انهار
انهار
مطالب خواندنی

ترور مارتين لوتركينگ رهبر سياهپوستان آمريكا (1347 ش)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
 4 آوريل 1968

نژاد پرستى از پديده هاى شوم و نفرت انگيز تاريخ بشر است كه علل گوناگونى دارد و در شكل گيرى آن عوامل مختلفى دخالت داشته است كه مهمترين آنها كسب منافع غير مشروع توسط دولتهاى استعمارى و به منظور چيرگى سلطه گرانه بر نسلها و اقوام غير سفيد مى باشد.
اين در حالى است كه پروردگار همه انسانهاى روى زمين خالق يكتا است و همان طور كه در قرآن كريم فرموده اند، هيچ گونه برترى انسانها را بر ديگران جايز نشمرده اند مگر به تقوا و ارزشهاى والاى اخلاقى .
ان اكرمكم عند الله اتقيكم
بدين ترتيب خداوند، جهان هستى را متوجه عظمت خود فرموده و منصفان و رادمردان عالم دريافته اند كه اين كلام بى ابهام بر تمام مظاهر زندگى بشر مستولى است و استقرار اين اصل در انديشه آدمى موجب پرهيز از لغزشهاى نفسانى است .
آزادى بردگان در اسلام ، احترام به سياهان مسلمان به عنوان برادر دينى ، همراهى و همگانى مسلمانان سفيد پوست و سياه پوست در طول تاريخ ، مبين اين مطلب است كه :
اسلام همواره مخالف تبعيض نژادى بوده است .
آنچه كه نحوه زندگى و مبارزات مارتين لوتر كينگ را در خاطره ها زنده مى سازد، شيوه برخورد او با دولتمردان و سياست پيشگانى است كه در دفاع از تفكر ننگين برترى نژادى به وضعى ناپسند و شرم آور تا مرز حيوانى پيش تاخته و براى رسيدن به اهداف پليد خويش حتى از قتل انسانهاى بى گناه نيز پرهيز نمى كنند.
مطالعه زندگينامه مارتين لوتركينگ كه او را گاندى سياه مى نامند، گوشه هايى از زندگى يك مرد خدا، مرد سياست ، قهرمان مبارزه با تبعيض ‍ نژادى و مدافع ستمديدگان تاريخ را مى نماياند. او تا جايى كه در دلها نفوذ كرده بود كه پاپ پل ششم رهبر كاتوليكهاى جهان در مراسم تدفين وى شركت جست و او را مسح زمان ناميد.
نه تنها سياهان براى رهايى سياهان از چنگال تبعيض نژادى و استعمار جنگيده اند بلكه سفيد پوستانى هم بوده و هستند كه در استفياى حقوق حقه و باطل شناختن تحقير و اسارت انسانها كوشش فراوان به كار برده اند و در بهبود وضع آنان ايستادگى و پايمردى كرده و تبعيض و گستاخى را محكوم ساخته اند.
اين مردان برتر كه شمار آنان در مكتب پربركت اسلام بى شمار است ، خير خواهى را كه از كمالات انسانى است وسيله تعالى دانسته و بدين سبب سياه حبشى و سيد قريشى را در صحنه تعالى دانسته و بدين سبب سياه حبشى و سيد قريشى را در صحنه عدالت خداوندى به معيار فزونى تقوا ارج نهاده اند.
سياهان حتى پيش از لوتركينگ درباره آزادى و تساوى حقوق خود با ساير نژادها از جمله سفيدپوستان اروپا، و آمريكا مبارزه كرده و نتايجى نيز به دست آورده اند. در 6 اوت سالن پذيرايى رييس جمهورى آمريكا در كاپيتول شاهد تجمع جمعيت كثيرى از رهبران و دوستداران سياه و سفيد بود كه جهت شركت در كنفرانس مهمى گرد آمده بودند. شايد در تاريخ تحولات آمريكا اين تجمع بى سابقه باشد.
ليندن جانسون رييس جمهورى وقت آمريكا همراه اين جمعيت زياد كه با شور و شوق فراوان جمع شده بودند تا درباره مساءله اى كه براى سياهان جنبه حياتى داشت ، گفتگو كنند. آنها مى خواستند انتخابات عمومى آمريكا را كه در آن حقوق سياهان و سفيدپوستان مساوى در نظر گرفته شده بود به امضاء برسانند، تا سياهان بتوانند در راى گيريهاى انتخاباتى مانند سفيدپوستان با آزادى كامل شركت كنند. جانسون در حالى كه اين قطعنامه را امضاء مى كرد گفت :

امروز يكى از روزهاى پرافتخار براى ايجاد تساوى حقوق به شمار مى آيد يكسال بعد، تعداد زيادى از رهبران و افراد عادى جنبشهاى سياهپوست در سراسر امريكا كار و شغل خود را از دست دادند. دشمنان و بدخواهان آزادى عمومى ، اميدوار بودند با اين فعاليتهاى انسان دوستانه آنان نمى تواند جمعى را كه سالها در كوره هاى شكنجه و تبعيض جان مى كندند به مقصود برساند. اما نتايج انتخابات حوزه هاى انتخاباتى كاليفرنيا و ماريلا و چند جاى ديگر نشان داد كه با دسايس و كوششهاى منفى نمى توان جنبه هاى مثبت قيامهاى مردمى و انسانى را بى نتيجه گذارد. لوتركينگ در مبارزاتش روش مبارزه منفى گاندى را پيشه خود ساخته بود و همنوعان خود را از هر نوع خشونتى بر حذر مى داشت . بنا به اظهار ابرى ويليام يكى از دستياران كينگ توسط حزب آزاديخواه ، نهضت سياسى او را در عمل رهبرى و هدايت كرد.
در سال 1957 مارتين لوتركينگ 280 سخنرانى داشت . در هر ماه او كيلومترها راه مى پيمود، و موضوع كلى در تمام نطقهاى وى دفاع از حقوق مدنى بود. او هيچ گاه احساس خستگى نكرد. اين مسافرت طولانى ، كه نزديك به 12 سال طول كشيد و طى آن ، فاصله بين مونتگمرىMontgomery و ممفيس  Momtgomery از زير گامهاى استوار اين سخنران و مبارز كوشا گذشت . مارتين لوتركينگ هيچ گاه براى خود و رفاه خويش مبارزه نكرد و هيچ اقدامى را كه تنها به نفع خود باشد انجام نداد. خواست او براى جامعه سياهان آمريكا و جهان بود، مبارزه او آزادى سياهان جهان را نويد مى داد، و به همين خاطر بود كه نه تنها سياهان آمريكا بلكه سياهان جهان او را رهبر، پيشوا و ناجى خود قلمداد مى كردند.

مارتين لوتركينگ به واسطه مبارزهاى صلح آميز بدون خشونت خود در سراسر آتلانتا رهبرى يافت وى پس از كمى توقف در مونتگمرى سرانجام در شهر آتلانتا رهبرى كنفرانس مسيحيان شمال را كه اولين نقش ‍ را در گسترش عصيان سياهان داشت ، به عهده گرفت و يكصدو هشتاد ميليون سياهپوست او را ناجى خود دانستند و تمام مؤ لفان كتب اخلاقى ، او را گاندى سياه لقب دادند. وى از چهره هاى درخشان تاريخ مبارزات سياه پوستان است كه توسط يك سفيد پوست نژاد پرست به قتل رسيد و گلوله اى كه از فاصله شصت مترى در ششم آوريل 1968 شليك شد بى رحمانه در گردن اين سالار مرد سياه فرو رفت . او در واپسين لحظات حيات خود به آرامى گفت :
اى مرگ ترا با آغوش باز استقبال مى كنم و در حالى
كه نقش بر زمين بود با چشمانى باز زندگى را به درود گفت


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  
 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -