نوابغ روزگار دانست. ابن سينا عمر خود را در راه كسب علم و دانش و تاليف كتب مختلف صرف كرد و آني از كارعلمي فراغت نيافت.
تعداد تاليفات او تا يكصد و بيست كتاب  گفته شده كه اغلب آنها به زبان عربي است و ازآن جمله كتاب شفا در فلسفه و حكمت، قانون در طب و اشارات شهرت جهاني دارد . معروفترين اثر وي به زبان فارسي، دانشنامه علائي است و بسياري از نوشته هاي ابن سينا به زبانهاي ديگر ترجمه شده است.
«بخشی از سوگند نامه پزشكي»:
«اكنون كه با عنايات و الطاف بيكران الهي در شرف پذيرفتن مسئوليت خطير پزشكي قرار گرفته ام ... من در برابر قرآن كريم به خداوند قادر متعال، خدايي كه بر همه امور آگاه است و تمامي موجودات در قبضه قدرت اوست سوگند ياد مي كنم كه به احكام مقدس اسلام و حدود الهي با ديده احترام بنگرم ، از خيانت و تضييع حقوق بيماران به طور جدي پرهيز كنم . نسبت به حفظ اسرار آنان جز در مواقع ايجاب ضرورت شرعي پايبندي كامل داشته باشم و خدا را در همه حال حاضر و ناظر شئون خود بدانم».
به واقع  پزشكان  ضامن سلامت جامعه، امنيـت روحي بيماران و فرشتگان نجاتي هستند كه  درد جسم را  با روح  بلندشان در سايه  لطف الهي التيام  مي بخشند و روز پزشك فرصت مغتنمي است تا سياستگذاران و مديران عرصه آموزش پزشكي و بهداشت و درمان كشور با همفكري، همراهي و مساعدت همه مجامع و نيروهاي دلسوز جامعه پزشكي سياست ها و راهكارهاي ترويج و اشاعه ارزش هاي معنوي و اخلاق پزشكي و ارتقاء جايگاه و منزلت شاغلين حرفه هاي پزشكي را مورد بازخواني و توجه قرار داده و با برنامه ريزي و بهره مندي از توانمندي هاي ملي در عرصه تقنيني و اجرائي، مسئوليت ملي خويش را در جهت حل و رفع معضلات و مشكلات جامعه پزشكي كشور، به ويژه پزشكان جوان اداء نمايند.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -