انهار
انهار
مطالب خواندنی

ورود نيروهاي سازمان ملل به تهران و بغداد (1367 ش)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
ورود نيروهاي سازمان ملل به تهران و بغداد پس از قبول قطعنامه 598 شوراي امنيت (1367 ش)ورود نيروهاي سازمان ملل به تهران و بغداد پس از قبول قطعنامه 598 شوراي امنيت (1367 ش)
پس از پذيرش قطعنامه ۵۹۸ شوراي امنيت از طرف جمهوري اسلامي ايران، آتش ‏بس ميان طرفين از تاريخ ۲۹ مرداد ۱۳۶۷ش برقرار شد. شوراي امنيت پيش از آن و در تاريخ هجدهم مردادماه سال ۱۳۶۷ش، قطعنامه ۶۱۹ را تصويب كرد كه به ‏موجب آن، گروه ناظران نظامي ايران و عراق و سازمان ملل (موسوم به يونيماك) كه از حدود ۴۰۰ نفر از ۲۵ مليت مختلف تشكيل شده بود، در مرزهاي دو كشور مستقر شدند.
• يكي از دلايل واهي رژيم بعثي عراق براي تجاوز به حريم نظام جمهوري اسلامي ايران، اختلاف بر سر مرزهايي بوده است كه در قرارداد ۱۹۷۵م الجزاير تعيين شده بود. پس از نزديك به هشت سال جنگ نابرابر كه تمام موجوديت رژيم عراق در خطر قرار گرفت، آمريكا و ديگر متحدان و ياوران رژيم بعث عملاً وارد جنگ گرديدند و حضرت امام خميني (ره)، با در نظر گرفتن مصالح عالي نظام اسلامي و با درك توطئه‏ گسترده‏ آمريكا و غرب براي سركوب انقلاب اسلامي و مردم مسلمان و انقلابي ايران، پس از مشورت با فرماندهان عالي نظامي و مسئولان مملكتي، قطعنامه‏ ۵۹۸ شوراي امنيت را پذيرفتند.
شوراي امنيت در اين قطعنامه دو كشور ايران و عراق را به برقراري آتش ‏بس و صلح دعوت كرده بود. جمهوري اسلامي ايران به‏ واسطه‏ ويژگي‏هاي مثبت برخي از مفاد اين قطعنامه، به ‏ويژه، بندهاي مربوط به معرفي متجاوز و پرداخت غرامت جنگي، موافقت خود را با پذيرش آن اعلام كرد. اما با وجود پذيرش قطعنامه‏ ۵۹۸ توسط جمهوري اسلامي ايران، رژيم عراق كه خود نيز آن قطعنامه را پذيرفته بود، تا زمان برقراري آتش ‏بس رسمي در مردادماه سال ۱۳۶۷ش (اوت ۱۹۸۸م) به تهاجمات خود عليه جمهوري اسلامي ايران ادامه داد و خوي تجاوزگري خود را بار ديگر آشكار ساخت.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -