انهار
انهار
مطالب خواندنی

وفات آیة‏اللَّه «عبدالاعلي موسوي سبزواری» (1372 ش)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
رحلت آيت ‏اللَّه "سيد عبدالاعلي موسوي سبزواری" زعيم حوزه علميه نجف (1372 ش)رحلت آيت ‏اللَّه «سيد عبدالاعلي موسوي سبزواری» زعيم حوزه علميه نجف (1372 ش)
آيت ‏اللَّه سيدعبدالاعلي موسوي سبزواري در سال 1290 ش در سبزوار ديده به جهان گشود. وي پس از گذراندن دروس مقدماتي در زادگاهش، در چهارده سالگي راهي مشهد شد و سطوح عالي فقه و اصول را از استادان زمان آموخت. پس از مدتي، براي ادامه تحصيل راهي نجف اشرف شد. وي در آن شهر در محضر پرفيض حضرات آيات: سيدابوالحسن اصفهاني، ميرزاي ناييني، آقاضياء الدين عراقي، شيخ محمدحسين غروي اصفهاني، شيخ محمدجواد بلاغي و سيد حسين حكيم بادكوبه ‏اي، مباني فقه، اصول تفسير، علوم قرآني، كلام، حكمت و فلسفه خود را تكميل نمود. آيت ‏اللَّه سبزواري در 36 سالگي در حالي كه از بيشتر مراجع بزرگ عصر، اجازه‏ هاي متعدد روايي و اجتهادي داشت، بر كرسي تدريس خارج فقه و اصول تكيه زد و در مدت قريب به نيم قرن، به عنوان يكي از برترين مدرسان حوزه بزرگ نجف، مطرح بود. جلسات تدريس ايشان در فقه، اصول، تفسير، حديث، رجال و درايه، دانشوراني را پروراند كه بعدها از مدرسان حوزه ‏هاي علميه قم و نجف به شمار مي‏رفتند. آيت ‏اللَّه سبزواري از انقلاب اسلامي و رهبري آن، حضرت امام خميني، كمال حمايت و پشتيباني را مي‏نمود و به هنگام همه ‏پرسي نظام جمهوري اسلامي، پيامي مبني بر حمايت از آن صادر نمود. برخي از تاليفات گرانقدر اين فقيه وارسته كه بيش از هفتاد جلد مي‏باشند عبارتند از: مواهب الرحمن في تفسير القرآن در 20 جلد، مُهَذَّبُ الاحكام في بيان الحلال و الحرام در فقه استدلالي در 30 جلد، تهذيب الاصول در2 جلد، لباب المعارف در علم كلام در 2 جلد و حاشيه بر اسفار و شرح منظومه. سرانجام آن مرجع بزرگ، در حالي كه از يك سال قبل، زعامت حوزه نجف را پس از آيت ‏اللَّه سيدابوالقاسم خويي برعهده داشت در 25 مرداد 1372 ش در 82 سالگي بدرود حيات گفت و در نجف به خاك سپرده شد.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -