انهار
انهار
مطالب خواندنی

آغاز بازگشت آزادگان سلحشور به کشور (1369 ش)

بزرگ نمایی کوچک نمایی

ان الذين قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل عليهم الملائكه الا تخافوا و لا تحزنوا و ابشروا بالجنه التى كنتم توعدون
اگر روز اسراء برگشتند و من نبودم سلام مرا به آنها برسانيد و بگوييد خمينى در فكرتان بود
((ما را چه رسد كه با اين قلم هاى شكسته و بيانهاى نارسا در وصف شهيدان و جانبازان و مفقودان و اسيرانى كه در جهاد فى سبيل الله جان خود را فدا كرده و يا سلامت خويش را از دست داده اند يا به دست دشمنان اسلام اسير شده اند، مطلبى نوشته يا سخنى بگوييم ؟ زبان و بيان ما عاجز از ترسيم مقام بلند پايه عزيزانى است كه براى اعتلاى كلمه حق و دفاع از اسلام و كشور اسلامى جانبازى نموده اند.))
((بارالها، اسراى ما اسير جانى ترين دژخيم زمان مى باشند. مقاومت آنها دنيا را شگفت زده كرده است هر چه زودتر آنها را براى خدمت به تو و بندگانت آزاد فرما و به خاندان محترم همه صبر، اجر، سلامت و مغفرت عنايت فرما.))
امام خمينى ((ره ))
روز 26 مرداد 1369 ميهن اسلامى شاهد حضور كبوتران سبكبالى بود كه پس از سالها زندان در اسارتگاههاى مخوف رژيم بعث عراق قدم به خاك پاك ميهن اسلامى خود مى گذاشتند. در هر حال ، قاصدك آزادى در چنين روزى پيام آور رهايى شده و اين كبوتران از بند رسته به آغوش گرم ملت خود بازگشتند. ميهن اسلامى چراغانى بود. شعف و سرورى وصف ناپذير از حضور اين رسولان ، انقلاب و جنگ سراسر ايران را فراگرفته بود.
اولين عكس العمل آزادگان از ديدن وطن ، بوسه زدن بر خاك آن بود، سرزمينى كه قدم به قدم آن با خون بهترين فرزندان اين ملت و اسوه جوانان كشور تطهير شده بود. حركت بعدى زيارت مرقد پير و مرادشان خمينى كبير ((ره )) و بيعت با جانشين خلف او مقام عظماى ولايت حضرت آيت الله العظمى خامنه اى بود و اين همه نشان از علاقه و افر و پايبندى آنان به اسلام ، انقلاب و ميهن عزيزشان بود.
آنها توانستند در سالهاى زجر و شكنجه ، درد و بيمارى جسمى ، روح و روان خود را توفنده و مقاوم حفظ كنند و تقوا و مردانگى خود را مضاعف نمايند تا در بازگشت به ايران اسلامى در صحنه هاى مختلف اجتماعى سرمشق و نمونه اى باشند براى جوانان ، براى پيران و خلاصه براى همه تا در دوران سازندگى ايران اسلامى ، ملت ما پرصلابت تر، مقاومتر، با دشمنان خود روبرو شود و مشكلات و مصائب را با صبر و بادبارى به منظور پيشرفت ، ترقى و عظمت ايران اسلامى تحمل نمايد.
مقام معظم رهبرى و فرماندهى كل قوا درباره آزادگان مى فرمايند:
آزادگان آبروى اين ملت را حفظ كردند...
... يكى از چيزهايى كه شما را، دلهايتان را زنده نگه مى داشت ، پراميد نگه مى داشت ، ياد آن چهره و روحيه پرصلابت امام عزيزمان بود. آن بزرگوار هم خيلى به ياد اسرا بودند. حال پدرى را كه فرزندانش به اين شكل از او دور شده باشند، راحت مى شود فهميد.))
((مساله اسارت طولانى فرزندان اين ملت به نوبه خود امتحان ديگرى بود كه ملت ما با موفقيت آن را به انجام رسانده و اسراى ما همانند ملت ايران از خود آزاد مردى نشان دادند و سرانجام با موفقيت و سرافرازى به وطن بازگشتند...
... شما در دوران اسارت شرايط سختى را گذرانديد، اما در عين حال با حفظ دين و اعتقادات و دلبستگى خود به اسلام ، امام و انقلاب موجب افتخار و آبرومندى ملت خود در برابر دشمن شديد.))

 

تشكيل ستاد رسيدگى به امور آزادگان
ستاد رسيدگى به امور آزادگان در 22 مرداد 1369 براساس قانون حمايت از آزادگان مصوب 13/9/1368 مجلس شوراى اسلامى تشكيل شد. و در نخستين گام با تبادل انبوه اسرا مواجه گرديد و براساس همان قانون و با مساعدت و همراهى ديگر دستگاهها مسئوليت اين كار عظيم را به دوش ‍ گرفت و تبادل بيش از 40000 آزاده و به همين تعداد اسير عراقى را انجام داد. اين ستاد با الهام از رهنمودهاى مقام معظم رهبرى بيش از 270 واحد ستادى در سراسر كشور تشكيل داد و ادائه خدمات به آزادگان سرافراز را در زمينه گوناگون آغاز نمود. و در زمينه اشتغال توانست نزديك به 96 (بيش ‍ از 36 هزار نفر) از آزادگان را در دستگاههاى دولتى و غير دولتى مشغول به كار كند.
در زمينه تحصيل كار تا سال 1375 بيش از 5300 نفر از آزادگان موفق به راهيابى و تحصيل در موسسات عالى كشور شده كه از اين عده 365 نفر در رشته پزشكى و دندانپزشكى و داروسازى و 406 نفر در رشته هاى مهندسى و ساير رشته ها پذيرفته شدند.
حدود 5000 نفر از آنان در كلاسهاى تقويت بنيه علمى و پيش دانشگاهى شركت كردند و بيش از 700 نفر به تحصيل در مقاطع زير ديپلم توفيق يافتند و نيمى از آزادگان بى سواد طى سالهاى 74 - 1371 دوره كلاس نهضت سوادآموزى را با موفقيت طى كردند


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -