انهار
انهار
مطالب خواندنی

اسقاط و ديه ولدالزنا

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال  1954 :دخترى اغفال شده، وبر اثر عملِ زنا، داراى حمل گرديده است و پدر و برادرهاى او فهميده اند و تصميم دارند بخاطر حفظ آبروى خود و جلوگيرى از رسوايى بيشتر، دختر را بكشند وناپديد كنند، آياچنين تصميم و عملى بخاطر امور مذكوره جايز است، وحكم آن چيست؟

جواب: ارتكاب چنين عملى حرام است، و قتل نفس محترمه از گناهان كبيره مى باشد. و امور مذكوره مجوز آن نمى شود. و هركس العياذ بالله مرتكب قتل شود، مستحق قصاص، و يا پرداخت ديه و كفاره جمع مى شود.

سؤال  1955 :در فرض بالا دختر از پدر و برادرهاى خود ترس دارد و احتمال مى دهد اگر بفهمند، او را بكشند; يا لااقل اذيت و آزار جسمى و روحى غير قابل تحمل كنند، آيا در چنين فرضى جايز است قبل از آنكه آنان متوجّه قضيه شوند، بچه را سقط كند؟

جواب: در فرض سؤال ، اذيت و ترساندن دختر حرام است. در صورتى كه دختر اطمينان دارد و احتمال عقلايى بدهد كه اگر جنين را سقط نكند مورد اذيت و آزار غير قابل تحمل قرار مى گيرد و در عسر و حرج شديد واقع مى شود، در چنين فرضى بعيد نيست كه سقط جنين حرام نباشد. ولى بايد ديه آن را بدهد. و مشهور بين فقها اين است كه ديه ولدالزنا به مقدار ديه حلال زاده است. ولى احتياطاً ديه آن را با حاكم شرع مصالحه كنند.

سؤال  1956 :زنى از زنا داراى حمل شده، و بچه را كه حدود هفت ماهه بوده، سقط كرده است، آيا بايد ديه بدهد؟ و بر فرض كه ديه لازم است، به چه كسى بدهد؟ و آيا تكليف ديگرى هم از جهت سقط جنين متوجه او شده است يا نه؟

جواب: در فرض سؤال  كه اسقاط جنين موجب قتل او شده است ديه دارد. كه بنابر مشهور بين فقها، ديه ولدالزنا به مقدار ديه حلال زاده است. ولى احوط آن است كه با حاكم شرع مصالحه كنند. و ديه آن حكم تركه شخص بدون وارث را دارد. كه وارث آن امام (عليه السلام) است، و در زمان غيبت بايد به مجتهد جامع الشرايط بپردازد، و علاوه بر ديه بايد فوراً توبه كند. و بنابراحتياط كفاره جمع نيز بر عهده او مى باشد


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -