انهار
انهار
مطالب خواندنی

مطهّرات

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال: 69- آفتاب كه از پشت شيشه بتابد پاك كننده است يا خير؟

جواب:  تابيدن از پشت شيشه، پاك كننده نيست. واللََّه العالم.

سؤال:  70- موزائيك كه از سيمان و ريگ ساخته مي‌شود و زمين را با آن فرش مي‌كنند، آيا ته كفش، و كف پا را پاك مي‌كند؟

جواب:  بلي پاك مي‌كند.

سؤال:  71- آيا موزائيك، حكم زمين را دارد، سجده و تيمم بر آن جائز است؟ ته كفش و كف پا را پاك مي‌كند يا خير؟

جواب:  در صورتي كه مادهء آن همه از زمين باشد مانند سيمان، و روكش آن ريگ خارج از خودش نباشد - به غير تيمم - احكام ديگر زمين، براي آن ثابت است.

سؤال:  72- زمين آسفالت يا سيمان، كفش و پا را مطهر است يا نه؟

جواب:  اما آسفالت پس مطهر نيست، و اما سيمان ظاهراً مطهر است. واللََّه العالم.

سؤال:  73- آيا لباسشويي برقي لباس نجس را پاك مي‌كند يا خير؟ و مي‌دانيم كه كار اين لباسشويي اين است كه به صورت اتوماتيك آب را در حوض خودش مي‌ريزد و بعد آب قطع شده و پس از آن كه لباسها را تميز نمود آب را از حوض خود خارج مي‌كند و دوباره همين عمل را تكرار مي‌كند يعني آب را در حوض خود مي‌ريزد و سپس آب را خارج مي‌كند؟ و آيا لباسهايي را كه به مغازه لباسشويي مي‌دهيم و او لباس مسلمان و كافر و جنب را با هم در لباسشويي گذاشته و مي‌شويد نجس است يا خير؟

جواب:  اگر آبي كه بار دوّم در لباسشويي برقي ريخته مي‌شود به تمام جاهايي كه ـآب اوّلي رسيده برسد لباس پاك مي‌شود. و اگر كاركنان مغازه لباسشويي مسلمان باشند و خبر دهند كه لباس پاك شده لباس پاك است.

سؤال:  74- شخصي گمان مي‌كرده ماشين لباسشويي او پاك كننده است بعداً ملتفت شده كه پاك كننده نيست، تكليف نمازهايي كه با آن لباسها خوانده چيست؟

جواب:  از قراري كه نقل شده واجد شرايط تطهير است به آن تفصيلي كه در رساله عمليه مذكور است و بر تقديري كه فاقد باشد چون جاهل بوده، نماز در آن لباسها، محكوم به صحت است.

سؤال:  75- چنانچه لباس و مانند آن را، بعد از زوال عين نجاست، در زير آب فشار دهند كافي است يا بايد فشار، خارج از آب باشد؟

جواب:  آن كار براي حصول غسل كافي است ولي اگر محتاج به تعدد باشد، بيرون آوردن و خروج غساله، در بيرون لازم است.واللََّه العالم.

سؤال:  76- چه مي‌فرمائيد در اين كه، حضرتعالي در مسائل عمليه در مقام شستن لباس نجس ولو با آب كر، فشار و تعدد را شرط فرموده‌ايد، اگر لباسي را در آب كر وارد كرده بعد از برطرف كردن نجاست آن، كنار گذاشته شود كه خود به خود آب آن برود و خشك شود آيا فشار صدق مي‌كند و حكم به طهارت مي‌شود يا نه؟ و نيز فتواي لزوم تعدّد و فشار دادن از شما، به طور حتم و جزم است و يا به طور احتياط، و در اين صورت از مجتهد ديگر مي‌تواند تقليد نمايد يا نه؟

جواب:  راجع به لباس نجس دو مطلب است يكي آن كه شستن آن مثل شستن دست يا كاسه نيست كه مجرد وصول آب كافي باشد بلكه فشاري و يا مالش و يا لگدي زير آب و يا بيرون آب بعد از استيلاء آب در صدق غسل و شستن لباس لازم
است كه به اين مطلب در مسئله 160 توضيح اشاره شده، و ديگر جدا شدن غساله است كه در اشياء ديگر به آساني جدا مي‌شود و در لباس طبعاً محتاج به فشار است و الاّ به طوري كه شما ذكر كرديد جدا شود نيز كافي است و تعدّد، در لباس متنجس به بول است در غير جاري. واللََّه العالم.

سؤال:  77- موقع تطهير لباس و فرش و امثال آن با آب كر و جاري احتياج به فشار دادن دارد، آيا توي آب فشار و دلك در جاري و كر كافي است يا نه؟ و بند و نخ تسبيح و پلاستيك و دستكش احتياج به فشار دارد يا نه؟

جواب:  بلي كافي است و هر چيزي كه آب در او نفوذ مي‌كند مثلاً لباس احتياج به فشار و دلك دارد و اگر از اشيايي است كه قابليت نفوذ آب را ندارد احتياج به فشار يا دلك نيست. واللََّه العالم.

سؤال:  78- فشار لوله آب چيزي را كه با بول مثل لباس و فرش نجس شده پاك مي‌كند يا نه؟ و راه آسان براي فرش و لباس را بيان فرمائيد.

جواب:  بلي اگر فشار باشد در حكم به هم ماليدن يا دست ماليدن است در صورتي كه فشار آب، غساله را از شدّتي كه دارد بيرون كند.

سؤال:  79- لباس و فرش و لحاف و غيره را با فشار آب لوله‌هايي كه در شهرها هست معمولاً براي تطهير كفايت مي‌كند يا نه؟

جواب:  اگر آبي كه از لوله بر آن مي‌ريزد با فشار باشد كه به جهت فشارش، آب از آن جاي ريزش رد مي‌شود و بيرون مي‌رود همان فشار كافي از فشار با دست است.واللََّه العالم.

سؤال:  80- اگر كسي تمام دست و پايش نجس باشد و مي‌خواهد پايين آنها را با آب قليل و يا آب كر بشويد و بالاي آنها بماند آيا پاك مي‌شود يا نه؟

جواب:  بلي آن چه آب پاك به آن برسد و از آن جدا شود پاك مي‌شود. واللََّه العالم.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -