انهار
انهار
مطالب خواندنی

رجوع

بزرگ نمایی کوچک نمایی

اختلاف در رجوع

سؤال922. در صورت اختلاف زوجين بعد از طلاق در اين كه رجوع صورت گرفته است يا خير، قول كدام يك معتبر و مقدّم است؟

جواب:اگر بعد از انقضاى عدّه باشد و زوج ادّعاى رجوع كند و زن منكر باشد، قول زن مقدّم است، با قسم در عدم رجوع فعلى و حلف بر نفى علم در رجوع قولى.

 

اختلاف زن و مرد در دخول

سؤال923. مردى پس از طلاق، ادّعاى مواقعه از دبر مى  كند، ولى زن منكر است. آيا اقرار مرد نافذ است؟

جواب:اقرار مرد در جهت مهر نافذ است كه بايد تمام مهر را بدهد (البته زن نمى  تواند زايد بر نصف را بگيرد) و در انتفاى عدّه، قول زن مقدّم است.

 

اختلاف در زمان رجوع

سؤال924. در صورت اختلاف زوجين در اين كه رجوع در زمان عدّه صورت گرفته و يا بعد از آن، قول كدام يك معتبر است؟

جواب:قول زوج كه مدّعى صحّت رجوع است، مقدّم است اگر اختلاف در زمان رجوع باشد نه زمان انقضاى عدّه.

 

ميزان تحقّق رجوع

سؤال925. اينجانب با همسرم متاركه كردم. بعد از خارج شدن از محضر طلاق، حدود نيم ساعت درباره  ى مسايل گوناگون صحبت كرديم، آيا اين حالت و گفتگو مصداق رجوع است؟

جواب:اگر در اين صحبت ها سخنى گفته شده كه معنايش اين بوده كه او را دوباره زن خود قرار داده يا كارى كرده كه چنين معنايى داشته، مصداق رجوع محسوب مى  شود.

 

حقّ مهر در طلاق رجعى

سؤال926. زنى با بذل مهر، طلاق مى  گيرد و قبل از تمام شدن عدّه، از بذل رجوع مى  كند. مرد با علم به اين كه حقّ رجوع دارد، رجوع نكرده تا عدّه منقضى مى  شود. آيا زن حقّ مهر دارد؟

جواب:زن مستحقّ مهر است.

 

تحقّق رجوع با كتابت

سؤال927. آيا رجوع به صرف كتابت تحقّق پيدا مى  كند؟

جواب:با قرينه تحقّق پيدا مى  كند.

 

تحقّق رجوع با نگاه

سؤال928. آيا نگاه شهوى به زوجه در طلاق رجعى، رجوع محسوب مى  شود؟

جواب:اگر دلالت بر التزام به آثار نكاح سابق داشته باشد، با توجّه به وقوع طلاق، رجوع محسوب مى  شود.

 

قصد رجوع

سؤال929. آيا در رجوع، قصد رجوع معتبر است يا قصد حلّ فعل و تقبيل و لمس و وطى كافى است؟

جواب:قصد اين افعال، ملازم با قصد رجوع است.

 

رجوع بدون قصد با تحقّق اسباب

سؤال930. زوجٌ و زوجةٌ مطلّقه خرجا مع بعضهما و أكلا من يد بعضهما و جَلَسا بجوار بعضهما و لَمَسا بعضهما على أساس أنّهما زوجان و لكن بدون قصد الرجوع و ذلك فى فترة العدّة الرجعيّة و تراضيا على الرجوع و لكنّهما اختلفا فى بعض الاُمور المتعلّقة بحياتهما الزوجيّة و ظلّ الحال كذلك حتّى انتهت العدّة فهل يعتبر هذا رجوعا أم لا؟

جواب:اذا تراضيا بالرجوع لكن اختلفا فى بعض الاُمور فإذا تحقّق بعضها فى العدّة الرجعيّة، كان رجوعا و إلاّ فلا.

 

تحقق رجوع در صورت وطى مرد بدون قصد رجوع

سؤال931. مردى با زنش كه در عده طلاق رجعى است، بدون قصد رجوع وطى كرده است. آيا رجوع محقق است؟

جواب:اين رجوع عملى است، زيرا قصد زنا نداشته است.

 

وجوب حداد در عدّه وفات براى زوجه مجنونه يا صغيره

سؤال932. آيا حداد در عدّه وفات براى زوجه مجنونه يا صغيره واجب است؟

جواب:بنابر احتياط، واجب است.

 

ادّعاى عدم دخول بعد از طلاق خلع

سؤال933. زنى پس از طلاق خلع، ادّعاى عدم دخول مى  كند. حكم عدّه وى چيست؟تا چه زمان نمى  توان وى را عقد نمود؟

جواب:احتياط مستحب است ديگران صبر كنند تا عدّه  اش تمام شود و اگر ادّعاى بكارت كند و شخص عاقد احتمال التقاى ختانين را مى  دهد، باز هم احتياطا انتظار انقضاى عده بكشد و اگر عاقد قطع به آن دارد، نمى  تواند در عقد وكيل شود.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -