انهار
انهار
مطالب خواندنی

زندگینامه

بزرگ نمایی کوچک نمایی
سال روز درگذشت استاد الفقها المتاخرین آمیر سید علی یثربی پشت مشهدی کاشانی
استاد الفقها المتاخرین آمیر سید علی یثربی پشت مشهدی کاشانی خاندان بزرگ و معروف یثربی کاشانی از سادات کاشان هستند که سابقه دیرینه‌ای در علم، تقوا و ادب دارند، و علامه آیةاللّه العظمی ‌ آمیرسید علی یثربی کاشانی یکی از چهره‌های نامدار و ماندگار این سلسله است که فقیهی محقق، مجتهدی اصولی و عالمی متقی و پرهیزگار بود. او در سال 1311 هجری در شهر مقدس کربلا دیده به جهان گشود و تنها پنج سال از بهار عمرش می‌گذشت که همراه والد عالم و فاضلش، آیةاللّه سید محمدرضا یثربی پشت مشهدی به کاشان بازگشت. وی که کودکی مستعد و باهوش بود، پس‌از فراگیری خواندن و نوشتن، مقدمات دروس دینی وحوزوی را نزد پدر و بعضی اساتید کاشان شروع کرد و تا پایان دوره سطح ادامه داد، سپس با راهنمایی پدرش برای ادامه تحصیلات عالی حوزوی در سال 1321، عازم حوزه علمیه نجف اشرف شد . در این حوزه با برکت در دروس خارج فقه و اصول اعاظم و اساتید بزرگی همچون آیات عظام علامه سید محمدکاظم یزدی (صاحب عُروَهُ الوُثقی)،آقا ضیاء‌الدین عراقی، علامه میرزای نائینی، آقا سید ابوالحسن اصفهانی و شریعت اصفهانی، به‌طور مستمر شرکت کرد تا با کسب بهره‌های علمی و اخلاقی به درجات عالیه علم و کمال دست یافت. این فقیه محقق، از جایگاه ویژه‌ای نزد اساتید خود، مخصوصا آقا ضیاءالدین عراقی برخوردار بود و در جمع شاگردان ایشان، هم‌چون ستاره‌ای می‌درخشید. مولف کتاب آینه دانشوران می‌نویسد: مرحوم آیةاللّه آقا ضیاءالدین عراقی به میر سید علی یثربی فرموده بود: در میان تلامذه سیدنا الاستاذ، آقا سید محمد فشارکی اصفهانی، سید علی یزدی لب‌خندقی بود که استاد، موقع حرکتش، وی را با اشک بدرقه کرد و از جدایی او هنگام بازگشت به ایران سوخت. در میان شاگردان من نیز شما موقعیت خاصی داری و مرا با جدایی و فراق خود، مبتلا به حسرت می‌نمایی. آیةاللّه العظمی یثربی پس از هفت سال اقامت در نجف اشرف به درخواست پدر، به کاشان بازگشت و به امر تدریس و اقامه جماعت مشغول شد. ایشان در سفری که به همراه پدرش به قم داشت، در دیدار با آیةاللّه العظمی حاج شیخ عبدالکریم حایری، پیشنهاد ایشان را جهت اقامت در قم پذیرفت و در سال 1341 به قم مراجعت و به تدریس و تربیت شاگردان پرداخت. این عالم ربانی پس‌از چند سال تدریس سطوح عالی و تربیت شاگردانی زبده، به تدریس خارج اصول پرداخت که علاوه بر شاگردان دوره سطح عالی ایشان، برخی از فضلا و بزرگان حوزه نیز در این درس شرکت می‌کردند و از فیض حضورش بهره‌مند می‌شدند. این دوره که هفت سال به‌طول انجامید، برکات زیادی برای حوزه نوپای قم به همراه داشت و شاگردان محقق و زبده‌ای هم چون حضرات آیات عظام سید شهاب الدین مرعشی نجفی، سیدمحمد محقق داماد، حضرت امام خمینی ، میرزا خلیل کمره‌ای و میرزاهاشم آملی و برادر گرامیش سید مهدی یثربی تربیت شدند که هرکدام مایه افتخار روحانیت شدند. از این عالم مخلص آثار زیادی بر جای مانده همچون رساله سفینه النجاه، حاشیه بر عروهالوثقی، جزواتی در اصول و ... . آیةاللّه یثربی در سال 1347 قمری که پدر فاضلش به رحمت ایزدی پیوست، به کاشان بازگشت و در جای پدر به اقامه جماعت، تدریس، تربیت طلاب و امور دینی مردم پرداخت. و تا زمانی که مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حایری زنده بودند، هرماه یک بار به دیدار ایشان در قم می‌رفت و در مسایل مهم، مشورت و گفتگو می‌کردند. این فقیه و اصولی بزرگ، از نظر اخلاقی نیز مراحل بالایی را طی کرده و مردی خود ساخته بود، با این که در شمار مراجع تقلید به حساب می‌آمد، اما در مساله تقلید، مردم را به مرجع عام شیعه، آیةاللّه العظمی بروجردی قدس‌سره ارجاع می‌داد. زندگی‌اش ساده و مردی بسیار متواضع بود، و بیشتر اوقات، مردم به خاطر سادگی در لباسش، او را با خادم منزلش اشتباه می‌گرفتند از نظر مال و ثروت، از خودش چیزی نداشت و آن‌چه از وجوهات شرعیه به دستش می‌رسید، بین فقرا تقسیم می‌کرد. حضرت آیةاللّه مرعشی نجفی که در حوزه‌های علمیه مختلف، از علم و کمالات ده‌ها استاد بزرگ علوم عقلی و نقلی بهره بردند، درباره استادشان آقا میرسیدعلی یثربی چنین گفته‌اند: لسان حقیر، الکن است از جلالت ایشان و تقوا و دیانتش؛ به‌قدری این مرد، محکم بود در دیانت، و به‌قدری باتقوا و پرهیزگار و وارسته و بی‌آلایش، که اصلا و ابدا به خود نمی‌گرفت که من کسی هستم. رفتارش مثل یک طلبه عادی بود... این فقیه عالی‌قدر پس‌از یک عمر تلاش و خدمت خالصانه به اسلام، سرانجام در سحرگاه پنجم رجب‌المرجب 1379 قمری برابر با سیزدهم دی ماه 1338 شمسی براثر عارضه قلبی در 68 سالگی دعوت حق را لبیک گفت و به دیار باقی شتافت. انتشار خبر فقدان این عالم ربانی، حوزه‌های علمیه و خطه‌عالم پرور کاشان را در سوگ و ماتم فرو برد و ‌با تشییع بی ‏نظیری در کاشان در جوار قبر پدرش درصحن امامزاده حبیب بن موسی(علیه السلام) مدفون گردید.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  
 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -