انهار
انهار
مطالب خواندنی

خبرنگار

بزرگ نمایی کوچک نمایی

١ – رشوه دادن به خبرنگاران بیگانه برای درج خبر

سؤال: رشوه دادن به خبرنگاران و نویسندگان خارجى براى درج مطلب به نفع نظام در رسانه هاى خارجى چه حکمى دارد؟

جواب:  نام این کار را نمى توان رشوه گذاشت; بلکه حقّ الزّحمه اى است که در مقابل کار مثبت و مفید و مشروع پرداخت مى شود، و براى دهنده و گیرنده اشکالى ندارد.

٢ – تهمت زدن به افراد مخالف نظام اسلامی

سؤال: بعضى اوقات افرادى که محبوب مردم هستند، در مسیر دین عمل نمى کنند، و با نظام ناسازگارى دارند. آیا مى توان براى منفور کردن آنان به تهمت متوسّل شد، و آنان را منزوى کرد؟

جواب:  توسّل به تهمت و دروغ و مانند آن، در شأن خبرنگاران مسلمان و متعهّد نیست.

٣ – نشر اخبار دولت ظالم توسط خبرنگاران

سؤال: اگر دولتى ظالم باشد، خبرنگار تا چه حد مى تواند اسرار را فاش کند; هر چند خودش نیز شهروند همان دولت باشد؟

جواب:  در صورتى که نشر آن اخبار موجب امر به معروف و نهى از منکر و مبارزه با فساد باشد، هیچ اشکالى ندارد.

٤ – مسئولیت خبرنگار در صورت انکار منبع خبری

سؤال: اگر خبرنگاری خبری را به صورت شفاهی از منبع موثقی دریافت، و آن را منتشر سازد، آن گاه آن منبع به دلیل منافع شخصی، یا سازمان خود، اصل خبر را انکار نماید، آیا این خبرنگار مسئول است، اگر چه اصل خبر واقعیت داشته باشد؟

جواب:  خبرنگار مسؤول نیست. و براى حفظ حیثیّت خود باید واقعیّت را فاش کند.

٥ – بی دقتی خبرنگار در گزینش خبر

سؤال: با توجّه به ویژگیهاى کار حرفه اى خبر رسانى، که در آن «سرعت»، «دقّت»، و «صحّت» همزمان باید انجام شود. اگر از مجموعه سوژه هاى خبرى، یا در هر سوژه از مجموعه اطّلاعات واصله ـ که خبرنگار ناگزیر از گزینشگرى است، و این گزینش بر اساس ملاکهاى حرفه اى و تجربى کار صورت مى پذیرد ـ اگر نسبت به سوژه خبرى بى توجّهى شود، و یا ارائه اطّلاعات آن، به دلیل اهمیّت در سرعت انتقال خبر، با نقص و ضعف صورت پذیرد، آیا خبرنگار مسؤول است؟ و در صورت شکایتِ طرفهاى ذى ربط، خبرنگار به عنوان متّهم باید در دادگاه حاضر و پاسخگو باشد؟

جواب:  چنانچه این امر بر اثر سهل انگارى بوده باشد، و سبب تضییع حقّى گردد، خبرنگار مسؤول است، ولى اگر از قبیل اشتباهاتى است که به هر حال براى غیر معصومین پیش مى آید، خبرنگار مسؤولیّتى ندارد. امّا چنانچه سبب ضرر و زیان شود، باید از عهده ضرر و زیان برآید; زیرا در ضررهاى جانى و مالى، عمد و خطا هر دو مسؤولیّت آفرین است. با این تفاوت که عمد مجازات هم دارد; ولى خطا مجازات ندارد.

٦ – امر به معروف و نهی از منکر توسط خبرنگاران

سؤال: یک خبرنگار در مقابل ضدّ ارزشها چگونه مى تواند امر به معروف و نهى از منکر کند؟

جواب:  خبرنگار هم طبق ضوابط امر به معروف مى تواند عمل کند; در جایى که احتمال تأثیر وجود دارد، و ضررى بر آن مترتّب نمى شود، و منکر بودن آن مسلّم است، باید به وظیفه امر به معروف و نهى از منکر عمل کند. مگر این که شغل او (که به عنوان یک واجب کفایى عمل مى کند) به خطر افتد; در این صورت مى تواند این کار را به طور غیر مستقیم انجام دهد; یعنى به وسیله دیگران.

٧ – خبرنگاران و مقابله با تهاجم فرهنگی

سؤال: یک خبرنگار چگونه مى تواند با تهاجم، یا شبیخون فرهنگى مقابله کند؟

جواب:  خبرنگار از طریق اطّلاع رسانى به افرادى که آماده انجام وظیفه در مورد این مبارزه هستند، و همچنین از طریق افشاگرى در سطح جامعه، به ویژه اطّلاع رسانى درباره پیامدهاى سوء و اثرات زیانبار این تهاجم، مى تواند غیر مستقیم کمک کند.

٨ – کم فروشی در خبر و اطلاع رسانی

سؤال: کم فروشى در خبر و اطّلاع رسانى چیست؟

جواب:  کم فروشى معنى خاصّى دارد، که در معاملات تصوّر مى شود، و مفهوم عامّى دارد، که هر کس از کار خودش کم بگذرد (و به اصطلاح بدزدد) مصداق آن خواهد بود. و در مورد خبر، اگر خبر را به طور ناقص و دست و پا شکسته نقل کنند، یا اصلا بعضى از اخبار را نقل کنند و بعضى را نقل نکنند، شبیه آن است که کم فروشى کرده اند.

٩ – همکاری بانوان در جمع آوری خبر و گزارش

سؤال: آیا استفاده از خانمها در جمع آورى خبر و گزارشگرى مجاز است؟

جواب:  در صورتى که رعایت اصول عفّت شود، همکارى زنان مانعى ندارد.

١٠ – استفاده از شیوه های بیانی قرآن در اطلاع رسانی

سؤال: با توجّه به این که قرآن کلام خدا، و معجزه اوست، و بالطّبع خداوند براى برقرارى ارتباط با انسانها شیوه هاى بیانى متفاوتى دارد، که قطعاً کاملترین نیز مى باشد، این شیوه هاى بیانى کدام است؟ چگونه مى توان در عرصه خبر از آن استفاده کرد؟

جواب:  براى پى بردن به شیوه هاى فصاحت و بلاغت قرآن، و استفاده از آن براى شیوه هاى خبرنگارى، مى توانید به جلد هشتم پیام قرآن، بحث اعجاز قرآن از نظر فصاحت و بلاغت، صفحه 87 به بعد، یا به کتاب «قرآن و آخرین پیامبر» نوشته ما، مراجعه فرمایید.

١١ – استفاده از شیوه های بیانی قرآن در اطلاع رسانی

سؤال: با توجّه به این که قرآن کلام خدا، و معجزه اوست، و بالطّبع خداوند براى برقرارى ارتباط با انسانها شیوه هاى بیانى متفاوتى دارد، که قطعاً کاملترین نیز مى باشد، این شیوه هاى بیانى کدام است؟ چگونه مى توان در عرصه خبر از آن استفاده کرد؟

جواب:  براى پى بردن به شیوه هاى فصاحت و بلاغت قرآن، و استفاده از آن براى شیوه هاى خبرنگارى، مى توانید به جلد هشتم پیام قرآن، بحث اعجاز قرآن از نظر فصاحت و بلاغت، صفحه 87 به بعد، یا به کتاب «قرآن و آخرین پیامبر» نوشته ما، مراجعه فرمایید.

١٢ – خصوصیات خبرنگاران

سؤال: آیا ناقلان اخبار و بیان کنندگان وقایع، شرایط خاصّى دارند؟

جواب:  آرى شرایط خاصّى دارند; و ثاقت و امانت، هوش کافى براى فهم مطالب، و حافظه قوى براى نگهدارى و حفظ مطالب، و از همه مهمتر، بى نظرى و حُسن نیّت، و آلوده نکردن اخبار با سلیقه شخصى، از جمله این شرایط است.

١٣ – استناد خبرنگار به گفته دیگران

سؤال: یک خبرنگار تا چه حدّ مى تواند در نقل خبر به گفته دیگران استناد کند؟ با توجّه به این که نمى شود به تواتر رسید؟

جواب:  تا آن جایى که خبر به حدّ تواتر نرسد، و محفوف به قرائن اطمینان بخش نباشد، باید آن را به صورت خبر محتمل ذکر کند; نه خبر قطعى.

١٤ – راه اطمینان اخباری که خبرنگار شاهد ماجرا نبوده

سؤال: هرگاه خبرنگارى شاهد ماجرایى نبوده، ولى مى خواهد خبر آن را نقل کند، چند نفر شاهد لازم است تا خبرنگار به «راستى خبر» برسد؟

جواب:  اگر یک فرد مورد وثوق خبر را نقل کند، کافى است. ولى احتیاط آن است که در اخبار مهمّ به قول یک نفر قناعت نکند.

١٥ – استناد به گفته زنان در نقل خبر

سؤال: آیا در نقل خبر، و شهادت بر وقوع حادثه اى، بین زن و مرد تفاوتى وجود دارد؟ آیا در این مورد باید همچون اداى شهادت در محاکم قضایى عمل کرد؟

جواب:  در این مسائل فرقى میان زن و مرد نیست.

١٦ – لزوم رعایت امانت در خلاصه کردن خبر

سؤال: بسیارى از سخنرانى ها، بیانیّه ها، مصاحبه ها و مانند آن داراى متونى طولانى است; در حالى که خبرنگار مجبور به خلاصه کردن آن مى باشد. درخلاصه گیرى، امکان فاصله گرفتن از مضمون، و احیاناً القاى یک مفهوم دیگر وجود دارد. آیا این کار نیز خیانت در امانت محسوب مى شود؟

جواب:  در صورت تغییر محتوا، هم دروغ و هم تهمت محسوب مى شود; ولى تلخیص کردن و نقل به معنى مانعى ندارد.

١٧ – رشوه دادن برای تهیه خبر

سؤال: آیا براى تهیّه خبر مورد نیاز نظام، مى توان رشوه داد؟

جواب:  در صورتى که راه منحصر به آن باشد، و خبر مورد نیاز است، مانعى ندارد. و نام آن را نباید رشوه گذاشت.

١٨ – راه تشخیص ثقه بودن خبرنگار

سؤال: چگونه مى توان ثقه بودن خبرنگار را تشخیص داد؟

جواب:  ثقه بودن مخبر، از طریق معاشرت، یا شهادت افراد مطّلع و آگاه و ثقه استفاده مى شود.

١٩ – دروغ گفتن خبرنگار برای مصلحت نظام اسلامی

سؤال: امام راحل(قدس سره) مى فرمودند: «گاه مى توان براى حفظ نظام، برخى از واجبات را نیز ترک کرد.» آیا این موضوع در خبر هم صادق است؟ آیا خبرنگار نیز مى تواند براى حفظ نظام به دروغ متوسّل شود؟

جواب:  اگر واقعاً مسأله به صورت اهمّ و مهمّ درآید، و مانند دروغ براى اصلاح ذات البین شود، مانعى ندارد. ولى چون ممکن است این حکم وسیله سوء استفاده قرار گیرد، و به هر بهانه اى خبرهاى دروغ منتشر کنند، باید حتّى الإمکان از این کار پرهیز کرد.

٢٠ – افشای اسرار افراد توسط خبرنگاران

سؤال: یک خبرنگار تا چه حد مى تواند نسبت به افراد افشاگرى نماید؟ آیا در افشاگرى بین مرد و زن تفاوتى وجود دارد؟ بین مسلمان و غیر مسلمان چطور؟

جواب:  اسرار هیچ مسلمانى را نمى شود افشا کرد; مگر در مواردى که مصلحت مهم تر در کار باشد.

٢١ – بیان اخبار دروغ برای ایجاد نشاط در جامعه

سؤال: بیان اخبار نشاط آور براى جامعه چه حدودى دارد؟ آیا مى شود براى ایجاد این نشاط به دروغهاى مصلحتى نیز متوسّل شد؟

جواب:  ایجاد نشاط مجوّز دروغ گفتن نیست.

٢٢ – مخابره اخبار جعلی

سؤال: تا چه حد مى توان خبر جعلى را مخابره کرد؟ آیا این گونه خبرها مى تواند در نظام اسلامى جایگاهى داشته باشد؟ حتّى اگر رعایت مصلحت نظام، افراد، یا مانند آن مدّ نظر باشد؟

جواب:  در این گونه امور باید مصلحت اهم نظام و جامعه در نظر گرفته شود.

٢٣ – دروغ مصلحت آمیز یا راست فتنه انگیز

سؤال: دروغ مصلحت آمیز بهتر است، یا راست فتنه انگیز؟

جواب:  راست اگر فتنه انگیز باشد و مفاسدى ایجاد کند باید از آن پرهیز کرد; خواه دروغش مصلحت آمیز باشد، یا بیهوده. و از آنجا که این مطلب به قاعده اهمّ و مهمّ باز مى گردد، باید ضررهاى ناشى از دروغ و فواید آن را با یکدیگر مقایسه کرد، آنچه واجد اهمیّت بیشترى است، انجام داد. در ضمن اگر بتوان از دروغ به توریه پناه برد، توریه مقدّم است. و منظور از توریه سخنى است که تاب دو معنى داشته باشد; شنونده معنایى را از آن تصوّر مى کند که خلاف واقع است و باور مى کند، و مصلحت حاصل مى شود، امّا گوینده معناى دیگرى را تصوّر مى کند، که مطابق با واقع است.

٢٤ – درجه بندی صدق و کذب خبر

سؤال: آیا صدق و کذب خبر هم داراى انواعى است؟

جواب:  آرى، ممکن است خبرى صد در صد کذب باشد، و خبرى پنجاه درصد، یا کمتر، یا بیشتر. بنابراین در صدق و کذب، درجه بندى وجود دارد.

٢٥ – تعارض خبر بین مصالح نظام و اسلام

سؤال: در مواقعى که خبرى به ظاهر ضدّ اسلام، و در حقیقت به نفع نظام است، (مثلا در بعد اقتصادى و مانند آن) خبرنگار باید کدام را ترجیح دهد؟

جواب:  با توجّه به این که نظام بر اساس اسلام بنا شده، چنین تضادّى متصوّر نیست. مگر کسانى که یا به مسائل اسلامى توجّه ندارند، یا به مصالح نظام.

٢٦ – انتشار خبر بر اساس حدس و گمان

سؤال: آیا حدس و گمان را مى شود به عنوان یک خبر و نظر منتشر نمود؟

جواب:  هرگاه در آن قید کنند که این خبر به صورت حدس و گمان است، و مفسده اى هم بر آن مترتّب نشود، اشکالى ندارد.

٢٧ – خصوصیات اخبار موثق

سؤال: یک خبر موثّق داراى چه خصوصیّاتى است؟

جواب:  خبر موثّق را از چند طریق مى توان شناخت: نخست از طریق وثاقت راوى; یعنى ناقل خبر شخص مورد اعتمادى باشد. دوّم، از طریق مقبولیّت عمومى، یعنى اگر چه راوى شناخته شده نیست، امّا خبر در میان مردم چنان شهرتى دارد که موجب اطمینان مى شود. سوّم، از طریق محتواى خبر، یعنى مضمون خبر چنان مستدلّ و توأم با قرائن است، که خود گواه صحّت خویش است


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -