انهار
انهار
مطالب خواندنی

طلاق خلع

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال  692 - زنى كه شوهر خود را نخواهد و طلاق خود را درخواست كند علاوه بر اين كه از مهريه بايد صرف نظر نمايد آيا شير بهاء و خسارت وارده بزوج را هم بايد بدهد يا خير و زن ثيبه بوده خواهشمند است نظر مباركتان را مرقوم فرمائيد.

جواب:  در فرض سؤال در طلاق خلع اگر زوجه مائل به طلاق باشد بايد با بذل مال، زوج را راضى به طلاق نمايد خواه مال بيشتر از مهر المسمى باشد يا كمتر.

سؤال  693 - شخصى صيغه طلاق خلع يا مبارات را عمدا يا از جهت اشتباه صيغه رجعى خوانده در اين صورت طلاق صحيح است يا نه.

جواب:  اگر وكالت در طلاق خلع يا مبارات داشته و طلاق رجعى داده طلاق صحيح نيست.

سؤال  694 - هر گاه مردى زنى را طلاق دهد به طلاق خلعى در عوض مهرى كه از او مىخواهد و بعد از آن معلوم شود كه آن زن مهر خود را به برادر خود و يا به كس ديگر صلح كرده الحال زوج مىگويد كه طلاق باطل است و من زن خود را مىخواهم و زن مىگويد كه من صلح نامه نوشته‌ام اما صيغه مصالحه نخوانده‌ام و زوج مىگويد كه تو دروغ مىگوئى صيغه خوانده شده اين طلاق صحيح است يا نه.

جواب:  اگر زن مالى را كه ملك غير است با علم به اين كه مال غير است بذل قرار دهد خلع باطل است و طلاق رجعى مىشود و تا عده تمام نشده زوج حق رجوع دارد و در صورت اختلاف زوج و زوجه مرافعه شرعيه لازم است.

سؤال  695 - زنى در محضر علماء اهل تسنن در مقابل بذلى كه بزوج سواى مهريه‌اش كه بر ذمه زوج بوده نموده طلاق داده شده و مدت پنج ماه از اين طلاق گذشته حاليه مىتوان آن زن را شوهر داد يا نه و آيا صيغه طلاق دو مرتبه در محضر علماء اثنا عشريه جارى نمائيم يا همان صيغه‌اى كه علماء اهل تسنن جارى كرده‌اند كفايت مىكند و هم چنين اگر بخواهيم دوباره صيغه طلاق را در محضر علماء شيعه بخوانيم بايد زوج را حاضر كنيم يا به همان وكالت اولى كه در محضر علماء تسنن داده اكتفا مىشود.

جواب:  طلاقى كه در محضر علماء اهل سنت داده شده اگر واجد شرائط صحت باشد صحيح است و شرائط طلاق خلع در نظر علماء شيعه اين است كه زن در طهر غير مواقعه و كراهت از طرف زوجه باشد و به لفظ طلاق واقع شود و دو شاهد عادل استماع نمايند و چون در نظر آنها شاهد لازم نيست نمىتوان حمل بر صحت نمود و بايد طلاق را در محضر علماء شيعه واقع سازيد و از زوج ثانيا وكالت بگيريد و اكتفا به وكالت قبل نكنيد.

سؤال  696 - زنى تمام مهريه خود را از شوهرش گرفته ولى نفقه ايام عده را از شوهرش نگرفته و بخشيده در اين صورت آيا طلاق خلع است يا نه و نيز زنى مهريه خود را بذل نموده به شوهرش در عوض خلع آيا نفقه دارد يا نه.

جواب:  اگر طلاق مبنى بر بخشش نفقه ايام عده واقع نشده رجعى بوده و اگر در مقابل بذل نفقه ايام عده واقع شده ظاهرا آن طلاق خلعى واقع شده و صحيح است ولى چون زوجه نفقه ايام عده را قبل از استحقاق كه هنوز مالك نبوده بذل كرده بايد به مقدار آن به شوهر بدهد و در طلاق خلع زن نفقه طلبكار نيست.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -