انهار
انهار
مطالب خواندنی

احکام لقطه- توضیح المسائل مراجع

بزرگ نمایی کوچک نمایی

احکام مالی که انسان آن را پیدا کند

(مسأله 2564) مالی را که انسان پیدا می کند1 اگر نشانه ای نداشته باشد2 که بواسطه آن صاحبش معلوم شود3، احتیاط واجب آن است که از طرف صاحبش صدقه بدهد4.

1- گلپایگانی: مالی را که انسان پیدا می کند و از قسم حیوان نیست...

2- سبحانی: مانند صدتومانی یا سکه طلا...

3- مکارم: (مانند یک اسکناس صد تومانی یا یک سکّه طلا)...

بهجت: و حیوان هم نباشد و ارزش آن از یک درهم، یعنی 6/12 نخود نقره سکه دار کمتر نباشد...

4- گلپایگانی: بنابر احتیاط لازم، باید از طرف صاحبش صدقه بدهد.

مکارم: احتیاط واجب آن است که از طرف صاحبش آن را صدقه دهد و اگر خود او مستحقّ است می تواند بردارد و اگر مال مهمی باشد احتیاط آن است که از حاکم شرع اجازه بگیرد.

بهجت: می تواند از طرف صاحبش صدقه دهد و یا به حاکم شرع بدهد.

زنجانی: بنابر احتیاط واجب باید با اذن حاکم شرع صدقه دهد و آن را تملک نکند مگر آن که قیمت آن از یک درهم (که بنابر مشهور 6/12 نقره سکه دار بوده و در مسأله [1864] درباره آن توضیح داده شد) کمتر باشد که می تواند آن را تملک کند.

سبحانی: آن را از طرف صاحبش صدقه بدهد. و اگر خود او مستحق است، مى تواند بردارد.

*****

خوئی: مسأله- مال گم شده که از قسم حیوان نیست چنانچه انسان پیدا کند و نشانه ای نداشته باشد که بواسطه آن صاحبش معلوم شود و قیمت آن کمتر از یک درهم «6/12 نخود نقره سکه دار» نباشد احتیاط مستحبّ آن است که آن را از طرف صاحبش به فقرا صدقه بدهد و تملک نکند..

. فاضل: احتیاط واجب آن است که از طرف صاحبش صدقه بدهد.

.تبریزی: احتیاط آن است که آن را از طرف صاحبش صدقه بدهد، و بعید نیست جایز باشد آن را ملک خود قرار دهد.

.صافی: بنابر احتیاط لازم باید از طرف صاحبش صدقه بدهد.

سیستانی: مسأله- مال گم شده اگر حیوان نباشد و انسان آن را پیدا کند و نشانه ای نداشته باشد که بواسطه آن صاحبش معلوم شود، چه قیمت آن کمتر از یک درهم (6/12 نخود نقره سکه دار) باشد یا نباشد، می تواند آن را برای خود بردارد، ولی احتیاط مستحبّ آن است که آن را از طرف صاحبش به فقرا صدقه بدهد. و از این قبیل است پول که علامت ندارد ولی اگر مقدار و خصوصیت زمان و مکان، علامتی برای پول باشد باید آن را اعلان کند همچنانکه در مسأله [2566] خواهد آمد.

وحید: مسأله- چنانچه انسان مال گم شده اى که حیوان نباشد پیدا کند ، در صورتى که نشانه اى نداشته باشد که به واسطه آن صاحبش ـ هرچند بین چند نفر معین ـ معلوم شود ، و قیمت آن از یک درهم ـ یعنى ۶/۱۲ نخود نقره سکه دار ـ کمتر باشد ، جایز است آن را بردارد و تملّک کند و تفحّص از مالکش لازم نیست ، ولى احتیاط مستحبّ آن است که از طرف صاحبش به فقرا صدقه بدهد.

مظاهری: مسأله- مالى گمشده‏اى را که انسان پیدا مى‏کند، اگر نشانه‏اى نداشته باشد یا قیمت آن کمتر از 12/6 نخود نقره باشد مى‏تواند براى خود بر دارد.

(مسأله 2565) اگر مالی پیدا کند1 که نشانه دارد و قیمت آن از 6/12 نخود نقره سکه دار کمتر است2 چنانچه صاحب آن معلوم باشد و انسان نداند راضی است یا نه، نمی تواند بدون اجازه او بردارد3 و اگر صاحب آن معلوم نباشد، می تواند به قصد این که ملک خودش شود بردارد4 و در این صورت اگر تلف شود نباید عوض آن را بدهد، بلکه اگر قصد ملک شدن هم نکرده و بدون تقصیر او تلف شود، دادن عوض بر او واجب نیست.

اراکی: اگر مالی را در غیر حرم مکه پیدا کند...

2- سبحانی: قیمت آن کمتر از یک درهم[1] است...

3- سبحانی: نمی تواند آنر ا بردارد...

4- اراکی: و احتیاط واجب آن است که هر وقت صاحبش پیدا شد، عوض آن را به او بدهد.

گلپایگانی، صافی: و احتیاط واجب آن است که هر وقت صاحبش پیدا شد اگر عین مال باقی است، آن را به صاحبش رد کند و اگر عین از بین رفته، دادن عوض لازم نیست.

فاضل، نوری: و احتیاط واجب آن است که هر وقت صاحبش پیدا شد اگر تلف نشده، خود مال  را و در صورتی که تلف شده، عوض آن را به او بدهد (فاضل،: و احتیاط واجب آن است که لقطه منطقه حرم مکّه معظّمه را هم برندارد).

سیستانی: رجوع کنید به ذیل مسأله 2566.

*****

خوئی، تبریزی: مسأله- اگر مالی را پیدا کند که قیمت آن از یک درهم کمتر است چنانچه صاحب آن معلوم باشد، و انسان نداند راضی است یا نه، نمی تواند بدون اجازه او بردارد و اگر صاحب  آن معلوم نباشد می تواند به قصد این که ملک خودش است، بردارد و واجب است (تبریزی: احتیاط واجب است) که هر وقت صاحبش پیدا شد در صورتی که تلف نشده خود مال را (خوئی: و در صورتی که تلف شده عوض آن را) به او بدهد.

وحید: مسأله- اگر مالى پیدا کند که نشانه دارد و قیمت آن از یک درهم کمتر است ، چنانچه صاحب آن معلوم باشد ـ هرچند در بین افراد معین ـ تا رضایت او را نداند نمى تواند بدون اجازه او بردارد ، و اگر صاحب آن به هیچ وجه معلوم نباشد ، مى تواند براى خود بردارد ، و بنابر احتیاط واجب هر وقت صاحبش پیدا شد در صورتى که تلف نشده خود مال را ، و در صورتى که تلف شده عوض آن را به او بدهد.

مکارم: مسأله- هرگاه مالی را که پیدا کرده نشانه دارد ولی قیمت آن کمتر از یک درهم[2] است چنانچه صاحب آن معلوم باشد نمی تواند بدون رضایت او آن را بردارد و اگر صاحب آن معلوم نباشد می تواند بردارد و تملک کند و از آن استفاده نماید و در صورت تلف شدن لازم نیست عوض آن را بدهد، بلکه اگر قصد تملّک هم نکرده باشد و بدون تقصیر او تلف شود، دادن عوض آن واجب نیست.

بهجت: مسأله- اگر مالی را پیدا کند که نشانه دارد و قیمت  آن کمتر از یک درهم باشد و صاحب آن معلوم نباشد، می تواند به قصد این که ملک خودش شود بردارد ولی اگر صاحب آن پیدا شد و آن را مطالبه کرد، در صورتی که برای او مشقت ندارد، بنابر احتیاط واجب باید عین مال را به او برگرداند و اگر تلف شده باشد بنابرأظهر ضامن مثل یا قیمت آن نیست.

زنجانی: مسأله- اگر مالی پیدا کند که نشانه دارد و قیمت آن از یک درهم کمتر است چنانچه صاحب آن معلوم باشد و انسان نداند راضی است یا نه، نمی تواند بدون اجازه او بردارد، مگر برداشتن آن مال، احسان به مالک شمار آید، مثلاً در جایی که مال در معرض از بین رفتن است، می تواند آن را به قصد نگاهداری برای مالک بردارد، و اگر صاحب آن معلوم نباشد چنانچه قیمت آن از یک درهم کمتر باشد می تواند به قصد اینکه ملک خودش باشد بردارد .

[و] هرگاه در حرم (که محدوده ای مشخِّص از مکّه و اطراف آن می باشد) مال گمشده ای را ببیند، بنابر احتیاط واجب آن را برنداشته و به حال خود رها کند، چه قیمت آن به اندازه یک درهم برسد یا نرسد، مگر این که کسی که برای اعلام کردن در جستجوی مالک، آن را بردارد، و پس از اعلام کردن و نیافتن مالک آن نیز آن را صدقه دهد، یا برای صاحب آن تا وقتی که احتمال دارد، صاحب آن پیدا شود، نگهدارد.

مظاهری: مسأله- هرگاه چیزى که پیدا کرده نشانه داشته باشد و قیمت آن به 6/12 نخود نقره برسد باید تا یک سال به واسطه گفتن یا نوشتن در محلى که ممکن است صاحبش پیدا شود اعلام کند و اگر قبل از یک سال مأیوس از پیدا شدن صاحبش شود یا از اوّل از پیدا شدن صاحبش مأیوس است اعلام لازم نیست و بعد از یأس از پیدا شدن صاحب یا اعلام تا یک سال، مى‏تواند آن را براى خود بردارد.

(مسأله 2566) هرگاه چیزی که پیدا کرده نشانه ای دارد که بواسطه آن می تواند صاحبش را پیدا کند1، اگر چه صاحب آن کافری باشد که2 در امان مسلمانان است، در صورتی که قیمت آن چیز به 6/12 نخود نقره سکه دار برسد باید اعلان کند3 و چنانچه از روزی که آن را پیدا کرده تا یک هفته، هر روزی و بعد تا یک سال، هفته ای یک مرتبه در محلّ اجتماع مردم اعلان کند کافی است4.

این مسأله در رساله آیت الله مظاهری نیست.

1- بهجت: در صورتی که قیمت آن در زمان برداشتن آن کمتر از یک درهم نباشد، واجب است از همان وقت اعلام کند یا تا یک سال در محلّ اجتماع مردم بگوید یا بنویسد و در محلّ مناسب نصب کند.

وحید: چه صاحب آن مسلمان باشد یا کافرى که مالش محترم است ، در صورتى که قیمت آن چیز به مقدار یک درهم برسد ، باید از روزى که آن را پیدا کرده تا یک سال در محلّ اجتماع مردم اعلان کند.

2- گلپایگانی، صافی، نوری: اگر چه بداند صاحب آن کافری است که...

3- نوری: و لازم نیست که هر روز اعلان کند بلکه اگر تا یک سال طوری اعلان کند که گفته شود یک سال اعلان کرده، کافی است.

گلپایگانی، صافی: باید از روزی که آن را پیدا کرده تا یک سال در جاهایی که مردم اجتماع می کنند، اعلان کند و لازم نیست که هر روز اعلان کند بلکه اگر تا یک سال طوری بگوید و اعلان کند که مردم بگویند اعلان می کند، کافی است.

فاضل: باید تا یک سال در محلّ اجتماعات مردم ودر جایی که احتمال می دهد صاحب آن آنجا باشد اعلان کند به نحوی که عرف مردم بگویند در مدّت یک سال مرتّباً اعلان کرده است...

4- سبحانی: باید یک سال در محل اجتماع مردم اعلان کند و همین قدر که مردم بگویند: فلانى در طول سال اعلان کرده و مى کند، کافى است.

*****

خوئی، تبریزی، سیستانی: مسأله-  هر گاه چیزی را که پیدا کرده نشانه ای دارد که به واسطه آن می تواند صاحبش را پیدا کند اگر چه بداند صاحب آن (خوئی، تبریزی: سنّی  یا) کافری است که اموالش محترم است، در صورتی که قیمت آن چیز به مقدار یک درهم برسد، باید از روزی که آن را پیدا کرده تا یک سال در محلّ اجتماع مردم اعلان کند. (سیستانی: و اگر قیمت آن، از یک درهم کمتر باشد، احتیاط واجب آن است که آن را از طرف صاحبش صدقه بدهد و هر وقت صاحبش پیدا شد، چنانچه به صدقه دادن راضی نشود، عوض آن را به او بدهد).

*****

زنجانی: مسأله- هرگاه چیزیی را که پیدا کرده نشانه ای دارد که به واسطه آن می تواند صاحبش را پیدا کند، اگر چه بداند صاحب آن کافری است که اموالش محترم است، در صورتی که قیمت آن چیز به مقدار یک درهم برسد، باید از روزی که آن را پیدا کرده تا یک سال در محلّ اجتماع مردم اعلان کند. و لازم نیست پیدا کننده خودش اعلان کند بلکه می تواند به کسی  که اطمینان دارد بگوید که اعلان نماید.

مکارم: مسأله- هرگاه مالی را که پیدا کرده نشانه دارد و قیمتش به اندازه یک درهم یا بیشتر است، باید آن راتا یک سال اعلام کند (چنانچه از روزی که پیدا کرده تا یک هفته هر روز اعلام کند، بعد هفته ای یک بار تا آخر سال در محلّ اجتماع مردم کافی است) چه آن مال متعلّق به مسلمانی باشد یا کافری که در امان مسلمانان است، اعلام کردن واجب است.

(مسأله 2567) اگر انسان خودش نخواهد اعلان کند، می تواند به کسی که اطمینان دارد بگوید از طرف او اعلان نماید.

این مسأله در رساله آیت الله مظاهری نیست.

زنجانی: رجوع کنید به ذیل مسأله 2566.

*****

مکارم: مسأله- هرگاه به جای اعلام کردن لفظی، اعلان کتبی در محلّی که مرکز رفت و آمد مردم است، نصب کند و مردم آنجا غالباً با سواد باشند یا افراد با سواد، اعلان را برای بیسوادان بخوانند و تا یک سال اعلان در آنجا بماند کافی است.

زنجانی: مسأله- لازم نیست پیدا کننده خودش اعلان کند، بلکه می تواند به کسی که اطمینان دارد بگوید که اعلان نماید.

مسأله اختصاصی

مکارم: مسأله 2195-  احتیاط واجب آن است که اگر در حرم مکه مالی که قیمت آن به اندازه  یک درهم یا بیشتر است پیدا  کند آن را برندارد .

مکارم: مسأله 2199- هرگاه در یکی از حرمهای مقدّس، یا مساجد، محلّی برای گمشده ها تعیین شود و مردم بدانند برای پیدا کردن گمشده خود باید به آن محلّ مراجعه کنند و متصدّیان آن محلّ مورد اعتماد باشند، کافی است که گمشده را به محلّ آن تحویل دهد و آنها تا یک سال باید آن را نگهداری کنند و اگر صاحب آن پیدا نشد، طبق مسأله [2568] عمل نماید. و اگر در بعضی از شهرها چنین محلّی برای گمشده ها در نظر گرفته شود و مردم از آن باخبر باشند، وظیفه اعلان کردن، با سپردن گمشده به آن محلّ، از دوش مردم برداشته می شود.

(مسأله 2568) اگر تا یک سال اعلان کند و صاحب مال پیدا نشود1 می تواند آن را برای خودبردارد2 به قصد این که هر وقت صاحبش پیدا شد عوض آن را به او بدهد، یا برای او نگهداری کند که هر وقت پیدا شد به او بدهد3 ولی احتیاط مستحبّ آن است که از طرف صاحبش صدقه بدهد

این مسأله در رساله آیت الله مظاهری نیست.

1- خوئی، تبریزی، زنجانی: در صورتی که آن مال را در غیر حرم مکّه پیدا کرده باشد...

نوری: اگر در محدوده حرم پیدا کرده می تواند آن را صدقه دهد و اگر صاحبش پیدا شد ضامن او خواهد بود و یا آن را حفظ کند تا صاحبش پیدا شود امّا اگر در غیر حرم پیدا کرده...

2- خوئی، تبریزی: یا برای صاحبش نگهداری کند که هر وقت پیدا شد به او بدهد یا از طرف صاحبش (خوئی: به فقرا) صدقه بدهد و اگر آن مال را در حرم پیدا کرده باشد، احتیاط واجب آن است که تصدّق کند. (تبریزی: یا برای صاحب آن تا وقتی که احتمال دارد صاحب آن پیدا شود نگهدارد).

زنجانی: یا برای صاحبش نگهداری کند که هر وقت پیدا شد به او بدهد یا آن را صدقه بدهد.

3- فاضل: یا از طرف صاحبش صدقه بدهد...

*****

اراکی: مسأله- اگر مالی را در غیر حرم مکّه پیدا کند و تا یک سال اعلان کند و صاحب مال پیدا نشود، می تواند آن را برای خود بردارد به قصد این که هر وقت صاحبش پیدا شد، به او بدهد، ولی احتیاط مستحبّ آن است که از طرف صاحبش به فقیر غیر سیّد صدقه بدهد. و اگر در حرم پیدا شده، می تواند برای او نگهداری کند که هر وقت صاحبش پیدا شد به او بدهد و یا از طرف صاحبش به فقیر غیر سیّد صدقه بدهد.

سیستانی: مسأله- اگر تا یک سال اعلان کند و صاحب مال پیدا نشود، در صورتی که آن مال را در غیر حرم مکّه پیدا کرده باشد می تواند آن را برای صاحبش نگهداری کند که هر وقت پیدا شد به او بدهد و در این مدّت استفاده از آن با حفظ عین آن اشکال ندارد و می تواند آن را از طرف صاحبش به فقرا صدقه بدهد و احتیاط واجب آن است که آن را برای خود برندارد، و اگر آن مال را در حرم پیدا کرده باشد احتیاط واجب آن است که آن را به فقرا صدقه بدهد.

بهجت: مسأله- اگر تا یک سال اعلان کرد و صاحب مال پیدا نشد چنانچه در غیر حرم مکّه پیدا کرده، می تواند از طرف صاحبش صدقه بدهد یا به عنوان امانت برای صاحبش نزد خود نگهداری کند، یا به حاکم شرع بدهد یا برای خود بردارد و قصد کند که اگر صاحبش پیدا شد، عوض آن را به او بدهد و اگر در حرم مکه پیدا کرد، چنانچه قصد ندارد که به عنوان امانت نگهدارد، ظاهر این است که صدقه می دهد.

وحید: مسأله- اگر تا یک سال اعلان کند و صاحب مال پیدا نشود ، در صورتى که آن مال را در غیر حرم مکّه پیدا کرده باشد ، مى تواند آن را براى صاحبش نگه دارد که هر وقت پیدا شد به او بدهد ، یا از طرف صاحبش به فقرا صدقه بدهد ، یا براى خود بردارد ، ولى هرگاه صاحبش پیدا شد حقّ دارد بگیرد ، و اگر آن مال را در حرم پیدا کرده باشد باید از طرف صاحبش به فقرا صدقه بدهد.

مکارم: مسأله- هر گاه تا یک سال اعلان کند و یا در محلّ اعلان شده نگهداری شود و صاحب مال پیدا نشود، پیدا کننده مخیر است یکی از چهار کار را انجام دهد:

(1) آن را برای خود بردارد به قصد این که هر وقت صاحبش پیدا شد، اگر آن مال موجود نیست عوض آن را به او بدهد.

(2) به صورت امانت برای او نگهداری کند.

(3) از طرف صاحبش صدقه در راه خدا بدهد.

(4) آن را به حاکم شرع بسپارد و احتیاط مستحبّ صدقه دادن یا سپردن به حاکم شرع است، احتیاط واجب آن است که اگر در حرم مکّه مالی که قیمت آن به اندازه یک درهم یا بیشتر است پیدا کند، آن را برندارد.

سبحانی: مسأله- اگر تا یک سال اعلان کند و صاحب مال پیدا نشود، مى تواند یکى از چهار کار را انجام دهد:

1- آن را براى خود بردارد، به قصد اینکه هر وقت صاحبش پیدا شد عوض آن را به او بدهد،

2- به صورت امانت براى او نگهدارى کند که هر وقت پیدا شد به او بدهد،

3-  از طرف صاحبش صدقه بدهد،

4-  آن را به حاکم شرع بسپارد.

(مسأله 2569) اگر بعد از آن که یک سال اعلان کرد و صاحب مال پیدا نشد مال را برای صاحبش نگهداری کند و از بین برود، چنانچه در نگهداری آن کوتاهی نکرده و تعدّی، یعنی زیاده روی هم ننموده، ضامن نیست1 ولی اگر از طرف صاحبش صدقه داده باشد2، یا برای خود برداشته باشد3، در هر صورت ضامن است4.

این مسأله در رساله آیت الله مظاهری نیست.

1- خوئی، تبریزی، سیستانی: ولی اگر (خوئی، تبریزیک برای خود برداشته باشد ضامن است و اگر) از طرف صاحبش صدقه داده باشد صاحبش مخیّر است بین آن که به صدقه راضی شده یا عوض مالش را مطالبه کند و ثواب صدقه برای تصدّق کننده باشد.

زنجانی: چنانچه در نگهداری آن کوتاهی نکرده، ضامن نیست، ولی اگر باری خود برداشته باشد ضامن است و اگر صدقه داده باشد صاحبش می تواند به صدقه دادن راضی شده یا عوض مالش را بگیرد و ثواب صدقه برای صدقه دهنده باشد. در سایر مسائل این فصل هم که از صدقه دادن سخن گفته شده، اگر صاحب مال به صدقه راضی نشود، صدقه دهنده ضامن است.

وحید: ولى اگر براى خود برداشته و از بین رفته ، در صورتى که مالک پیدا شود و مطالبه کند ضامن است ، و اگر صدقه داده باشد ، صاحب مال مخیر است بین آن که به صدقه راضى شود یا عوض مالش را بگیرد و ثواب صدقه براى صدقه دهنده باشد.

2- مکارم: اگر صاحبش پیدا شد و به صدقه دادن راضی نشد، باید عوض آن را به او بدهد.

3- گلپایگانی، صافی: ضامن است.

سبحانی: اگر صاحب مال راضى نشد باید مثل و یا قیمت آن را بدهد.

4- اراکی: و همچنین در مالی که در حرم پیدا کرده اگر صدقه داده باشد، ضامن است.

فاضل: امّا اگر صاحب مال به صدقه دادن راضی شود، ضامن نیست.

*****

بهجت: مسأله- اگر صاحب مال بعد از یک سال اعلان پیدا شد، چنانچه مال را صدقه یا به حاکم شرع داده، بنابر أقرب ضامن نیست و همچنین اگر بدون افراط و تفریط تلف شده نیز ضامن نیست و اگر به عنوان امانت نگه داشته، تحویل می دهد و اگر برای خود برداشته عوض آن را باید بدهد.

(مسأله 2570) کسی که مالی را پیدا کرده، اگرعمداً به دستوری که گفته شد اعلان نکند، گذشته از این که معصیت کرده1، باز هم واجب است اعلان کند2.

این مسأله در رساله آیت الله مکارم نیست.

1- سیستانی: چنانچه احتمال دهد که مفید باشد...

فاضل: اگر برای خودش بردارد، ضامن است و هر وقت صاحب آن پیدا شد، باید به او بدهد و اگر به نیّت صاحب آن صدقه بدهد، چنانچه بعداً صاحب آن پیدا شد و صدقه را قبول کرد، وظیفه ای ندارد، امّا اگر صاحب آن به صدقه دادن راضی نشد، باید مثل یا قیمت آن را به او بدهد و صدقه ای که پرداخته است، برای خودش محسوب می شود.

2- بهجت: و در سالی که اعلان نکرده، نمی تواند کارهایی را که در مسائل قبل گفته شد، انجام دهد.

وحید: تکلیف ساقط نشده و باید به همان دستور اعلان کند.

*****

مظاهری: مسأله- کسى که مالى را پیدا کرده اگر به اندازه 6/12 نخود نقره باشد و نشانه هم داشته باشد اگر عمداً به دستورى که گفته شد اعلام نکند معصیت کرده و در صورتى که امید به پیدا شدن صاحب آن داشته‏باشد باز هم واجب است اعلام کند.

(مسأله 2571) اگر بچه نابالغ چیزی پیدا کند، ولیّ او باید اعلان نماید1.

1- اراکی: بنابر احتیاط واجب.

*****

خوئی، تبریزی: مسأله- اگر دیوانه یا بچه نابالغ چیزی پیدا کند، ولیّ او می تواند اعلان نماید. و پس از آن برای او تملک و یا از طرف صاحبش تصدّق کند.

فاضل: مسأله- اگر دیوانه یا بچه نابالغ چیزی پیدا کند، ولیّ او باید اعلان نماید و پس از آن، برای او تملّک و یا از طرف صاحبش صدقه بدهد امّا اگر برای صغیر مصلحت دارد بهتر است تملّک نماید.

زنجانی: مسأله- اگر دیوانه یا بچه نابالغ چیزی پیدا کند، ولیّ او باید اعلان کند و پس از آن با رعایت مصلحت وی آن را برایش تملک کند یا صدقه دهد یا برای مالک آن نگهدارد.

بهجت: مسأله- اگر بچه نابالغ یا دیوانه چیزی را پیدا کند، ولیّ او باید وظایفی را که گفته شد، انجام دهد.

وحید: مسأله- اگر دیوانه یا بچّه نابالغ چیزى که باید اعلان شود پیدا کند ، ولىّ او مى تواند به دستور مذکور اعلان نماید ، ولى اگر از آنها گرفت اعلان بر او واجب مى شود ، و پس از یک سال یا آن را براى صاحبش نگهدارى کند ، و یا براى صغیر یا دیوانه تملّک کند ، و یا از طرف صاحبش به فقرا صدقه بدهد ، و اگر صاحبش پیدا شد و راضى به صدقه نشد ، ولىّ ـ بنابر احتیاط واجب ـ عوض آن را از مال خودش بپردازد.

مکارم: مسأله- هر کودک نابالغی مالی راپیدا کند، احتیاط واجب آن است که ولیّ او اعلان نماید و چنانچه تا یک سال صاحب آن پیدا نشد، مطابق یکی از دستورهای چهارگانه گذشته [در مسأله 2568] آنچه مطابق مصلحت کودک است عمل می نماید.

سیستانی: مسأله- اگر دیوانه یا بچه نابالغ چیزی را پیدا کند که نشانه دار باشد و قیمت آن به مقدار یک درهم برسد ولیّ او می تواند اعلان نماید، بلکه واجب است که اعلان نماید اگر آن چیز را از بچه یا دیوانه گرفته باشد، و اگر یک سال اعلان کرد و صاحب مال پیدا نشد، باید به آنچه در مسأله [2568] گفته شد عمل نماید.

مظاهری: مسأله- اگر دیوانه یا نابالغ چیزى پیدا کند، اگر کمتر از 6/12 نخود نقره باشد یا نشانه نداشته باشد مى‏تواند براى خود بردارد و اگر به مقدار 6/12 نخود نقره باشد و نشانه هم داشته باشد ولىّ او باید اعلام نماید و پس از یک سال اعلام یا مأیوس شدن از صاحبش، دیوانه یا نابالغ مى‏تواند آن را براى خود بردارد.

(مسأله 2572) اگر انسان در بین سالی که اعلان می کند که از پیدا شدن صاحب مال ناامید شود1 احتیاط واجب آن است که آن را صدقه بدهد2.

این مسأله دررساله آیت الله مظاهری نیست.

1- مکارم: و یا از اوّل مأیوس باشد که صاحب آن را پیدا کند...

فاضل: به نحوی که اعلان کردن، لغو شمرده شود....

بهجت: بنابرأظهر دیگر اعلان واجب نیست و می تواند به وظافی که گفته شد عمل نماید.

وحید: تملّک آن اشکال دارد ، ولى مى تواند از طرف صاحبش صدقه بدهد ، و بنابر احتیاط واجب از حاکم شرع اذن بگیرد.

سبحانی:  می تواند آن را صدقه بدهد.

2- نوری: یا نگهداری کند تا صاحبش پیدا شود.

خوئی: [اگر] بخواهد آن را صدقه بدهد یا تملک نماید اشکال دارد.

اراکی: تملک آن و همچنین صدقه دادن آن اشکال دارد و باید به عنوان امانت آن را نگهداری کند.

گلپایگانی، تبریزی، صافی: [اگر] بخواهد آن را صدقه بدهد، اشکال ندارد.

مکارم: احتیاط واجب آن است که آن مال را از طرف صاحب اصلیش به فقیر بدهد.

سیستانی: باید –به اذن حاکم شرع بنابراحتیاط واجب- آن را صدقه بدهد.

زنجانی: باید آن را صدقه دهد که به احتیاط واجب در صورت امکان با اجازه حاکم شرع باشد.

(مسأله 2573) اگر در بین سالی که اعلان می کند مال از بین برود1، چنانچه در نگهداری آن کوتاهی کرده2، یا تعدّی؛ یعنی زیاده روی کرده باشد عوض آن را به صاحبش بدهد3 و اگر کوتاهی نکرده و زیاده روی هم ننموده، چیزی بر او واجب نیست.

1- مکارم: ضامن نیست، مگر در انی که در نگهداری آن کوتاهی یا زیاده روی کرده باشد.

2- سیستانی: یا در آن تصرّف کرده است، عوض آن را برای صاحبش ضامن است و باید اعلان را ادامه دهد و اگر کوتاهی نکرده و تصرّف هم ننموده است، چیزی بر او واجب نیست.

زنجانی: باید عوض آن را به صاحبش بدهد و اگر کوتاهی نکرده، چیزی بر او واجب نیست.

3- بهجت: و گر نه چیزی بر عهده او نخواهد بود، ولی اگر قبل از تمام شدن سال برای خودش بردارد و تلف شود، ضامن است.

*****

مظاهری: مسأله- اگر در بین سالى که اعلام مى‏کند مال از بین برود چنانچه در نگهدارى آن کوتاهى نکرده باشد و به دستورى که گفته شد اعلام نموده باشد، چیزى بر او نیست، و الّا باید عوض آن را به حاکم شرع بدهد.

(مسأله 2574) اگر مالی را که نشانه دارد و قیمت آن به 6/12 نخود نقره سکه دار می رسد1 در جایی پیدا کند که معلوم است بواسطه اعلان، صاحب آن پیدا نمی شود می تواند در روز اول آن را از طرف صاحبش صدقه بدهد2 و چنانچه صاحبش پیدا شود و به صدقه دادن راضی نشود باید عوض آن را به او بدهد و ثواب صدقه ای که داده مال خود اوست.

این مسأله در رساله آیت الله مظاهری نیست.

1- خوئی، تبریزی، سیستانی: قیمت آن به یک درهم می رسد...

2- خوئی، تبریزی: از طرف صاحبش (خوئی: به فقرا) صدقه بدهد و لازم نیست صبر کند تا سال تمام شود. [پایان مسأله]

فاضل: و لازم نیست صبر کند تا سال تمام شود...

اراکی: بنابراحتیاط واجب باید در روز اول با اجازه حاکم شرع آن را از طرف صاحبش به غیر سیّد صدقه بدهد...

سیستانی: باید از روز اول آن را از طرف صاحبش به فقرا –با اذن حاکم شرع بنابر احتیاط واجب- صدقه بدهد، و نباید صبر نماید تا سال تمام شود.

سبحانی: یا تملک نماید...

مکارم: رجوع کنید به ذیل مسأله 2572.

*****

بهجت: مسأله- اگر مال نشانه داری را که ارزش آن به یک درهم می رسد در جایی پیدا کند که معلوم است بوسیله اعلان صاحب آن پیدا نمی شود، مثل بیابانها یا خرابه ها و مانند آن، اگر مالک آن ولو اجمالاً معلوم نباشد حکم کمتر از یک درهم را دارد، و اگر مالک آن ولو اجمالاً معلوم باشد باید به وظایفی که برای بعد از اعلان گفته شد عمل نماید.

زنجانی: مسأله- اگر مالی را که نشانه دارد و قیمت آن به یک درهم می رسد، در جایی پیدا کند که معلوم است به واسطه اعلان، صاحب آن پیدا نمی شود،  باید آن را صدقه بدهد و لازم نیست صبر نماید تا سال تمام شود و به احتیاط واجب برای صدقه دادن از حاکم شرع اجازه بگیرد.

وحید: مسأله- اگر مالى پیدا کند که قیمت آن به یک درهم مى رسد و تعریفش ممکن نیست ـ مثل اینکه مال نشانه دارد ولى در جایى پیدا کند که معلوم است به واسطه اعلان ، صاحب آن پیدا نمى شود ، یا نشانه دار نباشد ـ مى تواند از روز اوّل آن را از طرف صاحبش به فقراء صدقه بدهد ، و بنابر احتیاط واجب به اذن حاکم شرع باشد.

(مسأله 2575) اگر چیزی را پیدا کند و به خیال این که مال خود اوست بردارد بعد بفهمد مال خودش نبوده1، باید تا یک سال اعلان نماید2.

این مسأله در رساله آیات عظام: بهجت و مظاهری نیست.

1- سیستانی: احکامی که در مسائل گذشته گفته شد، بر آن جاری است.

وحید: احکام گمشده –که در مسادل قبل گذشت- بر آن جاری است.

مکارم: نمی تواند آن را در همانجا بیندازد، بلکه باید مطابق دستوری که گذشت تا یک سال اعلان نماید و اگر با پای خود آن را تکان دهد این حکم را ندارد، هر چند خود این کار اشکال دارد.

زنجانی: باید به احکام  مال پیدا شده عمل کند.

2- گلپایگانی، صافی: و همچنین است اگر مثلاً پای خود را به گمشده ای بزند و آن را از جای خودش حرکت دهد.

فاضل: و همچنین است بنابر احتیاط واجب اگر آن را با پای خود حرکت داده و جابجا کند.

(مسأله 2576) لازم نیست موقع اعلان، جنس چیزی را که پیدا کرده بگوید، بلکه همین قدر که بگوید چیزی پیدا کرده ام کافی است1.

این مسأله در رساله آیت الله مظاهری نیست.

1- سبحانی : مگر این که اعلان بدون تعیین جنس بى فائده باشد در این صورت باید نوع جنس را اعلان کند.

وحید: مگر در صورتى که بدون ذکر جنس، اعلان ـ از جهت تأثیر در التفات کسى که مالش را گم کرده ـ بى فایده باشد.

*****

گلپایگانی، فاضل، صافی: مسأله- باید موقع اعلان، جنس چیزی را که پیدا کرده معیّن نماید به نحوی که در نظر عرف، صدق تعریف کند، مثل این که بگوید: کتابی پیدا کرده ام یا لباسی، و اگر همین قدر بگوید، چیزی پیدا کرده ام، کافی نیست.

بهجت: مسأله- در موقع اعلان بعضی از اوصاف مال پیدا شده را می گوید که تا حدودی آن را بشناساند و بعضی دیگر را نمی گوید تا مالک حقیقی را بشناسد.

مکارم: مسأله- باید در موقع اعلان کردن، طوری بگوید که نشانه های آن روشن نشود و اگر کسی آمد و نشانه های آن را داد به طوری که اطمینان حاصل شد مال او است باید به او بدهد، ولی لازم نیست نشانه هایی را که بیشتر اوقات، صاحب مال هم ملتفت آن نیست، بگوید.

سیستانی: مسأله- چیزی را که پیدا کرده باید بطوری اعلان کند که اگر صاحب آن بشنود احتمال دهد که آن چیز مال اوست، و این امر به حسب اختلاف موارد فرق می کند مثلاً گاهی همین قدر کافی است که بگوید: چیزی پیدا کرده ام ، ولی در بعضی موارد باید جنس آن را نیز تعیین کند مثلاً بگوید: قطعه ای طلا پیدا کرده ام، و در بعضی موارد باید بعضی از خصوصیات را نگوید تا متعیّن نشود. و باید در جایی اعلان کند که احتمال بدهد خبر به صاحبش می رسد.

زنجانی: مسأله- درهنگام اعلان باید عبارتی را برگزیند که بیش از همه شنونده را متوجه مال گمشده و صفات آن بنماید، بنابر این معمولاً نمی تواند بگوید که «چیزی یا مالی پیدا شده» بلکه مثلاً باید بگوید: «طلا یا نقره یا ظرف یا پیراهنی پیدا شده است» البتّه نباید تمام ویژگیهای آن را هم ذکر کند، بلکه باید هنوز چیز پیدا شده در بوته ابهام باقی باشد، خلاصه باید بهترین راهی را که مال را به صاحبش می رساند برگزیند، عبارت اعلان نه کاملاً مبهم باشد و نه کاملاً مشخّص، بلکه ما بین این دو حالت باشد.

(مسأله 2577) اگر کسی چیزی را پیدا کند و دیگری بگوید مال من است1، در صورتی باید به او بدهد که نشانه ای آن را بگوید2، و یقین پیدا کند که مال اوست3 ولی اگر ذکر نشانه ها فقط موجب گمان مالک بودنش باشد مخیر است که به او بدهدد یا از دادن به او خودداری نماید.

1- خوئی، سیستانی، تبریزی: و نشانه های آن را بگوید، در صورتی باید به او بدهد که اطمینان داشته باشد مال اوست و لازم نیست نشانه هایی را که بیشتر اوقات، صاحب مال هم ملتفت آنها نیست، بگوید.

زنجانی: و نشانه های آن را بگوید، اگر اطمینان نباشد مال اوست نمی تواند به او بدهد و اگر اطمینان باشد باید به او بدهد و لازم نیست نشانه هایی را که بیشتر اوقات صاحب مال هم ملتفت آنها نیست بگوید.

بهجت: اگر یقین یا اطمینان پیدا کند که راست می گوید یا دو شاهد عادل شهادت ویا ادّعا کننده قسم بخورد که مال اوست، واجب است به او داده شود، ولی اگر نشانه دادن او فقط گمان برایش حاصل شود یا یک شاهد عادل شهادت دهد، مخیّر است به او بدهد یا ندهد و در صورتی که گمان قوی پیدا کند، وجوب تحویل به او خالی از وجه نیست.

2- گلپایگانی، صافی، نوری: ولی لازم نیست نشانه هایی را که بیشتر اوقات صاحب مال هم ملتفت آنها نیست، بگوید.

اراکی: در صورتی باید به او بدهد که برای او از نشانه هایی که می گوید، یقین یا اطمینان حاصل شود که آن چیز مال اوست ولی لازم نیست نشانه هایی را که بیشتر اوقات صاحب مال هم متوجه آنها نیست، بگوید.

سبحانی: و اطمینان حاصل شود که مال او است ولى لازم نیست نشانه هائى را که بیشتر اوقات صاحب مال هم ملتفت آنها نیست بگوید.

3-فاضل: یقین یا اطمینان که مال او است.[پایان مسأله]

مکارم: رجوع کنید به ذیل مسأله 2576.

*****

وحید: مسأله- اگر کسى چیزى را پیدا کند و دیگرى بگوید مال من است و نشانه هاى آن را بگوید ، در صورتى باید به او بدهد که اطمینان داشته باشد مال اوست ، ولازم نیست نشانه هایى را که بیشتر اوقات صاحب مال هم ملتفت آنها نیست بگوید.

مظاهری: مسأله- اگر کسى چیزى را پیدا کند و دیگرى بگوید مال من است، در صورتى باید به او بدهد که اطمینان پیدا کند مال اوست و لازم نیست نشانه‏هایى را که بیشتر اوقات صاحب مال هم متوجّه آنها نیست بگوید.

(مسأله 2578) اگر قیمت چیزی که پیدا کرده به 6/12 نخود نقره سکه دار برسد1 چنانچه اعلان نکند و در مسجد، یا جای دیگری که محلّ اجتماع مردم است بگذارد2 و آن چیز  از بین برود، یا دیگری آن را بردارد، کسی که آن را پیدا کرده ضامن است.

این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.

1- خوئی، سیستانی، تبریزی، زنجانی: اگر قیمت چیزی که پیدا کرده (تبریزی: و نشانه دارد) به یک درهم برسد...

مکارم: مالی که پیدا کرده، اگر قیمت آن یک درهم یا بیشتر باشد...

2- وحید: در مسجد یا جاى دیگرى بگذارد...

*****

مظاهری: مسأله- اگر قیمت چیزى که پیدا کرده به 6/12 نخود نقره برسد و نشانه هم داشته باشد چنانچه اعلام نکند و در مسجد یا جاى دیگرى بگذارد و آن چیز از بین برود ضامن است، و اگر به دیگرى بدهد یا دیگرى آن را بردارد هر دو ضامن هستند و باید هر دو به دستورى که گفته شد عمل کنند.

(مسأله 2579) هرگاه چیزی پیدا کند که اگر بماند فاسد می شود باید تا مقداری که ممکن است آن را نگه دارد بعد قیمت کند1 و خودش بردارد یا بفروشد و پولش را نگه دارد 2 (و احتیاط مستحبّ3 آن است که در فروش آن به خودش یا به دیگری، از حاکم شرع در صورت امکان اجازه بگیرد و در هر صورت باید تعریف تا یک سال را ادامه دهد تا اگر صاحب آن پیدا شد، پول را به او تسلیم کند4.) و اگر صاحب آن پیدا نشد از طرف او صدقه بدهد و احتیاط واجب5 آن است که برای صدقه دادن از حاکم شرع اجازه بگیرد.

1- اراکی: بعد با اجازه حاکم شرع قیمت آن را معیّن کند...

فاضل: بعد با اجازه مجتهد جامع الشرائط یا وکیل او قیمت آن را معین کند و بفروشد و پولش را نگه دارد و تا یک سال تعریف و اعلان کند؛ چنانچه صاحب آن پیدا نشد، از طرف او صدقه بدهد.

2- سبحانی: و اگر صاحب آن پیدا نشد از طرف آن صدقه بدهد.

3- اراکی: احتیاط واجب...

4- [قسمت داخل پرانتز در رساله آیت الله نوری نیست]

5- نوری: احتیاط مستحبّ...

*****

خوئی: مسأله- هرگاه چیزی را پیدا کند که اگر بماند فاسد می شود باید با اجازه حاکم شرع یا وکیل او قیمت آن را معین کند و بفروشد و پولش را نگه دارد و اگر صاحب آن پیدا نشد، از طرف او صدقه بدهد.

گلپایگانی، صافی: مسأله- هرگاه چیزی پیدا کند که اگر بماند فاسد می شود باید قیمت آن را معین کند یا برای خودش بردارد و یا به دیگری بفروشد و پولش را برای صاحبش نگه دارد و احتیاط لازم آن است که این کار را با اذن حاکم شرع یا وکیل او باشد و در هر دو صورت وجوب اعلان تا یک سال ساقط نمی شود. و اگر تا یک سال صاحبش پیدا نشد، می تواند در ثمن تصرّف کند و یا آن را از طرف صاحبش صدقه بدهد و هر وقت صاحب مال پیدا شود، باید عوض ثمن و یا قیمتی را که به عهده گرفته و مال را برای خود برداشته به او ردّ کند، بلی، اگر ثمن را صدقه داده باشد و صاحب مال به صدقه راضی شود، چیزی بر او نیست.

تبریزی: مسأله- هرگاه چیزی را پیدا کند که اگر بماند فاسد می شود می تواند قیمت آن را تعیین کرده و خود، پیدا شده را تملّک و صرف نماید و تا یک سال فحص از صاحب کند و اگر صاحب پیدا نشد بنابراحتیاط مستحبّ قیمت تعیین شده را از طرف او صدقه کند.

وحید: مسأله- هرگاه چیزى را پیدا کند که تا یک سال قابل ماندن نیست ـ مانند میوه و سبزیجات ـ بنابر احتیاط واجب تا زمانى که آسیبى به آن نرسد نگه دارد ، و چنانچه صاحبش پیدا نشد به اذن حاکم شرع یا وکیل او ، و در صورت نبودن این دو به اذن عدول مؤمنین ـ در صورتى که میسّر باشد ـ آن را قیمت کند و بفروشد ، یا خودش بردارد و پول آن را نگه دارد ، و بنابر احتیاط واجب از زمان پیدا شدن تا یک سال اعلان کند ، و در صورت پیدا نشدن صاحبش به آنچه که در مسأله «۲568» گذشت عمل نماید.

مکارم: مسأله- هرگاه چیزی را پیدا کند که اگر بماند فاسد می شود مانند بسیاری از غذاها و میوه ها، باید تا مدّتی که فاسد نمی شود آن را نگه دارد بعد قیمت کند و خودش آن را مصرف نماید یا بفروشد و پولش را نگه دارد و اگر صاحب آن پیدا نشد، از طرف او صدقه بدهد و احتیاط مستحبّ آن است که اگر دسترسی به حاکم شرع دارد، از او اجازه بگیرد.

بهجت: مسأله- هرگاه چیزی را پیدا کند که اگر بماند فاسد می شود می تواند آن را قیمت کند و برای خود بردارد، و میزان، قیمت زمانی است که در آن تصرّف می نماید و تمام وظایفی که برای اصل مال بود، از قبیل اعلان و سایر وظایف، در اینجا برای عوض مال ثابت است و می تواند به حاکم مراجعه کرده و از او کسب تکلیف نماید.

سیستانی: مسأله- هرگاه چیزی را که پیدا کند که تا یک سال نمی ماند، باید تا آخرین زمانی که باقی می ماند –البته با حفظ تمام خصوصیاتی که در قیمتش دخالت دارند- آن را حفظ کند و احتیاط واجب آن است که در طیّ این مدّت او را اعلان کند و چنانچه صاحبش پیدا نشد، می تواند قیمت آن را معیّن کند و برای خود بردارد، و می تواند بفروشد و پولش را نگه دارد و در هر دو صورت باید اعلان را ادامه دهد و اگر صاحبش پیدا شد قیمت آن را به او بدهد و اگر تا یک سال صاحبش پیدا نشد، باید به آنچه در مسأله [2568] گفته شد عمل نماید.

زنجانی: مسأله- هرگاه چیزی پیدا کند که اگر بماند فاسد می شود یا از قیمت آن کاسته می گردد، باید تا مقداری که از قیمت آن کاسته نمی شود آن را نگهدارد و بعد از آن قیمت کند و خودش بردارد و یا بفروشد و پولش را نگه  دارد، و احتیاط مستحبّ آن است که در صورت امکان در فروش آن به خودش یا به دیگری از حاکم شرع اجازه بگیرد و ظاهراً اجازه لازم نیست، بویژه در چیزهایی مثل غذای پخته و سبزیجات که به سرعت فاسد می شوند، و در هر صورت باید اعلان راتا یک سال ادامه دهد تا اگرصاحب آن پیدا شد پول آن را به وی بدهد و اگر صاحب آن پیدا نشد صدقه دهد.

مظاهری:مسأله- هرگاه چیزى پیدا کند که اگر بماند فاسد مى‏شود در صورتى که نشانه داشته باشد و به مقدار 12/6 نخود نقره باشد باید آن را قیمت کند و آن را مصرف نماید و به دستور مالى که انسان پیدا مى‏کند عمل نماید، پس اگر صاحبش پیدا شد قیمت آن را به او مى‏دهد و اگر از پیدا شدن صاحبش مأیوس شود یا یک سال بگذرد مى‏تواند براى خود بردارد.

(مسأله 2580) اگر چیزی را که پیدا کرده موقع وضو گرفتن و نماز خواندن همراه او باشد1، در صورتی که قصدش این باشد که صاحب آن را پیدا کند اشکال ندارد2.

این مسأله دررساله آیت الله بهجت نیست.

1- سیستانی: وضو و نمازش باطل نمی شود حتی اگر نخواهد آن را به صاحبش تحویل دهد.

2- خوئی، فاضل: (خوئی: بی شبهه اشکال ندارد) و الاّ حکم مغصوب را دارد.

وحید: وگرنه تصرّف او هرچند به همراه داشتن باشد حرام است ، ولى وضو و نمازش به صرف این که آن چیز همراه او باشد باطل نمى شود.

مکارم: در صورتی که قصدش این است که آن را به این وسیله حفظ کند تا به دستور شرع درباره آن عمل نماید اشکال ندارد.

*****

زنجانی: مسأله- اگر همراه داشتن مالی که پیدا کرده ضرری بدان نداشته باشد، می تواند آن را در موقع وضو و نماز یا غیر آن همراه داشته باشد.

مظاهری: مسأله- اگر چیزى را که پیدا کرده همراه او باشد در صورتى که قصدش این باشد که صاحب آن را پیدا کند اشکال ندارد و الّا حکم غصب را دارد.

(مسأله 2581) اگر کفس او را ببرند و کفش دیگری به جای آن بگذارند چنانچه بداند کفشی که مانده مال کسی است که کفش او را برده1 (درصورتی که از پیدا شدن صاحبش مأیوس و یا برایش مشقت داشته باشد2) می تواند3 بجای کفش خودش بردارد4، ولی اگر قیمت آن از کفش خودش بیشتر باشد باید هر وقت صاحب آن پیدا شد زیادی قیمت رابه او بدهد و چنانچه از پیدا شدن او ناامید شود5 باید با اجازه حاکم شرع زیادی قیمت را از طرف صاحبش صدقه بدهد6. و اگر احتمال دهد کفشی که مانده مال کسی نیست که کفش او را برده7 باید با آن معامله مجهول المالک نماید، یعنی از صاحبش تفحّص کند و چنانچه از پیدا کردن او مأیوس شود از طرف او به فقیر صدقه بدهد.

این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.

1- اراکی: و بداند که عمداً برده و دسترسی به او ندارد...

خوئی، سیستانی، تبریزی، فاضل: و راضی است که کفشش را عوض کفشی که برده است بردارد (فاضل: بلکه اگر بداند عمداً آن را برداشته)...

زنجانی: و نتواند کفش خود را بدست آورد...

مکارم: و این کار عمداً انجام شده و دسترسی به آن شخص نیست...

2- [قسمت داخل پرانتز بجز رساله آیات عظام: نوری و فاضل دربقیه رساله ها نیست]

3- اراکی: می تواند او را به عنوان تقاص...

زنجانی: می تواند کفشی را که مانده...

4- خوئی، سیستانی، تبریزی: و همچنین است اگر بداند که کفش او را به طور ناحقّ و ظلم برده است، ولی دراین فرض باید قیمت آن از کفش خودش بیشتر نباشد و الا حکم مجهول المالک نسبت به زیادی قیمت جاری است ، در غیر این دو صورت، حکم مجهول المالک بر آن کفش جاری خواهد بود (تبریزی: مگر آن که بداند صاحب او از آن کفش، اعراض کرده).

مکارم: و چنانچه دسترسی به حاکم شرع دارد از او اجازه بگیرد...

5- اراکی: بنابراحتیاط واجب با اجازه حاکم شرع قیمت را از طرف صاحبش به فقیر غیر سید صدقه بدهد. و اگر کسی که کفش او را برده متعمّد نبوده یا احتمال دهد کفشی که مانده مال کسی نیست که کفش او را برده و دسترسی به او نیست باید با آن معامله مجهول المالک نماید، یعنی از صاحبش تفحّص کند و چنانچه از پیدا کردن او مأیوس شود، بنابر احتیاط واجب با اجازه حاکم شرع از طرف او به فقیر غیر سیّد صدقه بدهد.

فاضل: باید زیادی قیمت را از طرف صاحبش صدقه بدهد و اگر احتمال دهد کفشی که مانده مال کسی نیست که کفش او را برده چنانچه از پیدا کردن صاحبش مأیوس باشد، از طرف او آن را صدقه بدهد و احتیاط واجب آن است که به اذن حاکم شرع باشد.

مکارم: زیادی را از طرف صاحبش صدقه می دهد، ولی اگر یقین دارد یا احتمال می دهد کفشی که مانده مال کسی نیست که کفش او را برده، چنانچه از پیدا کردن صاحب آن مأیوس باشد باید آن را صدقه دهد.

6- زنجانی: باید به اجازه حاکم شرع زیادی قیمت را صدقه بدهد و اگر احتمال دهد کفشی که مانده مال کسی نیست که کفش او را برده، در صورتی که قیمت آن از یک درهم کمتر باشد، می تواند برای خود بردارد و اگر بیشتر باشد، باید تا یک سال اعلان کند و بعد از یک سال احتیاطاً صدقه بدهد.

سبحانی: و اگر احتمال دهد کفشى که مانده مال کسى نیست که کفش او را برده در صورتى که قیمت آن از 6/12 نخود نقره سکه دار کمتر باشد; مى تواند براى خود بردارد و اگر بیشتر باشد حکم «مجهول المالک» دارد، هر موقع از پیدا کردن صاحبش مأیوس شد، از طرف صاحبش صدقه بدهد.

7- گلپایگانی، صافی، نوری: در صورتی که قیمت آن از 6/12 نخود نقره سکّه دار کمتر باشد، می تواند برای خود بردارد و اگر بیشتر باشد، باید (صافی: احتیاطا ) تا یک سال اعلان کند و بعد از یک سال احتیاطاً از طرف صاحبش صدقه بدهد.

*****

وحید: مسأله- اگر کفش شخصى را ببرند و کفش دیگرى به جاى آن بگذارند ، چنانچه بداند یا از قرائن اطمینان کند کفشى که مانده مال کسى است که کفش او را برده ، و راضى است که کفشش را عوض کفشى که برده است بردارد ، مى تواند به جاى کفش خودش بردارد ، و همچنین است اگر بداند که کفش او را به طور ناحق و ظلم برده است ولى در این فرض باید قیمت آن از کفش خودش بیشتر نباشد ، وگرنه نسبت به زیادى قیمت حکم مجهول المالک جارى است ، ودر غیر این دو صورت حکم مجهول المالک بر آن کفش جارى خواهد بود.

مظاهری: مسأله- اگر کفش او را ببرند و کفش دیگرى به جاى آن بگذارند چنانچه نشانه‏اى نداشته باشد یا قیمت آن کمتر از 6/12 نخود نقره باشد مى‏تواند براى خود بردارد، و اگر قیمت آن از 6/12 نخود نقره بیشتر باشد و نشانه هم داشته باشد حکمش حکم مالى است که انسان آن را پیدا مى‏کند.

(مسأله 2582) اگر مالی را که کمتر از 6/12 نخود نقره سکه دار ارزش دارد پیدا کند و از آن صرف نظر ناید و در مسجد یا جای دیگر بگذارد چنانچه کسی آن را بردارد، برای او حلال است1.

این مسأله در رساله آیات عظام: خوئی، بهجت، سیستانی، زنجانی، وحید و تبریزی نیست.

1- اراکی: حلال بودن مال برای او اشکال دارد.

مسائل اختصاصی

خوئی: تبریزی: مسأله 2591- اگر مالی که در دست انسان است، مجهول المالک «صاحب آن نامعلوم» باشد و گمشده برآن مال صدق نکند، لازم است صاحب آن را جستجو کند و پس از مأیوس شدن از پیدا شدن صاحبش آن را (خوئی: به فقرا) صدقه بدهد و أحوط این است که با اجازه حاکم شرع تصدّق کند و اگر بعداً صاحبش پیدا شود، ضمانی ندارد.

وحید: مسأله 2646-  اگر مالى که در دست انسان است مجهول المالک باشد ـ یعنى صاحب آن معلوم نباشد هرچند در بین افراد معینى ـ و گمشده بر آن مال صدق نکند ، لازم است صاحب آن را جستجو کند تا از پیدا شدنش نا امید شود ، و پس از مأیوس شدن آن را به فقراء صدقه بدهد ، و بنا بر احتیاط واجب به اذن حاکم شرع باشد ، واگر بعد صاحبش پیدا شود ضامن نیست.

مکارم: مسأله 2211- در مواردی که مال را از طرف صاحب اصلی آن در راه خدا صدقه می دهند، به سیّد یا غیر سیّد می توان داد و اگر خودش مستحقّ باشد، خودش نیز می تواند بردارد.

سیستانی: مسأله 2540- اگر مالی که در دست انسان است، مجهول المالک باشد یعنی صاحب آن نامعلوم باشد و گم شده بر آن مال صدق نکند در صورتی که اطمینان داشته باشد که مالک آن راضی به تصرّف او در آن می باشد، جایز است به هر طوری که می داند او راضی است در آن تصرّف کند و گرنه لازم است از صاحب آن تا زمانی که احتمال یافتنش را می دهد جستجو نماید و پس از یأس از پیدا شدن صاحبش باید آن مال را به فقیر صدقه بدهد و احتیاط واجب آن است که با اجازه حاکم شرع باشد و همچنین می تواند با اجازه او قیمتش را صدقه بدهد، و اگر بعداً صاحبش پیدا شود، چنانچه راضی به صدقه دادن نشود، بنابر احتیاط واجب باید عوض آن را به او بدهد.

زنجانی: مسأله 2591- اگر صاحب مالی که در دست انسان است نامعلوم باشد  و بر آن، مال پیدا شده صدق نکند، مثل آن که امانتی به انسان  بسپارند و بعد فراموش کند که صاحب مال چه کسی بوده است و صاحب مال هم به دنبال مالش نیاید، لازم است صاحب آن را جستجو کند و پس از مأیوس شدن از پیدا شدن صاحبش، آن را صدقه بدهد و احتیاط واجب این است که با اجازه حاکم شرع صدقه دهد و اگر بعداً صاحبش پیدا شد، چیزی بر عهده او نیست؛ همچنین اگر صاحب مال مشخّص است، ولی انسان نمی تواند آن را به وی یا به ولیّ یا وکیل او برساند آن را صدقه بدهد که به احتیاط واجب با اجازه حاکم شرع باشد.

فاضل: مسأله 2705- لباسهایی را که برای دوختن نزد خیّاط می آورند، طلایی را که نزد زرگر برای تعمیر می گذارند، کتابهایی که برای صحافی یا فروش به صحّاف و کتابفروش می سپارند و وسایلی که برای تعمیر و اصلاح، نزد تعمیر کار می برند، چنانچه صاحب آنها مجهول باشد و به سراغ آنها نیاید، پس از جستجو و تحقیق اگر از آمدن صاحب آنها مأیوس شوند بنابراحتیاط واجب باید از طرف صاحبانش آنها را صدقه بدهند..

مظاهری:مساله2123- مالى را که انسان پیدا مى‏کند، در تمام صورى که گفته شد مى‏تواند براى خود بردارد، بهتر است از طرف صاحبش به فقیر صدقه دهد مخصوصاً اگر پیدا کننده غنى باشد و اگر بعد از صدقه دادن یا تلف شدن صاحبش پیدا شود باید رضایت او را به دست آورد، و همچنین است مجهول المالک که اگر بعد از اینکه با اذن حاکم شرع به مصرف رساند صاحبش پیدا شود باید او را راضى نماید.

مظاهری:مسأله 2124- مالى را که انسان در صندوق شخصى خود پیدا مى‏کند اگر شک داشته باشد که مال خود اوست یا نه، مال خود اوست و اگر یقین داشته باشد که مال خود او نیست مجهول المالک است و باید با اذن حاکم شرع به مصرف برسد، و در صندوق بانکها و مانند آن چنانچه مبلغى زیاد بیاید، اگر معلوم باشد که از غیر بانک است و مالک آن معلوم نباشد نیز مجهول المالک است که باید با اذن حاکم شرع به مصرف برسد.

مظاهری:مسأله 2125- اگر چیزى را با پا و یا دست خود به کنارى بزند ولى آن را برندارد ضامن نیست و همچنین است اگر به دیگرى نشان دهد و او آن را بردارد بر کسى که آن را نشان داده ضمانى نیست.

مظاهری:مسأله 2126- هرگاه از شخصى که مال انسان را برده مالى نزد انسان باشد چنانچه از آمدن او مأیوس شد مى‏تواند به قیمت مالى که از او برده از مال او تقاصّاً بردارد و بقیه آن حکم مجهول المالک را دارد.

مظاهری:مسأله 2127- چیزهایى را که براى اصلاح نزد ارباب صنایع مى‏آورند و صاحبان آنها نمى‏آیند ببرند به طورى که صنعتگر از آمدن آنها مأیوس مى‏شود حکم مجهول المالک را دارد که باید با اذن حاکم شرع به مصرف برسانند.

مظاهری:مسأله 2128- اگر انسان حیوانى را پیدا کند حکم او حکم مالى است که انسان پیدا مى‏کند، و چنانچه صاحبش پیدا شود باید حیوان را با منافع او به او بپردازد، ولى مى‏تواند مخارجى را که نموده از صاحبش بگیرد.

_________________

[1]- درهم عبارت از 6/12 نقره سکه دار

[2] - درهم عبارت است از: 6/12 نخود نقره سکه دار


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -