انهار
انهار
مطالب خواندنی

وفات آیةاللَّه «سيدحسن موسوي بجنوردي» (1354ش)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
رحلت عالم رباني سيد العلماء و المجتهدين آيت اللَّه "سيد حسن موسوي بجنوردي" (1354ش)رحلت عالم رباني سيد العلماء و المجتهدين آيت اللَّه "سيد حسن موسوي بجنوردي" (1354ش)
سيد العلما و المجتهدين آيت اللَّه ميرزا حسن موسوي بجنوردي معروف به سيدآقا بزرگ در سال 1274 ش (1315 ق) در يكي از روستاهاي توابع بجنورد در استان خراسان به دنيا آمد و همان جا نشو و نما يافت. وي سپس به مشهد رفت و علوم عقلي و نقلي را نزد استاداني همچون شيخ آقا بزرگ حكيم، ميرزا محمد آيت‏ اللَّه‏ زاده خراساني و اديب نيشابوري اول فرا گرفت. پس از آن در 27 سالگي براي استفاده از حوزه علمي نجف رهسپار عراق شد و در محضر عالمان بزرگي همچون سيد ابوالحسن اصفهاني، ميرزاي ناييني و آقا ضياءالدين عراقي به تكميل تحصيلات خود پرداخت. سيد آقا بزرگ با حافظه شگرف و احاطه گسترده‏ اي كه بر ادبيات فارسي و عربي، حكمت، كلام، تفسير، حديث، فقه و اصول و اغلب رشته‏هاي معارف اسلامي و فلسفه آن داشت، به زودي به عنوان يكي از برجسته‏ ترين مدرسان و مجتهدان حوزه نجف، مشهور گشت، چنان كه پس از درگذشت آيت اللَّه بروجردي در سال 1340 ش، مرجعيت عامه او براي شيعيان جهان مسلم شد؛ ولي چون فيلسوفي آزاد و فقيهي آزادانديش بود، خود را از مرجعيت كنار كشيد و با فروتني و آزادگي خاص خود، به تحقيق، تاليف و تدريس گراييد. آيت اللَّه بجنوردي براي آموزش اجتهاد، روش جديدي ايجاد كرد كه بر پايه آن، يك قاعده فقهي را مطرح مي‏نمود و پس از شرح مستندات و تاريخچه شكل‏ گيري آن قاعده، آن را با مصاديق خارجي تطبيق مي‏داد. اين روش در آموزش و پيشرفت فضلا بسيار موثر بوده است. ايشان اين روش را در كتاب القواعد الفقهيه در هفت جلد نگاشت كه مهم‏ترين و مفصل‏ترين كتابي است كه در قواعد فقهي شيعه نوشته شده است. آيت‏ اللَّه بجنوردي در نجف حوزه درسي پر رونقي داشت و با مراكز علمي جهان اسلام از قبيل جامع الازهر مصر نيز در ارتباط بود. از وي آثار ديگري بر جاي مانده كه قَولُنا في الحكمة، يكي از بهترين شرح‏ها بر اسفار مُلاصدرا، مُنتَهي الاصول، حاشيه بر عروةُ الوثقي و ذَخيرَةُ المَعاد از آن جمله‏ اند. سرانجام اين فقيه برجسته و عالم بزرگ در دهم تيرماه 1354ش برابر با بيستم جمادي الثاني 1395ق در هشتاد سالگي در نجف بدرود حيات گفت و در جوار آرامگاه استادش، سيد ابوالحسن اصفهاني به خاك سپرده شد.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -