انهار
انهار
مطالب خواندنی

وفات «سيدبن طاووس» عالم و محدث شيعه (664 ق)

بزرگ نمایی کوچک نمایی

وفات "سيدبن طاووس" عالم و محدث عاليقدر شيعه(664 ق)رضي الدين سيد علي بن موسي بن جعفر معروف به سيد بن طاووس در سال 589 ق در شهر حلّه در عراق به دنيا آمد. وي در ابتدا از محضر پدر دانشمند خود، سعدالدين ابوابراهيم ونيز جد بزرگوارش وَرّام ابن ابي فراس استفاده كرد و بعدها از افادات ديگر بزرگان حلّه، بهره‏ ي وافي بُرد. شهره‏ ي سيد به زودي در سراسر عراق پيچيد و او پس از مدتي راهي بغداد گرديد. سيد در مدت پانزده سالي كه در پايتخت بود، بارها به قضاوت، وزارت و ديگر امور دولتي فرا خوانده شده بود كه هر بار به طريقي آن مشاغل را نمي‏پذيرفت. سال‏هاي پاياني عمر شريف سيد در زادگاهش سپري شد و به تدريس و تاليف پرداخت. او از دانشمندان پر كار مسلمان به شمار مي‏رفت، چنانكه آثار متنوعي در علم كلام، اخلاق، فقه، حديث از او به جاي مانده است. يكي ازتاليفات مهم ابن طاووس به نام اَللُّهُوف، درباره‏ ي وقايع روز عاشورا است كه از كتب معتبر تاريخ اسلام به شمار مي‏رود. كتاب مهم ديگر او المَلاحِمُ و الفِتَن في ظهور آثار الحُجّه نام دارد كه در مورد رويدادهاي قبل و هنگام ظهور حضرت مهدي (عج) است. سيدبن طاووس، شاگردان فاضلي پرورش داد كه پدر علامه حلي و علامه حلي از آن جمله‏ اند. در اواخر عمر سيدبن طاووس و حضور او در بغداد، اين شهر در محاصره‏ ي لشكريان متوحش مغول قرار گرفت. هلاكوخان مغول در اين هنگام سيد را فراخوانده، امان نامه‏اي براي او و يارانش صادر كرد. سيد كه در پي راهي براي بيرون بُردن مؤمنان از پايتخت بود، هزار تن را گرد آورده، با حمايت سربازان هلاكوخان، آنان را به حِلّه رساند. پس از آن بار ديگر به بغداد بازگشت تا شايد مؤمني را از دردي برهاند يا بي‏گناهي را از كيفر رهايى بخشد. سرانجام سيد بن طاووس، سرور فقيهان عراق در 5 ذيقعده‏ ي سال 664 ق دعوت حق را لبيك گفت و به ديدار معبود شتافت. سيد قبلاً كفن خود را تهيه كرد و آن را در حج بيت اللَّه الحرام، لباسِ احرام خود قرار داد. همچنين آن كفن را در كعبه‏ ي معظّمه و روضات مطهّره‏ ي پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلّم) و ائمه‏ ي بقيع (علیهم السلام) و عراق متبرك كرد و آن را وسيله‏ ي شفاعتِ آن بزرگواران قرار داده بود. وفات سيد بن طاووس در 75 سالگي در بغداد روي داد و بدنِ وي را به نجف اشرف منتقل كرده، به خاك سپردند.

منبع


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -