انهار
انهار
مطالب خواندنی

غسل مس ميت

بزرگ نمایی کوچک نمایی

ج2:

سؤال  190 ـ چنانچه در سرد شدن بدن ميت شك داشته باشيم آيا دست زدن به آن موجب غسل است؟

جواب:در فرض سؤال غسل واجب نمى شود.

سؤال  191 ـ آيا مسّ شهيد، موجب غسل مسّ ميت مى شود؟

جواب:خير، شهيدى كه به جهت شهادت، غسل ميت ندارد، مسّ آن هم غسل ندارد.

سؤال  192 ـ شخصى لباسِ جنازه اى را گرفته و از آب خارج كرده است ولى دستش به بدن ميت نرسيده، وظيفه او چيست؟

جواب:دست خارج كننده، به واسطه ترى لباس ميت، نجس شده و بايد تطهير كند، اما در فرض سؤال كه دست به بدن ميت نزده، غسل مسّ ميت واجب نيست.

سؤال  193 ـ پاى شخصى از مچ قطع شده، آيا دست زدن به آن موجب غسل مسّ ميت مى شود؟

جواب:بلى، مسّ قطعه جدا شده از بدن انسان اگر مشتمل بر گوشت و استخوان باشد، موجب غسل مسّ ميّت مى شود.

سؤال  194 ـ بعضى از اعضاء داخل شكم شخصى را جدا كرده اند ولى استخوان ندارد، آيا تماس با آن موجب غسل مسّ ميت مى شود؟ و حكم آن از جهت طهارت و نجاست چيست؟

جواب:در فرض سؤال موجب غسل مسّ ميت نمى شود ولى نجس است.

سؤال  195 ـ اگر جنازه كافرى را غسل ميت بدهند، آيا پس از اغسال ثلاثه، مسّ آن موجب غسل مسّ ميت مى شود؟

جواب:غسل دادن غيرمسلمان، هر چند مرتد باشد، مشروع و صحيح نيست و بر فرض هم كه غسل بدهند، اثرى بر آن مترتب نمى شود و مسّ آن موجب غسل مسّ ميت مى شود.

سؤال  196 ـ چنانچه غسل دهنده، ميت را با دستكش غسل دهد و جايى از او به بدن ميت نرسد، آيا غسل مسّ ميت واجب مى شود؟

جواب:در فرض سؤال غسل واجب نمى شود.

سؤال  197 ـ آيا كسى كه ميت را تيمم داده است بايد غسل مسّ ميت كند؟

جواب:بلى غسل مسّ ميت بر او واجب است.

سؤال  198 ـ جنازه اى را به جهت عذرى، به جاى غسل، تيمم بدل از غسل داده اند، آيا مسّ آن پس از تيمم موجب غسل مسّ ميت مى شود؟ و با تيمم بدن ميت پاك مى شود يا خير؟

جواب:مسّ آن، بنابر اقوى موجب غسل مسّ ميّت نمى شود ولى احتياط خوب است و بنابر اقوى بدن ميّت با تيمم پاك نمى شود.

سؤال  199 ـ كسى كه غسل مسّ ميت كرده، آيا براى نماز وضو هم لازم است؟

جواب:وضو لازم نيست ،بلى احتياط خوب است.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -