انهار
انهار
مطالب خواندنی

احکام نجاسات

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال: 30- بول و غائط حيوان نجاست‌خوار، نجس است. و آيا قبل از استبراء، شير و گوشت اينها پاك و حلال است، يا خير؟

جواب:  شير و گوشت آن قبل از استبراء پاك، ولي حرام است. واللََّه العالم.

سؤال:  31- گوشت حيوان حلال گوشت جلاله قبل الاستبراء، از نظر طهارت و حليّت چه صورت دارد؟

جواب:  خوردن آن حرام است، ولي نجس نيست.

سؤال:  32- دو نوع نجاسات هست، يك نوع نجاسات، مانند بول و غائط، كه هر چه با آن ملاقات نمود نجس مي‌شود، و نوع ديگر از نجاسات مثل جنب كه نجس نمي‌كند چيزي را كه با او ملاقات كند و به غسل نمودن نجاست آن زائل مي‌شود، آيا نجاسات ميت از كدام نوع از اين دو نوع نجاسات است؟ و اگر مس نمود انسان، مرده‌اي را بعد از سرد شدن و قبل از غسل دادن او، سپس همين انسان، مصافحه نمايد با انساني ديگر، آيا دست آن انسان ديگر نجس مي‌شود يا خير؟

جواب:  بله نجس مي‌كند نجاست ميته غير انسان، با اين فرق بين اين دو به اينكه در اوّل (ميته انسان) طاهر مي‌شود به وسيله غسلهاي سه گانه اگر مسلمان باشد به خلاف غير انسان انسان از مرده‌ها (غير مسلمان و ميت‌هاي حيوانات) كه نجاست آنها باقي است تا آنكه آن مرده‌ها تبديل به خاك گردند.

سؤال:  33- آيا شستن به صابوني كه در او پيه خوك بكار برده شده اشكال دارد؟ و اگر شخصي بدنش را با چنين صابوني بشويد چه وظيفه دارد شرعاً؟

جواب:  شستن با چنين صابوني، اشكال ندارد اگر چه اين صابون نجس است.

سؤال:  34- چيزهاي چرمي، مانند فتق بند، و كمربند، و زين موتور و دوچرخه، و غيره كه از بلاد كفار مي‌آورند، محكوم به طهارت ست، يا نجاست؟

جواب:  محكوم به طهارت است در صورتي كه احتمال تذكيه آن را بدهيد، بلي در نماز نمي‌شود پوشيد مگر با احراز تذكيه، واللََّه العالم.

سؤال:  35- پوستهايي در بازارهاي مسلمانها از بلاد كفر آورده مي‌شود و در رساله عمليه فرموده‌ايد احتمال اينكه اين پوستها از مذكي گرفته شده كافي است در حكم نمودن به طهارت آن، و ليكن اين احتمال دو صورت دارد. اوّل اينكه مي‌دانيم اين بلادي كه اين پوست از آنجا آمده از بلاد اسلام پوست وارد مي‌كنند و بنابراين احتمال مي‌دهيم اين پوست از آنها باشد. دوّم اينكه نمي‌دانيم كه آيا اين بلاد پوست وارد مي‌كند يا خير و ليكن احتمال عقلي مي‌دهيم كه از بلاد مسلمانها پوست وارد مي‌كنند بنابراين يقين نداريم به عدم وارد نمودن پوست و عدم اخذ نمودن از بلاد اسلام. مقصود حضرت عالي كدام يك از اين دو احتمال است بيان فرمائيد؟

جواب:  مقصود شامل هر دو صورت مي‌شود. واللََّه العالم.

سؤال:  36- اگر پوستهايي در بازار مسلمانها يافت شود و بدانيم از بلاد ديگري وارد شده، ليكن ندانيم اين بلادي كه از آنها وارد شده بلاد اسلام است يا بلاد كفر، اين پوستها چه حكمي دارد؟

جواب:  در اين صورت جايز است نماز خواندن در آن. واللََّه العالم.

سؤال:  37- مصرف پوشاك خارجي براي آقايان و خانمها چه صورتي دارد؟

جواب:  تا يقين به نجاست نداريد محكوم به طهارت است و همچنين تا يقين نداريد به اينكه از غير مأكول گرفته شده، پوشيدن آن در نماز اشكالي ندارد. بلي چرمي كه از خارج مي‌آورند اگر احراز تذكيه نشود در نماز نمي‌شود پوشيد ولي اگر احتمال تذكيه بدهيد طاهر است. واللََّه العالم.

سؤال:  38- اهل كتاب كه در شهرهاي ما موجود هستند آيا اينها ذمي هستند يا خير؟ و آيا فرق است بين قرارداد افراد با اينها و دولت با اينها؟

جواب:  اينها ذمي نيستند اگر چه قرارداد با آنها بسته شود به غير مقدر شرعي و شروطي كه ثابت شده در محل خود، به معني اينكه قرارداد معتبر مي‌بايست به مقدار شرعي از مال و شروط مقرر باشد - مراجعه شود به منهاج الصالحين مسأله 205.

سؤال:  39- آيا مراد از كافر حربي آن كافري است كه با مسلمانها در ميدان جنگ مي‌كند يا هر كافري باشد اگر چه با مسلمانها نجنگند.

جواب:  مطلق كافر اصلي كه متعهد نباشد به جزيه دادن.

سؤال:  40- مالي كه در دست مرتد است نمي‌دانيم قبل از ارتداد بدست آورده يا بعد از ارتداد، حلال است يا نه؟

جواب:  حلال است. واللََّه العالم.

سؤال:  41- دروزيها كه غالباً در لبنان زندگي مي‌كنند آيا مسلمان هستند يا خير؟

جواب:  مشهور آن است كه مسلمان هستند بنابراين مادامي كه شهادتين را مي‌گويند و انكار ضروريات دين، از ايشان دانسته نشود، حكم به طهارتشان مي‌شود.

سؤال:  42- آيا ادكلن‌هايي كه در بازار است و يا از خارج وارد مي‌كنند در صورتي كه ندانيم الكل آن چه نوعي است نجس است يا پاك؟

جواب:  پاك است.

سؤال:  43- ادكلن و تافت براي سر از نظر نجاست چه حكمي دارد؟

جواب:  ادكلن محكوم به طهارت است.

سؤال:  44- موادي يافت مي‌شود غير روغني، كه موي را حفظ و نگاه مي‌دارد و الكل دارد، اين مواد كه نمي‌دانيم از حيوان گرفته شده يا از نباتات آيا جائز است استعمال اين مواد و حكم نماز خواندن با آن چيست، با اينكه مي‌دانيم مانع مسح نمي‌شود؟

جواب:  در اين صورت كه فرض شد، جائز است استعمال آن، و اشكالي ندارد.

سؤال:  45- اگر تهيّه شود الكل از دو ماده سخت يا يكي از آنها روان باشد و ديگري سخت باشد، آيا اين الكل پاك است؟

جواب:  الكلي كه معهود نباشد از آنها اسكار نمودن و براي اسكار استعمال نمي‌شود نجس نيست.

سؤال:  46- الكلي كه گرفته شده از پترول (نفت) آيا پاك است يا نجس، و همچنين گرفته شده از دو ماده روان چه حكمي دارد؟

جواب:  اين مسأله از جمله مسائل قبل است.

سؤال:  47- اگر انگور را در آب قرار دهند بعداً كه آب جوش آمد آيا حرام است نوشيدن اين آب، و آيا حرام است خوردن اين انگور با اينكه نمي‌دانيم داخل انگور جوش آمده يا خير؟

جواب:  با شك در غليان حرام نيست و همچنين با غليان و استهلاك. واللََّه العالم.

سؤال:  48- مقصود از«فقاع» كه در رساله عمليه آمده چيست؟ و فرق او با ماءالشعير چيست؟

جواب:  «فقاع» شرابي است كه اخذ شده براي اسكار از جو و در او سكر خفيف هست، و امّا ماء الشعير كه طبيب علاج مي‌كند براي بعض امراض، معمول نيست براي اسكار.

سؤال:  49- شرابي كه مسمّي به «بيره» هست پاك يا نجس است با اينكه محتوي بر الكل نيست؟

جواب:  «بيره» شراب است و از آب جو تخمير شده ساخته شده و اين همان «فقاع» است، حكم او حرمت است مانند خمر، و مثل آن است در نجاست.

سؤال:  50- اگر ترش بشود دانه‌هاي جو، بعد همين دانه‌ها را در آب خيس كنند چند روزي سپس اين آب روان مشتمل شود بر مقداري الكل حكم او چيست؟

جواب:  اگر اين دانه‌هاي جو تخمير گردد و سپس آب آنرا بگيرند چنانچه از وصفي كه نموديد ظاهر مي‌گردد پس اين حكم فقاع و بيره را كه حكم آن در سابق گذشت دارد.

سؤال:  51- اگر محتوي گردد عصير بر مقداري مادهء الكل كه معلوم نمي‌گردد مگر به تحليل شيميايي و اين ماده سه در هزار مي‌باشد آيا جايز است نوشيدن آن با آن كه مي‌دانيم اين مقدار از ماده الكل در اثناء ساخت آن، به آن اضافه شده، از تخمير نمودن عصير است؟

جواب:  اگر بدانيم اسكار نمودن آن را پس او حكم خمر حرام را دارد.

سؤال:  52- اگر شراب تبديل به سركه شود ولي نه تبديلي كه هيچ اثري از شراب نباشد بلكه مقدار كمي، كه در حدود پنج در هزار باشد از شراب اثري باقي است حكم اين مسئله چيست؟

جواب:  طهارت و حليت موقوف بر سركه شدن است و آنچه كه در سؤال گفته شده هنوز سركه نگرديده.

سؤال:  53- در رساله‌هاي عمليه عنوان شده است كه اگر پوشال ريز انگور و خرما در موقع سركه ريختن در داخل آنها باشد ضرر ندارد، مفهوم اين عبارت آن است كه پوشال بزرگ ضرر دارد مستدعي است بيان فرمائيد.

جواب:  فرق بين پوشال ريز و بزرگ آن است كه اگر يقين كنيد خمر شده است پوشال بزرگ يا بادنجان و خيار بعد از انقلاب پاك شدنش محل اشكال است ولي ريز در هر صورت ضرر ندارد. واللََّه العالم.

سؤال:  54- دودهء نفتِ نجس، آيا پاك است؟

جواب:  بلي پاك است. واللََّه العالم.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -