انهار
انهار
مطالب خواندنی

تبعيت زن و اولاد در وطن

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 471 :آيا زن در وطن تابع شوهر است؟

جواب: زن تابع نيست و ميزان تصميم و قصد خودش مى باشد.

سؤال 472 :در مورد تبعيت اولاد از والدين در قصر و اتمام نماز، اولا آيا اولاد تابع پدر و مادر هر دو هستند يا تابع پدر؟ و چنانچه وطن مادر غير از وطن پدر باشد وظيفه اولاد چيست؟ با توجه به اينكه پدر در وطن مادر مسافر است؟ و ثانياً اين تبعيت تا چه زمانى است؟ و ثالثاً شهرى كه فرزند در آن متولد شده لكن نه وطن پدر او است و نه وطن مادر او آيا وطن او محسوب مى شود؟

جواب: به طور كلى تبعيت به اين است كه شخص در اراده و زندگى استقلال نداشته باشد و تابع اراده و زندگى ديگرى باشد و در اين جهت فرقى بين صغير و كبير و پدر و مادر و همسر و بيگانه نيست. بنابراين اگر فرزند تابع مادر بوده و خواه ناخواه با مادر و در وطن مادر زندگى كند و در آنجا بزرگ شود، وطن مادر او هم خواهد بود اگرچه وطن پدر محسوب نشود و پدر در آنجا مسافر باشد و اين تبعيت تا زمانى است كه فرزند در زندگى و اراده مستقل شود و به ميل خود تصميم ماندن يا اعراض بگيرد.

سؤال 473 :تابعيت زن و فرزند از شوهر و پدر در توطن و اعراض قهرى است يا اختيارى و مربوط به نظر و تصميم خود زن و فرزند است يا نه؟

جواب: زن و فرزند در توطن و اعراض تابعيت ندارند، مگر اينكه بنا داشته باشند هركجا شوهر و پدر زندگى مى كند زندگى كنند و خود در تصميم گيرى استقلال عرفى نداشته باشند، در اين صورت تابعيت عرفى در توطن و اعراض هست. ولى در صورتى كه خود مستقل در تصميم گيرى هستند و زن از وطن اصلى خود چشم نپوشيده اعراض محقق نمى شود، اگر چه شوهر مثلا چشم پوشيده باشد و همينطور است فرزند. پس فرزند وقتى در زندگى مستقل شد، از تابعيت خارج مى شود.

سؤال 474 :شخصى از قم به تهران رفته است و در آنجا ساكن شده و ازدواج كرده است، ولى از وطن خود (قم) اعراض نكرده، اكنون بفرماييد اگر همسرش را از تهران براى دو يا سه روز زيارت و صله رحم به قم بياورد در حالى كه خودش نماز را در قم تمام مى خواند، همسرش چه وظيفه اى دارد؟

جواب: در فرض سؤال، نماز همسر در قم قصر است، مگر اينكه قصد ماندن ده روز بكند.

سؤال 475 :دخترى كه شوهر كرده، آيا در انتخاب وطن تابع شوهر است و يا خود بايد مستقلا تصميم بگيرد و اگر به وطن اصلى خود برود، چه وظيفه اى دارد؟

جواب: زن در انتخاب وطن تابع شوهر نيست و در صورتى كه از وطن اصلى خود اعراض نكرده باشد، نماز وى در آنجا تمام و روزه واجب است.

سؤال 476 :آيا زن در وطن يا اعراض از وطن تابع شوهر خود مى باشد يا مى تواند مستقل باشد؟

جواب: زن در وطن تابع شوهر خود نيست، بلكه در صورتى كه بخواهد همراه شوهر و در محل زندگى او زندگى كند، وطن زوج وطن او هم مى شود. ولى اگر بخواهد با توافق شوهر يا حتى بدون توافق شوهر در جاى ديگرى زندگى دائمى داشته باشد، همانجا وطن او مى باشد.

 سؤال 477 :آيا فرزند در وطن يا اعراض از آن تابع پدر است يا مى تواند مستقل باشد؟

جواب: فرزند تا وقتى مستقل نشده، در وطن تابع سرپرست خود مى باشد. اما هرگاه زندگى مستقل پيدا كرد، مى تواند براى خود وطن انتخاب كند يا اعراض كند.

سؤال 478 :اگر انسان از شهر ديگر زن بگيرد، وطن زن شهر خودش مى باشد يا شهر شوهرش؟

جواب: اگر قصد شوهر اين باشد كه تا آخر عمر در وطن خودش زندگى كند و قصد زن هم اين باشد كه تا آخر عمر همراه شوهر و در شهر او زندگى كند، شهر شوهر وطن زن مى شود و شهر خود زن ديگر وطن او نيست.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -