انهار
انهار
مطالب خواندنی

احکام وضو

بزرگ نمایی کوچک نمایی

ج2:

سؤال  106 ـ با توجه به اينكه وقت نماز داخل شده، آيا جايز و صحيح است، وضو را قربةً الى الله (نه به قصد نماز) بگيرند؟

جواب:بلى، مانعى ندارد و با آن وضو نماز هم مى توانند بخوانند و صحيح است.

سؤال  107 ـ شخصى مدتى، قبل از وقتِ نماز، براى نماز وضو مى گرفته و جاهل به مسأله بوده است، آيا نمازهايى كه با آن وضو خوانده صحيح است؟

جواب:در فرض سؤال كه قصد قربت داشته است، نمازها صحيح است و قضا ندارد.

سؤال  108 ـ در وضوى ارتماسى اگر دست راست را در آب فرو برد و دست چپ را نيز در آب فرو برد و ارتماساً وضو گرفت و اصلاً دست راست رابه دست چپ نكشيد، آيا براى مسح سر و پاى راست اشكالى پيش مى آيد؟

جواب:اشكال پيش نمى آيد و مسح سر و پاى راست را با ترى كف دست راست و مسح پاى چپ را با دست چپ انجام مى دهد و وضو صحيح است.

سؤال  109 ـ در توضيح المسائل فرموده ايد: «شستن صورت و دستها مرتبه اول واجب و مرتبه دوم جايز و مرتبه سوم حرام است»، آيا اين مطلب اختصاص به وضوى ترتيبى دارد يا شامل وضوى ارتماسى هم مى شود؟

جواب:در جواز شستن مرتبه دوم، و عدم جواز مرتبه سوم، فرقى بين وضوى ترتيبى و ارتماسى نيست.

سؤال  110 ـ هنگام وضو گرفتن سهواً دستم را از پايين به بالا كشيدم، آيا وضو اشكال پيدا كرده است؟

جواب:چنانچه عرفاً مى گويند از بالا به پايين شسته ايد، اشكال ندارد.

سؤال  111 ـ در وقت وضو، اتفاقاً دستم را بالا بردم و آب وضو به طرف آرنج رفت، آيا وضو باطل شده است؟
جواب:وضو باطل نيست.

سؤال  112 ـ آيا واجب است صورت را با دست راست شست؟

جواب:در وضو، شستن صورت با دست راست واجب نيست.

سؤال  113 ـ اگر هنگام مسح سر، آب كف دست زياد باشد، به طورى كه موجب جريان آب شود، آيا لازم است آب كف دست را كم كنند؟

جواب:احتياط اين است كه آب را كم كنند.

سؤال  114 ـ شخصى روى سر خود مو كاشته است، براى مسح سر چه وظيفه اى دارد؟

جواب:در فرض سؤال كه ظاهراً مو جزء سر شده است، در صورت امكان به پوست سر مسح كند و اگر عادتاً مشكل است به بيخ موها مسح كند و اگر موها را به وسيله اى روى سر چسبانده اند، به طورى كه بشره زير چسب قرار گرفته است و برداشتن آن مشكل است، روى همان چسب يا به بيخ موها مسح كند و احتياطاً تيمم هم بكند.

سؤال  115 ـ دست راست شخصى از مچ قطع شده، آيا مسح سر و پاى راست را با دست چپ بكشد؟

جواب:بهتر است با ذراع همان دستِ قطع شده مسح بكشد ولى اگر با دستِ چپ هم مسح بكشد كفايت مى كند.

سؤال  116 ـ شخصى روى پا را دومرتبه مسح كشيد، آيا وضويش باطل است؟

جواب:وضو باطل نيست و مسح دوم لغو بوده است.

سؤال  117 ـ شخصى براى اينكه بيخ موهاى سر را مسح كند، موها را كنار مى زند و در نتيجه موها تر مى شود، آيا اين ترى براى مسح ضرر دارد؟

جواب:چنانچه ترى كف دست هنگام مسح به بيخ موها كه خشك مانده، برسد، مسح صحيح است و نيز اگر ترى كف دست بر ترى اوّل غلبه كند، به طورى كه بگويند ترى مربوط به مسح كشيدن است، در اين فرض هم وضو صحيح است.

سؤال  118 ـ اگر در جايى كه تقيه واجب است، شخصى تقيه نكرد و وضو برخلاف تقيه گرفت، آيا وضوى او صحيح است؟

جواب:بنابر اقوى وضوى او صحيح است ولى خلاف شرع مرتكب شده است.

سؤال  119 ـ خانمى در حال طواف و در اثر فشار جمعيت و غيره احساس مى كند كه باد از قبلش خارج شده، آيا وضو و طواف او باطل مى شود؟

جواب:بطور كلّى خروج باد از قبل، موجب بطلان وضو و طواف و حتّى نماز نمى شود.[1]

سؤال  120 ـ كسى كه جهت ضيق وقت بايد تيمم كند، چنانچه برخلاف وظيفه خود عمل كرد و وضو گرفت، آيا وضوى او صحيح است؟

جواب:بلى در فرض سؤال كه قصد قربت داشته است، وضوى او صحيح است.

سؤال  121 ـ در عروة الوثقى، مساله 45 افعال وضو، فرموده است: «الإسراف فى ماء الوضوء مكروه» با اينكه اسراف حرام است، مقصود از اين عبارت چيست؟

جواب:مستحب است آب وضو يك مدّ باشد و همانگونه كه در روايات آمده است، مصرف بيش از آن مقدار، ولو كمى بيشتر باشد، اسراف محسوب مى شود و مكروه است، از امام صادق(عليه السلام)6 نقل شده كه فرمود: براى خداوند متعال فرشته اى است كه اسرافِ وضو را مى نويسد، همانطور كه نقصان و كم گذاشتن آن را مى نويسد[2]

و از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) نقل شده كه فرمود: مقدار آب وضو يك مدّ است و مقدار آب غسل يك صاع است و بعد از من مردمى مى آيند كه اين مقدار آب را كم مى شمارند، اين مردم برخلاف سنّت من هستند و كسى كه بر سنّت من ثابت باشد، (وضو را با يك مد و غسل را با يك صاع آب انجام دهد) در بهشت قدس با من است [3] و ظاهراً نظر صاحب عروة الوثقى(ره) كه فرموده است: اسراف در آب وضو مكروه است، در جايى و در وقتى است كه براى آب ارزش و قيمتى نباشد و امّا اگر مصرف بيش از آن مقدار، در جايى باشد كه براى آب ارزش و قيمت باشد، يا كم آبى باشد، اسراف و حرام است، مانند اسراف در چيزهاى ديگر.

سؤال  122 ـ قرآن را براى نابينايان، نقطه چين مى كنند و آنها با دست كشيدن روى نقطه ها آن را مى خوانند، آيا اين نوع نقطه چين، حكم خط قرآن را دارد و مسّ آن بدون وضو جايز نيست؟

 جواب:در فرض سؤال، نقطه چين كه صدق قرآن بر آن مى كند و به قصد آيات قرآن تنظيم و تهيه شده است، حكم خط قرآن را دارد و مسّ آن بدون وضو جايز نيست.

سؤال  123 ـ روى صفحه و آيه قرآن، ورق نازك و پلاستيك كشيده شده و بخوبى، خطّ معلوم است، دست گذاشتن شخص جنب و بىوضو، روى آن چه حكمى دارد؟

جواب:اشكال ندارد.


[1] كما فى العروة الوثقى فى موجبات الوضوء و نواقضه. الثالث...

 [2] وسائل الشيعه، ج 1، ص 340، قال عليهالسلام: إنّ للّه مَلَكاً يكتب سرف الوضوء كما يكتب عدوانه.

[3] وسائل الشيعه، ج 1، ص 339: «عن رسول الله صلى الله عليه و آله قال: الوضوء مدّ و الغسل صاع، و سيأتى اقوام بعدى يستقلون ذلك فأولئك على خلاف سنّتى، و الثابت على سنّتى معى فى حظيرة القدس».


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -