انهار
انهار
مطالب خواندنی

طهارات و نجاسات

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال  41 ـ بند لباس نجس شده است آيا آفتاب آن را پاك مى كند؟

جواب:آفتاب آن را پاك نمى كند.

سؤال  42 ـ آفتاب اگر به وسيله آئينه به جاى نجس بتابد و منعكس شود، آيا پاك كننده است؟
جواب:خير، پاك كننده نيست.

سؤال  43 ـ آيا تغيير بو يا رنگ يا طعم آب، موجب مضاف شدن آب مى شود؟

جواب:خير، تغيير از جهت امور مذكوره موجب مضاف شدن آب نمى شود، بلى اگر چيزى كه با آب مخلوط مى شود بقدرى باشد كه عرفاً به آن آب گفته نشود مضاف مى شود، مانند شربت و دوغ و چاى و امثال اينها.

سؤال  44 ـ اگر رنگ و بو و طعم آب كرى كه نجس بوده است، به وسيله مواد شيميايى، از بين برود، آيا پاك مى شود؟
جواب:خير، پاك نمى شود.

سؤال  45 ـ شركتى در نظر دارد فاضلابهاى ناشى از خط توليد نوشابه (شامل آبهاى شستشو و آبكشى كف سالنها و دستگاهها) را به همراه فاضلابهاى بهداشتى (ناشى از حمامها و دستشويى ها) را تصفيه كند، در تصفيه خانه جريان مخلوط فاضلاب صنعتى و انسانى مراحل مختلف را طى مى كند و در مرحله اصلى تبديل به حالتى خواهد شد كه با حالت اوليه فاضلاب تصفيه نشده كاملاً متفاوت است و مايعى ايجاد مى شود كه حالت آب مضاف را دارد. در ادامه خط تصفيه با جداسازى مايع مذكور دو فاز ايجاد مى شود كه يك فاز آن كاملاً زلال و شبيه آب معمولى بدون رنگ و بو و بدون آثار آلودگى است و فاز ديگر آن تغليظ شده به اول تصفيه خانه برگشت داده مى شود، چنانچه آب خروجى از تصفيه خانه داراى مشخصات ظاهرى آب معمولى باشد آيا پاك است يا خير؟ و در صورت منفى بودن پاسخ آيا اتصال آن با آب جارى يا كر و باران مى تواند حكم بر پاكى كل آن بدهد؟

جواب:در فرض سؤال كه آب تصفيه شده عرفاً آب معمولى محسوب مى شود با توجه به اينكه قبلاً مضاف و ظاهراً نجس بوده است اگر به كر يا جارى متصل شود يا باران بر آن ببارد پاك مى شود ولى بنابر احتياط واجب بايد آب باران يا كر يا جارى با آن مخلوط گردد، همانگونه كه در مسأله 56 توضيح المسائل بيان شده است.

سؤال  46 ـ استفاده از آب تصفيه شده فاضلاب، جهت فضاى سبز و زراعت وامثال آن چگونه است؟ از جهت طهارت وظيفه چيست؟

جواب:استفاده از آب مزبور براى فضاى سبز و غيره مانعى ندارد و اگر يقين به نجاست آن دارند، چنانچه آب جارى يا لوله به آن متصل كنند و با آن مخلوط كنند، پاك مى شود و همينطور است اگر باران به آن ببارد.

سؤال  47 ـ آبهايى كه در جوى كوچه و خيابان روان است و معمولاً از فاضلاب منازل و لباسشويى خانه ها جارى است، پاك است يا خير؟

جواب:چنانچه يقين به نجاست آنها نباشد، محكوم به طهارت و پاك است.

سؤال  48 ـ حوض سيمانى و موزاييكى كه آب آن از كر كمتر بوده و سگ از آن آب خورده است آيا جهت تطهير، خاك مال كردن لازم است؟

جواب:خير، خاك مال كردن لازم نيست و مثل چيزهاى نجس ديگر تطهير مى شود.

س 49 ـ اگر سگ پشت ظرف را ليسيده باشد آيا خاك مال كردن لازم است؟

جواب:لازم نيست.

سؤال  50 ـ اگر آب دهان سگ روى فرش و لباس ريخته و يا چنانچه به گوشت ودنبه زبان زده است و مقدارى از آنها را خورده است، آيا جهت تطهير مثل ظرف، خاك مال كردن آنها لازم است؟

جواب:در غير ظروف، خاك مال كردن لازم نيست و غيرظرف، هر چه باشد، مثل چيزهاى نجس ديگر با آب پاك مى شود.

سؤال  51 ـ در تطهير لباس و امثال آن، فرموده ايد: بايد غساله آن با فشار دادن خارج شود، سؤال اين است كه اگر غساله خودبخود و بدون فشار خارج شود، (مثل اينكه آن را از آب درآورند و روى بند بيندازند، تا كم كم غساله خارج شود) آياكفايت مى كند؟

جواب:خروج خودبخود، كفايت نمى كند.

سؤال  52 ـ اينكه فرموده ايد: لباس و فرش و امثال آن را كه نجس شده، بايد فشار دهند تا غساله آن خارج شود، آيا بايد خارج از آب فشار داد؟ يا اگر داخل آب فشار دهند، يا پامال كنند كفايت مى كند؟

جواب:داخل آب هم به هر نحوى فشار دهند، يا طورى حركت دهند كه غساله آن خارج شود كفايت مى كند.

سؤال  53 ـ فرموده ايد: احتياط واجب آن است كه فرش و لباس و مانند اينها را جهت تطهير، طورى فشار يا حركت دهند كه آب داخل آنها خارج شود، آيا اگر آب لوله با فشار روى آنها گرفته شود، بطورى كه آب داخل آنها خارج شود يا ماشين لباسشويى آنها را با سرعت گردش و دوران، فشار دهد كافى است؟

جواب:بلى در هر دو مورد كفايت مى كند و فشار جداگانه لازم نيست.

سؤال  54 ـ لباس و فرشى كه به بول نجس شده، آيا اگر در آب كر يا جارى يا با آب لوله شهرى، يك دفعه آن را بشويند و داخل آب يا در حال اتصال آب لوله آن را فشار دهند پاك مى شود، يا بايد دو دفعه بشويند؟

جواب:در فرض سؤال يك دفعه كفايت مى كند.

سؤال  55 ـ در لباسشويى هاى عمومى، لباس افراد بى مبالات كه طهارت و نجاست را رعايت نمى كنند شسته مى شود، آيا لباسهايى كه دراين لباسشوييها شسته مى شود پاكند؟

جواب:چنانچه لباس را پاك تحويل داده اند و شك داشته باشند كه نجس شده يا نه، پاك است و اگر نجس بوده و متصدى شستن آن بگويد تطهير كرده است، محكوم به طهارت است.

سؤال  56 ـ چنانچه بچه روى فرش بول كرده باشد و كف اتاق هم نجس باشد، آيا اگر فرش را به وسيله آب لوله كشى تطهير كنيم، پشت فرش و كف اتاق هم پاك مى شود؟

جواب:چنانچه با آب لوله روى فرش بريزند و از پشت آن عبور كند و خارج شود، رو و پشت فرش پاك مى شود، و چنانچه آب لوله متصل به كف اتاق بشود آن هم پاك مى شود.

سؤال  57 ـ اگر زمين سنگ فرش، نجس شده باشد و عين نجاست آن برطرف

شده، اگر آنجا را با شلنگ متصل به آب لوله شهرى آب بكشيم، آيا بايد غُساله آن را جمع و خارج كنيم تا پاك شود؟

جواب:در فرض سؤال، خارج كردن غساله[1] لازم نيست و پاك مى شود.

سؤال  58 ـ لباس آلوده به خون يا منى را شسته ام ولى پس از تطهير، رنگ و اثر آن باقى است آيا بايد دومرتبه بشويم؟

جواب:چنانچه عين خون يا منى از بين رفته و شسته شده، لباس پاك است، هر چند رنگ آن باقى باشد.

سؤال  59 ـ چنانچه چيز نجس را كه بايد دومرتبه شست (مثل ظروف متنجس به بول) يك مرتبه بشويند ولى مقدار آبى كه يك مرتبه مى ريزند بيشتر از مقدار آبى باشد كه دومرتبه مى ريزند، آيا آن چيز پاك مى شود؟

جواب:در موارد لزوم تعدّد، بايد دومرتبه بريزند، بلى چنانچه بعد از ازاله عين نجاست، ريختن آب را ادامه دهند، در اين صورت آن چيز پاك مى شود و تعدد لازم نيست.

سؤال  60 ـ گاهى آب لوله هاى شهرى از منبع قطع مى شود ولى به مقدارى ـ مثلاً به اندازه شير سماور ـ آب از لوله با داخل طشت لباس كه نجس است، متصل مى شود، آيا پاك كننده است؟

جواب:چنانچه آب موجود داخل لوله ها به مقدار كر باشد و متصل به طشت باشد پاك كننده است، يعنى احكام آب كر را دارد.

سؤال  61 ـ لباس نجس را زير شير متصل به لوله تطهير كردم، آيا آبى كه از آن مى ريزد يا ترشح مى كند پاك است؟

جواب:بلى، چنانچه غساله آن در زير شير خارج شده، ترشّح و آبى كه پس از آن مى ريزد پاك است و نيز ترشّح در حال شستن و اتصال به آب شير، پاك است.

سؤال  62 ـ اگر چيز نجسى به گونه اى باشد كه به علل گوناگون آب كشيدن آن مشكل باشد آيا براى پاك كردن آن مى توان سه بار با دست و يا شيء خيس، روى آن چيز نجس كشيد؟

جواب:در فرض سؤال آن شئ به اين صورت تطهير نمى شود، چون در تطهير، جريان آب لازم است و مجرّد تر شدن كفايت نمى كند بلكه باعث سرايت نجاست نيز مى شود.

سؤال  63 ـ چنانچه كسى ببيند كاغذى كه روى آن آيه قرآن يا اسماء مقدّسه نوشته شده، در جاى نجس افتاده و نجس شده است، چه وظيفه اى دارد؟

جواب:واجب است آن را بردارد و پس از تطهير در جاى مناسبى كه هتك نشود، قرار دهد.

سؤال  64 ـ منزلى اجاره كرده ام كه چاه آشپزخانه آن با چاه توالت يكى است و معمولاً وقت شستن ظرفها مقدارى مواد غذايى در چاه مى رود، با اين وضع تكليف اين جانب چيست؟

جواب:متعارف آن است كه خورده هاى ته ظرف قابل خوردن نيست و به آنها غذا صدق نمى كند، لذا اشكال ندارد، بلى چنانچه به باقى مانده ته ظرف، صدق غذا كند، احتياط آن است كه آنها را جدا كنيد و به چاه نريزيد يا چاه را جدا كنيد.

سؤال  65 ـ آيا شربت و دوغ نجس قابل تطهيرند؟

جواب:خير، به صورت موجود قابل تطهير نيست.

سؤال  66 ـ مقدارى برنج در آب خيس كردم و بلافاصله ديدم فضله موش روى آب است، آن را گرفتم، برنج و ظرف آن چگونه تطهير مى شود؟

جواب:در فرض سؤال كه آب نجس به باطن برنجها نرفته است، فوراً آب لوله را به ظرف برنج وصل كنيد، ظرف و برنجها پاك مى شوند، ولى بنابر احتياط بايد در حال اتصال آبِ لوله، برنجها و آب ظرف را طورى حركت دهيد كه آب شير با آنها مخلوط شود.

سؤال  67 ـ مقدارى گوشت با آب نجس پخته شده، آيا قابل تطهير است؟

جواب:بلى، اگر گوشت را در آب كر يا جارى بگذارند و به مقدارى كه آب نجس در آن نفوذ كرده است آب پاك كه اطلاق آن محفوظ بماند، در آن نفوذ كند و غساله آن را خارج كنند پاك مى شود.

سؤال  68 ـ چنانچه درب وپنجره و ديوارمنزل را با رنگ مايع نجس، رنگ كرده باشند آيا قابل تطهير است؟

جواب:بلى، پس از خشك شدن، ظاهر آن قابل تطهير است.

سؤال  69 ـ اگر خونى از لاى دندان بيرون آيد و در آب دهان از بين برود، آيا آب كشيدن داخل دهان لازم است؟

جواب:لازم نيست.

سؤال  70 ـ در هنگام مسواك كردن از لثه ها خون خارج مى شود، آيامسواكى كه در داخل دهان با خون لثه ملاقات مى كند ولى بعد از بيرون آوردن خونى نيست; نجس مى باشد؟ و همين طور آبى كه مضمضه مى كنند در حالى كه دهان خونى است، ولى در آن آب خون نيست، آيا نجس مى باشد؟

جواب:آب و مسواك كه در داخل دهان با خون ملاقات مى كند، اگر بعد از خارج شدن از دهان به خون آلوده نباشد، نجس نشده وتطهير لازم ندارد.

سؤال  71 ـ گاهى دندان مصنوعى يا غذا يا آب آشاميدنى در دهان با خونى كه از لثه خارج شده ملاقات مى كند، آيا نجس مى شود و فرو دادن غذا و آب چه صورت دارد؟

جواب:بطور كلى خونى كه از لاى دندان خارج مى شود، موجب نجس شدن دهان و آنچه در دهان است نمى شود، بنابراين غذا و آب و دندان مصنوعى نجس نمى شوند و فرو دادن آب و غذا مانعى ندارد و نيز تطهير دندان مصنوعى لازم نيست.

سؤال  72 ـ اگر به هنگام پركردن دندان يا كشيدن آن، دهان انسان خونى شود، وظيفه چيست؟

جواب:به مجرد زوال عين خون، دهان پاك مى شود و تطهير لازم نيست.

سؤال  73 ـ آيا بعد از خوردن يا آشاميدن چيز نجس (مانند خون) يا متنجس (مثل غذايى كه نجس شده) آب كشيدن دهان واجب است؟

جواب:دهان به مجرد بلعيدن چيز نجس پاك مى گردد و آب كشيدن آن واجب نيست.

س 74 ـ جنازه اى را به جهت عذرى، بدل از غسل، تيمم داده اند، آيا چيز تر به آن برسد نجس مى شود؟

جواب:پاك شدن ميّت با تيمّم بدل از غسل، مشكل است، لذا اگر چيزى با رطوبت مُسريه باآن تماس پيدا كند، احتياطاً آب بكشند.

 سؤال  75 ـ آيا نجاست مرده كافر، با غسل ميت، برطرف مى شود يا قابل تطهير نيست؟

جواب:نجاست جنازه غيرمسلم، با استحاله، از قبيل خاك شدن يا سوزاندن به طورى كه خاكستر شود پاك مى شود.

سؤال  76 ـ آيا يهوديها و مسيحيان و زرتشتيانى كه فعلاً هستند اهل كتاب و پاك مى باشند؟

جواب:بلى كسانى كه معتقد به يگانگى خداوند متعال و معتقد به نبوت حضرت موسى(عليه السلام) و حضرت مسيح(عليه السلام) و زرتشت باشند و تورات و انجيل و اوستا را كتاب خود بدانند اهل كتاب محسوب مى شوند و پاك هستند.

 سؤال  77 ـ در فرض بالا چنانچه يقين به معتقدات آنها به نحو مذكور نداشته باشيم و همين قدر مى دانيم كه آنان به عنوان اهل كتاب معروف و شناخته شده اند، وظيفه چيست؟

جواب:در اين فرض نيز محكوم به طهارت هستند مگر اينكه يقين به خلاف حاصل شود.

سؤال  78 ـ شخصى نزد شخص يهودى، دندان مصنوعى گذاشته است آيا پاك است؟ و نماز با آن چه حكمى دارد؟

جواب:اهل كتاب اگر مشرك نباشند پاك هستند و اگر دندان را شخص مشرك و كافر بسازد ظاهر آن پاك مى شود و نماز با آن اشكال ندارد.

سؤال  79 ـ در رساله توضيح المسائل مسأله 114 مى فرماييد: يهود و نصارا اهل كتاب هستند و نجس نيستند، از طرف ديگر مى فرماييد: كسى كه به دوازده امام دشنام دهد يا دشمنى داشته باشد نجس است، با توجه به اينكه اينها دشمن اسلامند حكم چيست؟

جواب:تفصيل بحث مربوط به كتب فقهى است و بطور كلى اهل كتاب اگر مشرك نباشند پاك هستند و از طرف ديگر هر كس كه نسبت به ائمه اطهار(عليهم السلام) دشمنى داشته باشد و نعوذبالله نسبت به آنها توهين كند نجس مى باشد. و بسيارى از اهل كتاب نسبت به ائمه اطهار(عليهم السلام) ساكت هستند و حب و بغضى نسبت به ائمه اطهار(عليهم السلام) ندارند، بلى اگر اهل كتاب هم به ائمه اطهار(عليهم السلام) توهين كنند آنها نيز نجس مى باشند.

سؤال  80 ـ دست دادن مرد با مرد غيرمسلمان چه صورت دارد؟

جواب:مانعى ندارد اما اگر مشرك باشند و دست تر باشد، دست نجس مى شود.

سؤال  81 ـ مقدارى انگور در مقابل آفتاب گذاشته اند تا خشك شده مويز شود، اكنون دانه هاى آن بادكرده نه مويز به آن گفته مى شود و نه انگور، آيا خوردن آن جايز است؟

جواب:اگر شك داريد كه جوش آمده، خوردن آن بى اشكال است.

سؤال  82 ـ كشمش و خرما را اگر در آب بجوشانند، يا آنها را سرخ كنند، آيا نجس مى شوند؟ و خوردن آنها چه حكمى دارد؟

جواب:نجس نمى شوند و خوردن آنها اشكال ندارد.

سؤال  83 ـ تا چه زمان مى شود انگور روى انگور يا خرما روى خرما يا امثال اينها جهت سركه شدن بريزند؟

جواب:هر وقت بريزند و سركه شود اشكال ندارد و قبل و بعد از سركه شدن فرقى ندارد.

سؤال  84 ـ اگر براى درست كردن سركه هر روز يك من انگور در ظرف بريزند، به طورى كه هر دفعه انگور روز قبل به جوش آمده باشد، اين سركه چه حكمى دارد؟

جواب:اشكالى ندارد.

سؤال  85 ـ مقدارى انگور جهت سركه شدن در ظرف ريخته ايم به اندازه اى كه پرشده آيا مى توانيم انگورى كه براى سركه شدن در ظرف مذكور ريخته شده و جوش آمده و در حال جوش و كف مى باشد، در ظرف بزرگترى بريزيم و در قسمت خالى ظرف دوم مجدداً انگور بريزيم تا پر شود؟

جواب:تبديل ظرف انگور جوش آمده به ظرف بزرگتر و ريختن انگور در آن، تا پرشود مانع ندارد و بعد از سركه شدن تماماً پاك و حلال است.

سؤال  86 ـ شخصى مقدارى كشمش جهت سركه ريخته، و در ضمن چند دانه نخود هم داخل آن كرده، پس از ترش شدن آيا پاك است؟

جواب:چنانچه نخود را براى علاج ريخته باشد پاك است.

سؤال  87 ـ الكل صنعتى و الكل طبى، شامل ماده اصلى سكرآور شراب يعنى الكل مى باشد، و اگر كسى اينها را بخورد حالت مستى پيدا مى كند، در فرض سؤال كه الكل، مايع مى باشد آيا نجس است؟

جواب:اوّلاً از قرار معلوم الكل مُسكر بالفعل نيست و بدون امتزاج با آب و تنزل درجه غلظت آن مُسكر نمى شود، لذا اين گونه مسكريت سبب حكم به نجاست آن نمى شود و مى توان گفت ادله مربوطه به خمر ومسكر اختصاص دارد به مُسكراتى كه بطور طبيعى و متعارف قابل شرب و موجب سكر مى شود و از الكل كه از مستحدثات است انصراف دارد و شامل آن نمى شود.

ثانياً بطورى كه افراد مطلع كه مصرف كنندگان خمر و الكل را ديده اند مى گويند، سكر حاصل از خمر، سكر به خصوصى است و هرگز آن نوع سكر با مصرف الكل حاصل نمى شود، بلكه مصرف آن، تنها موجب نوعى اغماء و مسموميت و تخدير مى شود، بنابراين بين آنها اختلاف ماهوى و ذاتى وجود دارد اگر چه از لحاظ شيميايى عنصر مشتركى داشته باشند، لذا الكل محكوم به طهارت است و بر فرض شك هم، اصالة الطهارة جارى است.

سؤال  88 ـ اگر پيه را از كشورهاى غيراسلامى وارد كنند، و با آن صابون بسازند، چه حكمى دارد؟

جواب:محكوم به طهارت است و محتمل است كه كشور غيراسلامى از كشور اسلامى وارد و پس از آن صادر كرده باشد و در هر صورت مصرف آن اشكال ندارد، بلى اگر بدانند از حيوانى است كه ذبح اسلامى نشده يا بدانند پيه خوك يا ساير حيوانات حرام گوشت است، نجس است.

سؤال  89 ـ آيا دارويى كه از مواد نجس تهيه مى شود نجس است؟ ملاقى آن چطور؟

جواب:بلى نجس است و ملاقى آن نيز نجس مى شود.

سؤال 90 ـ اينجانب مى دانم نان بعض نانواييها پاك نيست، وظيفه ام چيست؟

جواب:اگر نان تمام نانواييهايى كه شما علم به نجس بودن بعضى از آنها داريد مورد ابتلاى شما باشد، يعنى ممكن است از نان يكايك آنها، ولو به تناوب، مصرف كنيد، در اين صورت بايد از همه آنها اجتناب كنيد، اما اگر يكايك آنها مورد ابتلاى شما نيست و عادتاً ممكن نيست از نان همه آنها استفاده كنيد، در اين صورت اجتناب لازم نيست.

سؤال  91 ـ خون كمى در لباس اينجانب وجود دارد و نمى دانم چه خونى است، آيا محكوم به نجاست است؟

جواب:با فرض اينكه نمى دانيد چه خونى است و احتمال مى دهيد خون حيوانى باشد كه خون جهنده ندارد، يا مثلاً خون پشه و امثال آن باشد، محكوم به طهارت است.

سؤال  92 ـ گاهى رطوباتى از محل غائط خارج مى شود، آيا پاك است؟

جواب:پاك است مگر اينكه همراه با ذرّات نجاست باشد.

سؤال  93 ـ تطهير مخرج بول چگونه است؟

جواب:شلنگ كه به آب لوله كشى متصل است، يك مرتبه شستن كفايت مى كند ولى با آب قليل بايد دومرتبه شسته شود، بلى اگر مجراى بول آلوده به بول نباشد، با آب قليل هم يك مرتبه پاك مى شود ولى بهتر است دومرتبه بشويند.

سؤال  94 ـ شخصى در حال تخلّى، رو به قبله يا پشت به قبله نشسته است، آيا واجب است به او تذكر دهيم؟

جواب:چنانچه عالم به حكم وموضوع است (يعنى مى داند كه اين عمل حرام است و قبله را هم مى داند) در اين فرض، از باب امر به معروف و نهى از منكر، واجب است به او تذكر دهيد و اگر جاهل به حكم است (يعنى نمى داند كه تخلى، رو به قبله و پشت به قبله حرام است) در اين فرض، از باب وجوب ارشاد جاهل، واجب است مسأله را به او تذكر دهيد، و اگر جاهل به موضوع است (يعنى مسأله رامى داند ولى نمى داند كه سمت قبله نشسته) در اين صورت تذكر واجب نيست.

سؤال  95 ـ توالت ساختمان حدود 7 الى 10 درجه از قبله انحراف دارد، آيا اين مقدار تمايل و انحراف اشكال دارد؟

جواب:بطور كلى چنانچه انحراف و تمايل به مقدارى باشد كه در حال تخلى عرفاً رو به قبله يا پشت به قبله صدق نكند، اشكال ندارد.

سؤال  96 ـ شخصى با دست نجس مرطوبى با كسى مصاحفه مى كند، آيا لازم است به او اطلاع دهد؟

جواب:بلى، اگر بهوسيله دستِ نجس، دست او رانجس كرده و اوبا آن دست غذا مى خورد، يابدون تطهير براى نماز وضومى گيرد، لازم است به اواطلاع دهد.

سؤال  97 ـ اگر انسان اشياء ديگران را نجس كند، آيا بايد به آنها بگويد؟

جواب:اگر آن چيز را، صاحبش در كارى كه شرط آن طهارت واقعى است استعمال مى كند، مثل خوردن وآشاميدن و آب وضو و غسل، واجب است نجس بودن آن را به صاحبش بگويد، اما اگر شرط استعمال آن طهارت واقعى نيست، مثل نجس بودن لباس يا فرش، لازم نيست بگويد، اگر چه بداند صاحبش در آن يا روى آن نماز مى خواند.


سؤال  98 ـ چيزى است كه احتمال نجس بودن آن را مى دهم و شايد با تجسّس و سؤال، نجس بودن آن معلوم شود، آيا تجسّس و سؤال لازم است؟

جواب:اگر حالتِ سابق آن را از جهت پاكى و نجسى نمى دانيد و طهارت يا نجاست آن مشكوك است، تجسّس وسؤال لازم نيست و محكوم به طهارت است.


[1] غساله آبى است كه معمولاً در وقت شستن و بعد از آن از چيزى كه شسته مى شود خودبخود يا به وسيله فشار خارج مى شود.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -