انهار
انهار
مطالب خواندنی

موالات

بزرگ نمایی کوچک نمایی
موالات
(مسأله 1114)انسان باید1 نماز را با موالات بخواند یعنی کارهای نماز مانند رکوع و سجود و تشهّد را پشت سر هم بجا اورد2 و چیزهایی را که در نماز می خواند به طوری که معمول است پشت سر هم بخواند3 و اگر به قدری بین آنها فاصله بیندازد که نگویند نماز می خواند نمازش باطل است4.
1- تبریزی: باید بنابراحتیاط لازم...
زنجانی: بنابراحتیاط واجب...
2- وحید: و بین آنها به اندازه ای فاصله نیندازد که صورت نماز به هم بخورد...
3- زنجانی: و اگر موالات را رعایت نکند  و به قدری فاصله بیندازد که از صورت یک عمل خارج شود نمازش بنابراحتیاط واجب باطل است...
4- فاضل، نوری، مظاهری: گرچه به طور سهوی باشد.
تبریزی: نمازش اشکال دارد.
زنجانی: نمازش بی تردید باطل است هر چند از روی سهو یا اضطرار باشد.
*****
مکارم: مسأله- نمازگزار باید موالات را رعایت کند، یعنی در میان کارهای نماز، مانند رکوع و سجود و تشهّد آنقدر فاصله نیندازد که از صورت نماز خارج شود و گرنه نمازش باطل است خواه عمدا باشد یا از روی سهو.
(مسأله 1115) اگر در نماز سهوا بین حرفها یا کلمات فاصله بیندازد و فاصله به قدری نباشد که صورت نماز از بین برود1 چنانچه مشغول رکن بعد نشده باشد باید آن حرفها یا کلمات را به طور معمول بخواند2 و اگر مشغول رکن بعد شده باشد، نمازش صحیح است3.
1- فاضل، نوری: اگر در نماز عمدا بین حرفها یا کلمات فاصله بیندازد و فاصله به قدری نباشد که صورت نماز از بین برود نمازش باطل نمی شود(نوری: بنابراحتیاط واجب نمازش باطل می شود) و اگر سهوا باشد...
مظاهری: اگر در نماز عمداً بین حرف ها یا کلمات فاصله بیندازد گرچه فاصله به قدری نباشد که صورت نماز از بین برود، نمازش باطل است و اگر سهواً باشد...
2- خوئی، تبریزی، سیستانی: و در صورتی که چیزی بعد از آن خوانده شده لازم است تکرار نماید...
3- گلپایگانی، صافی، فاضل، سبحانی: مگر در تکبیره الاحرام که اگر فاصله بین کلمات آن به قدری باشد که از صورت تکبیره الاحرام خارج شود نماز باطل است.
بهجت: و احتیاط در این است که بدون عذر و سهو، از پی در پی اوردن مسامحه نکند اگر چه طوری نیست که موالات را به هم بزند.
*****
زنجانی: مسأله- انسان در نماز نباید بین حروف یا کلمات فاصله بیندازد به طوری که صورت قرائت یا ذکر از بین برود و اگر عمدا به قدری فاصله بیندازد که نگویند که قرائت یا ذکر می خواند نمازش باطل است و اگر سهوا فاصله بیندازد و فاصله به قدری نباشد که صورت نماز از بین برود، چنانچه مشغول رکن بعد نشده باشد باید آن کلمات را به طور معمول بخواند و در صورتی که چیز واجبی بعد از آن خوانده شده لازم است تکرار نماید و اگر مشغول رکن بعد شده باشد نمازش را ادامه می دهد و صحیح است.
مکارم: مسأله- اگر در بین حرفها یا کلمات قرائت یا کلمات ذکر و تشهّد سهوا فاصله بیندازد که صورت قرائت و کلمات از بین برود ولی صورت نماز از بین نرود باید برگردد و به طور صحیح بخواند، مگر آن که وارد رکن بعد شده باشد که نمازش صحیح است و بازگشت ندارد.
وحید: مسأله- اگر در نماز عمدا بین حرف ها یا کلمات به قدری فاصله بیندازد که صورت کلمه یا ترکیب کلمات به هم بخورد نمازش باطل است مگر اینکه جاهل قاصر باشد و آن فاصله به قدری باشد که صورت نماز از بین نرود ودر تکبیره الاحرام هم نباشد و اگر سهوا بین حرف ها یا کلمات فاصله بیندازد و فاصله به قدری نباشد که صورت نماز از بین برود و در تکبیره الاحرام نباشد چنانچه مشغول رکن بعد نشده باشد باید آن حرف ها یا کلمات را دوباره به طور معمول بخواند و در صورتی که چیزی بعد از آن خوانده شده لازم است تکرار نماید و اگر مشغول رکن بعد شده باشد نمازش صحیح است و اگر رکنی بعداز آن نباشد مانند تشهّد آخر چنانچه قبل از سلام ملتفت بشود باید آن قسمت و مابعد آن را دوباره بخواند و اگر بعد از سلام ملتفت شود نمازش صحیح است . و اگر بین حروف یا کلمات سلام به قدری فاصله انداخت که موالات فوت شد وظیفه اش همان است که در فراموشی سلام در مسأله [1106 و 1107] گذشت.
(مسأله 1116)طول دادن رکوع و سجود1 و خواندن سوره های بزرگ، موالات را به هم نمی زند2.
1- فاضل، مکارم: و قنوت...
2- مکارم: بلکه افضل است.
بهجت: مگر آنقدرطول بدهد که وقت نماز فوت شود مثل عمدا خواندن سوره بزرگ در نماز صبح.
*****
مظاهری: مسأله- طول دادن رکوع و سجود و قیام و قنوت و تشهّد در صورتی که موالات را به هم بزند نماز را باطل می کند، مثل آنکه سوره بقره را بعد از حمد و یا دعای ابوحمزه را در قنوت بخواند.

تاریخ به روزرسانی: یکشنبه, ۴ آبان ۱۴۰۴

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  



پیوندها

حدیث روز
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
الـــــسَّـــــلاَمُ عَـــــلَـــــى
مَهْدِيِّ الْأمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم
وَٱلسَّلَامُ عَلی عِبادِالله
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
{۱} عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
{۲} وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
{۳} وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
{۴} وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا به چهار چيز پناهنده نميشود:
{۱} شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل «حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌» خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است؛ زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
{۲} و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل: «لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌» زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
{۳} و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد«وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ» كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است؛ زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
{۴} و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى «مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌» آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست.
زيرا شنيدم خداى عزّ اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد. (و كلمۀ: عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -