انهار
انهار
مطالب خواندنی

شرط هشتم: «آن که به حد ترخص برسد»

بزرگ نمایی کوچک نمایی

آن که به حد ترخص برسد

شرط هشتم: آن که به حد ترخص برسد1 یعنی از وطنش (یا جایی که قصد کرده ده روز در آنجا بماند2) به قدری دور شود 3 که دیوار شهر را نبیند و صدای اذان آن را نشنود 4،ولی باید در هوا، غبار یا چیز دیگری نباشد که از دیدن دیوار و شنیدن اذان جلوگیری کند و لازم نیست به قدری دور شود که مناره ها و گنبدها را نبیند5، یا دیوار ها هیچ پیدا نباشد، بلکه همین قدر که دیوارها کاملاً معلوم نباشد کافی است6.

1- فاضل: از حد ترخص بگذرد...

سبحانی: شرط هشتم: رسیدن به حد ترخص؛ [یعنی] شرط هشتم آن که به حد ترخص برسد.

2- ‍[قسمت داخل پرانتز در رساله آیات عظام: نوری و فاضل نیست]

3- اراکی: که اهل آنجا او را نبینند و اذان آنجا را نشنود.[پایان مسأله]

4- مظاهری: شرط چهارم: به حد ترخص(تقریبا یک کیلومتر) برسد یعنی از وطنش یا محل اقامتش به قدری دور شود که دیوار ساختمان های شهر را تشخیص ندهد یا صدای اذان معمولی آخر شهر را نشنود...

5- گلپایگانی، صافی: بلی، اگر به قدری دور شده که دیوار خانه های شهر کاملاً معلوم نیست ولی شبح آنها نمایان است، احتیاط لازم آن است که نماز نخواند تا وقتی که شبح پنهان شود یا هم شکسته بخواند و هم تمام.

فاضل: یا دیواراها پیدا نباشد بلکه همین قدر که دیوار کاملاً تشخیص داده نشود کافی است و کسی که از جایی که قصد کرده ده روز در آنجا بماند به قصد هشت فرسخ خارج شود، تا به حدّ ترخص نرسیده بنابراحتیاط واجب باید نماز را هم شکسته و هم تمام بخواند.

6- نوری: و کسی که از جایی که قصد کرده ده روز در آنجا بماند به قصد هشت فرسخ خارج شود، تا حد ترخص نرسیده بنابراحتیاط واجب باید نماز را هم شکسته و هم تمام بخواند.

مظاهری: و در این حکم فرقی میان شهرهای بزرگ مثل تهران  و شهرهای کوچک نیست.

*****

خوئی، تبریزی: شرط هشتم: آن که به حد «ترخص» برسد و معنی حد ترخص در (مسأله 1283) گذشت، اما درغیر وطن، اعتباری به حد ترخص نیست و همین که از محل اقامت خارج شود، نمازش قصر است.

سیستانی: شرط هشتم: آن که اگر از وطن حرکت می کند به «حد ترخص» برسد و اما در غیر وطن، حد ترخص اثری ندارد و همین که از محل اقامت خارج شود، نمازش قصر است. حد ترخص جایی است که اهل شهر حتی آنها که در خارج شهر و توابع آن هستند مسافر را نتواند ببیند و نشانه آن این است که او اهل شهر را نتواند ببیند.

زنجانی: شرط هشتم: «به حد ترخص برسد» یعنی از وطنش یا جایی که قصد کرده ده روز در آنجا بماند، به قدری دور شود که صدای اذان بلند آخر آنجا را نشنود و نیز اهل آن محل او را نبینند. [پایان مسأله]

وحید: شرط هشتم: آنکه به حد ترخص برسد ، یعنی از وطنش به قدری دور شود که اذان شهر را نشنود و وقتی اهل شهر را نبیند یقینا به حد ترخص رسیده است ، ولی باید مانعی نباشد ، و اما در غیر وطن همین که از محل اقامت یا محلی که سی روز در آنجا به طور تردید مانده خارج شود نمازش قصر است .

مکارم: شرط هشتم: به «حد ترخص» برسد. «حدّ ترخص» یعنی از وطن یا محل اقامتش به اندازه ای دور شود که صدای اذان شهر را نشنود و مردم شهر او را نبینند، اما دیدن و ندیدن دیوارهای شهر اثری ندارد، ولی باید در هوا گرد و غبار یا مه یا چیز دیگری که مانع دیدن است یا سر و صدایی که مانع شنیدن است وجود نداشته باشد، و اگر یکی از این دو علامت حاصل شود کافی است ، به شرط این که یقین به نبودن دیگری نداشته باشد، و الا احتیاط، جمع میان نماز شکسته و تمام است.

مسأله 1318- کسی که به سفر می رود اگر به جایی برسد که اذان را نشنود ولی دیوار شهر را ببیند، یا دیوار ها را نبیند1 و صدای اذان را بشنود، چنانچه بخواهد در آنجا نماز بخواند، بنابراحتیاط واجب باید هم شکسته و هم تمام بخواند2.

این مسأله در رساله آیات عظام:  سیستانی ، وحید و مظاهری نیست.

1- اراکی: اگر به جایی برسد که اذان را نشنود ولی اهل آنجا او را ببینند، یا او را نبینند...

خوئی، تبریزی: اگر به جایی برسد که اذان را نشنود ولی اهل شهر را ببیند یا اهل شهر را نبیند...

2- اراکی: ولی اگر یکی محقق شده و نسبت به دیگری شک دارد، باید نمازرا شکسته بخواند مثل این که اذان آنجا را نمی شود و نمی داند که اهل آنجا او را می بینند یا نه.

مکارم: رجوع کنید به ذیل شرط هشتم.

*****

زنجانی: مسأله- کسی که به سفر می رود اگر به جایی برسد که اگر درآخر شهر با صدای بلند اذان بگویند صدای اذان را نمی شنود و اهل شهر او را نمی بینند ولی دیوارهای شهر را می بینند، چنانچه بخواهد در آنجا نماز بخواند باید نماز را شکسته بخواند و احتیاط مستحبّ در آن است که تمام نیز بخواند.

مسائل اختصاصی

بهجت مسأله 1070- اگر کسی بدون قصد سفر، تا حد ترخص رفته و از آن جا، قصد سفر کرده، همین که آن محل شروع به حرکت کرد، به طوری که عرفاً بگویند سفرش را آغاز کرده ، باید نمازش را شکسته بخواند و در این صورت، دیگر خروج از حد ترخص آن محل، اعتباری ندارد ابتدای مسافت شرعی را هم باید از همان جا حساب کرد، و همچنین اگر در جایی بود که نه وطن او بود و نه قصد ماندن ده روز را در آنجا داشت و نه سی و یک روز به طور تردید ، در آنجا مانده بود، و در عین حال ، نمازش در آن شهر یا محل، تمام بود مثل این که به دنبال گمشده ای بدون قصد سفر به آنجا رسیده بود و از آنجا ، قصد سفر کرده، خروج از حد ترخص آن محل، اعتباری ندارد و همین که مسافت شرعی را عرفاً شروع کرد، نمازش را شکسته می خواند.

بهجت: مسأله 1071- اگر مسافر به اجبار یا به اختیار خود بدون اینکه از قصد سفر برگردد به کمتر از حد ترخص برگشت، نمازش در آنجا تمام است، ولی اگر برگشتن او به کمتر از حد ترخص نبود نماز شکسته است، مگر آن که از قصد سفر بر گردد.

مسأله 1319- مسافری که به وطنش بر می گردد، وقتی دیوار وطن خود را ببیند و صدای اذان آن را بشنود ، باید نماز را تمام بخواند1 ولی مسافری که می خواهد ده روز در محلی بماند، وقتی دیوار آنجا را ببیند و صدای اذانش را بشنود، بنابراحتیاط واجب باید نماز را تأخیر  بیندازد تا به منزل برسد، یا نماز را هم شکسته و هم تمام بخواند.

این مسأله در رساله آیت الله مکارم نیست

1- گلپایگانی، صافی: و نیز مسافری که می خواهد ده روز در محلی بماند، وقتی دیوار آنجا را ببیند و صدای اذانش را بشنود، باید نماز را تمام بخواند و احتیاط مستحبّ آن است که نماز را تأخیر بیندازد تا به منزل برسد، یا هم شکسته و هم تمام بخواند. (صافی: و سزاوار است این احتیاط را ترک نکند).

*****

اراکی: مسأله- مسافری که به وطنش بر می گردد، وقتی به جایی برسد که اهل وطن او را ببیند و اذان آنجا را بشنود باید نماز را تمام بخواند و همچنین مسافری که می خواهد ده روز در محلی بماند، وقتی به جایی برسد که اهل محل او را ببیند و اذان آن را بشنود باید نمازرا تمام بخواند.

خوئی، تبریزی، وحید: مسأله- مسافری که به وطنش بر می گردد، وقتی که (خوئی، تبریزی: اهل وطن خود را ببیند و ) صدای اذان آن را بشنود باید نماز را تمام بخواند، ولی مسافری که می خواهد ده روز در محلی بماند مادامی که به آن محل نرسیده نمازش قصر است.

سیستانی: مسأله- مسافری که به وطنش بر می گردد، تا وقتی که داخل وطنش نشده باید نماز را قصر بخواند و همچنین مسافری که می خواهد ده روز در محلی بماند، مادامی که به آن محل نرسیده نمازش قصر است.

بهجت: مسأله- مسافری که به وطن خود بر می گردد، برای این که نماز را تمام بخواند، بنابراحتیاط باید هم دیوار وطن را ببیند و هم اذان آن را بشنود، اگر چه أظهر، کفایت شنیدن اذان است، ولی مسافری که می خواهد ده روز در محلی بماند، اگر به جایی برسد که دیوار آن محل را ببیند و صدای اذان را بشنود، چنانچه بخواهد در آنجا نماز بخواند بنابراحتیاط واجب باید هم شکسته و هم تمام بخواند.

زنجانی: مسأله- مسافری که به وطنش بر می گردد، وقتی به جایی برسد که صدای اذان آخر شهر را می شنود یا اهل شهر او را می بینند، باید نماز را تمام بخواند ، و نیز مسافری که می خواهد ده روز در محلی بماند، وقتی به جایی برسد که صدای اذان آنجا را بشنود یا اهل آنجا او را ببینند، باید نماز را تمام بخواند و احتیاط مستحبّ آن است که نماز را هم  شکسته و هم تمام بخواند. یا آن را تأخیر بیندازد تا به منزل برسد.

مظاهری: مسأله-  مسافری که به وطنش بر می گردد یا به جایی که می خواهد ده روز در آنجا بماند می رود وقتی به حد ترخص برسد باید نماز را تمام بخواند.

مسأله 1320- هرگاه شهر در بلندی باشد که از دور دیده شود، یا به قدری گود باشد که اگر انسان کمی دور شود دیوار آن را نبیند، کسی که از آن شهر مسافرت می کند، وقتی به اندازه ای دور شود که اگر آن شهر در زمین هموار بود، دیوارش از آنجا دیده نمی شد، باید نماز خود را شکسته بخواند، و نیز اگر پستی و بلندی خانه ها بیشتر از معمول باشد ، باید ملاحظه معمول را بنماید.

این مسأله دررساله آیت الله سبحانی نیست.

*****

اراکی: مسأله- هرگاه شهر در بلندی باشد که انسان از دور دیده شود، یا به قدری گود باشد که اگر انسان کمی دور شود، او را نمی بیند، کسی که از آن شهر مسافرت می کند وقتی به اندازه ای دور شود که اگر آن شهر در زمین هموار بود، آن شخص از آنجا دیده نمی شد، باید نماز خود را شکسته بخواند.

خوئی، تبریزی، سیستانی: مسأله- هرگاه شهر در بلندی باشد که از دور، اهل آن دیده شود، یا به قدری گود باشد که اگر انسان کمی دور شود اهل آن را نبیند، کسی که از اهالی آن شهر مسافرت می کند ، وقتی به اندازه ای دور شود که اگر آن شهر در زمین هموار بود، اهلش از آنجا دیده نمی شد، باید نماز خود را شکسته بخواند و نیز اگر پستی و بلندی راه بیشتر از معمول باشد، باید ملاحظه معمول را بنماید.

وحید: مسأله- هر گاه شهر در بلندی باشد که از دور اهل آن دیده شود ،  یا به قدری گود باشد که اگر انسان کمی دور شود اهل آن را نبیند کسی که از اهالی آن شهر مسافرت می کند برای ان که یقین کند به حد ترخص – که در شرط هشتم معنی ان گذشت- رسیده است باید به اندازه ای دور شود که اگر ان شهر در زمین هموار بود اهلش از انجا دیده نمی شود و نیز  اگر پستی و بلندی راه بیشتر از معمول باشد ، باید برای حصول یقین به حد ترخص ملاحظه معمول را بنماید.

زنجانی: مسأله- هرگاه موقعیت جغرافیایی شهر به طوری باشد که از دور صدای اذان آن شنیده شود، یا طوری باشد که با کمی فاصله گرفتن صدای اذان قطع گردد، اهالی آن شهر نیز در مسافرت وقتی به جایی برسند که صدای اذان بلند آخر شهر را نشنوند باید نماز را شکسته بخوانند، بلی اگر شهر در مسیر بادهای تند باشد، و صدای اذان تا مسافتهای زیادی برسد، باید موقعیت متعارف را در نظر بگیرد، و اگر باد مانع رساندن صدای اذان باشد ولی اهالی شهر، مسافر را ببیند، نمازش تمام است.

مکارم: مسأله- معیار در شهرها، شهرهای معمولی است و اگر شهری زیاد در گودی یا در بلندی قرار گرفته باشد باید مطابق شهرهای معمولی با آن رفتار کرد، یعنی ببینیم چه اندازه مسافت سبب می شود که در شهرهای معمولی، انسان صدای اذان را نشنود، و اهالی شهر او را نبینند.

مسأله اختصاصی

بهجت: مسأله 1074- در شهرهای بزرگی مثل تهران، همین که عرفاً صدق کند کسی که در آن شهر زندگی می کند به راحتی می تواند در نواحی مختلف شهر رفت و آمد کند بدون این که عرف، اورا مسافر حساب کند، بنابرأظهر آن شهر حکم شهرهای دیگر را دارد.

مسأله 1321- اگر از محلی مسافرت کند که خانه و دیوار ندارد، وقتی به جایی برسد که اگر آن محل دیوار داشت از آنجا دیده نمی شد، باید نماز را شکسته بخواند.

این مسأله دررساله آیات عظام: مکارم، سبحانی و مظاهری نیست.

*****

اراکی: مسأله- اگر از محلی مسافرت کند که ساکنینی ندارد وقتی به جایی برسد که اگر آن محل ساکنینی داشت در آنجا او را نمی دیدند باید نماز را شکسته بخواند.

خوئی، تبریزی، سیستانی: اگر از محلی مسافرت کند که اهل ندارد، وقتی به جایی برسد که اگر آن محل اهل داشت، از آنجا دیده نمی شد. باید نماز را شکسته بخواند.

. زنجانی: وقتی به جایی برسد که اگر در آخر آن محل، با صدای بلند اذان بگویند شنیده نمی شود، و اگر کسی در آن محل باشد او را نمی بینند...

. وحید: یقیناً به حد ترخص رسیده و خواندن نماز شکسته بی اشکال است.

مسائل اختصاصی

سیستانی: مسأله 1308- کسی که در کشتی یا قطار نشسته و قبل از رسیدن به حد ترخص به نیت نماز تمام مشغول شود ولی قبل ازرکوع رکعت سوم به حد ترخص برسد، باید نمازش را شکسته بجا آورد.

سیستانی: مسأله 1309- اگر در فرضی که در مسأله پیش گذشت بعد از رکوع رکعت سوم به حد ترخص برسد، باید نماز دیگری را شکسته بجا آورد و تمام کردن نماز اول لازم نیست.

سیستانی: مسأله 1310- اگر کسی یقین پیدا کند که به حد ترخص رسیده و نماز را شکسته بجا آورد و سپس معلوم شود که در وقت نماز به حد ترخص نرسیده بود باید نماز را دوباره انجام دهد پس چنانچه در این حال هنوز به حد ترخص نرسیده باشد، باید نماز را تمام بخواند و درصورتی که از حد ترخص گذشته باشد نماز را شکسته بجا آورد و اگر وقت گذشته نماز را مطابق وظیفه اش در هنگام فوت آن بجا آورد.

مسأله 1322- اگر به قدری دور شود که نداند صدایی را که می شنود صدای اذان است یا صدای دیگری1 ، باید نماز را شکسته بخواند. ولی اگر بفهمد اذان می گویند و کلمات آن را تشخیص ندهد، باید تمام بخواند.

این مسأله در رساله آیات عظام: بهجت و سیستانی نیست.

1- اراکی: و همچنین اگر بفهمد اذان می گویند و کلمات آن را تشخیص ندهد، بنابراحتیاط واجب باید هم شکسته و هم تمام بخواند.

سبحانی: و یا بفهمد اذان می گویند ولی کلمات آن را تشخیص ندهد، احتیاط جمع میان تمام و شکسته است.

مکارم: رجوع کنید به ذیل مسأله 1326.

*****

مسأله 1323- اگر به قدری دور شود که اذان خانه ها1 را نشنود ولی اذان شهر را که معمولاً در جای بلند می گویند بشنود، نباید نمازرا شکسته بخواند.

این مسأله در رساله آیات عظام: سیستانی و مکارم، سبحانی و مظاهری نیست.

1- فاضل: خانه های آخر شهر...

مسأله 1324- اگر به جایی برسد که اذان شهر را که معمولاً در جای بلند می گویند نشنود1 ولی اذانی را که در جای خیلی بلند2 می گویند بشنود، باید نماز را شکسته بخواند.

این مسأله در رساله آیات عظام: سیستانی، سبحانی و مظاهری نیست.

1- مکارم: نمازش شکسته است، هر چند اذانی را که با بلندگوهای قوی می گویند بشنود.

2- زنجانی: یا با وسایلی همچون بلندگو...

مسأله 1325- اگر چشم یا گوش او یا صدای اذان، غیر معمولی باشد در محلی باید نماز را شکسته بخواند که چشم متوسط دیوار خانه ها را نبیند1 و گوش متوسط صدای اذان معمولی را نشنود.

این مسأله در رساله آیات عظام: سبحانی و مظاهری نیست.

 

1- خوئی، تبریزی: چشم متوسط اهل شهر را نبیند...

*****

وحید: مسأله – اگر گوش او یا صدای اذان  ، غیر معمولی باشد در محلی باید نماز را شکسته بخواند که گوش متوسطه صدای اذان معمولی را نشنود.

مکارم: مسأله – اگر کسی گوش و چشمش از معمول ضعیف تر یا بسیار قوی تر است اعتباری به آن نیست بلکه اعتبار به گوش و چشمهای معمولی است.

زنجانی: مسأله- اگر گوش او یا صدای اذان، غیر معمولی باشد در محلی باید نماز را شکسته بخواند که گوش معمولی صدای اذان بلند معمولی را نشنود و اهل محل نیز او را نبینند.

سیستانی: مسأله- اگر چشم او غیر معمولی باشد، در محلی باید نماز را شکسته بخواند که چشم متوسط، اهل شهر را نبیند.

مسأله 1326- اگر بخواهد در محلی نماز بخواند که شک دارد به حد ترخص یعنی جایی که اذان را نشنود1 و دیوار را نبیند، رسیده یا نه، باید نماز را تمام بخواند و در موقع برگشتن اگر شک کند که به حد ترخص رسیده یا نه، باید شکسته بخواند، و چون در بعضی موارد اشکال پیدا می کند باید2 یا آنجا نماز نخواند یا هم شکسته و هم تمام بخواند3.

این مسأله در رساله آیات عظام: بهجت و مظاهری نیست

1- اراکی: و او را نبیند ، رسیده یا نه باید نماز را تمام بخواند و در موقع برگشتن اگر شک کند که به حد ترخص رسیده یا نه، باید شکسته بخواند.

2- [کلمه «باید» در رساله آیت الله فاضل نیست]

3- نوری: چون در بعض موارد اشکال پیدا می کند – مانند آن که در فرض مسأله موقع رفتن نماز ظهر را تمام بخواند و موقع برگشتن همانجا نماز عصر را شکسته بخواند – باید یا آنجا نماز نخواند – و درصورت رفتن پس از علم به رسیدن به حد ترخص نماز را شکسته بخواند و در برگشتن پس از رسیدن به خانه نماز را تمام بخواند – یا هم شکسته و هم تمام بخواند.

*****

گلپایگانی، صافی: مسأله- اگر موقعی که سفر می رود شک کند که به حد ترخص – یعنی جایی که اذان را نشنود و دیوار را نبیند – رسیده یا نه، باید نماز را تمام بخواند. و در موقع برگشتن اگر شک کند که به حد ترخص رسیده یا نه باید شکسته بخواند. ولی اگر در برگشتن در همانجا که در رفتن تمام خوانده شکسته بخواند بنابراحتیاط لازم باید نمازی را که در این مکان تمام خوانده قضا نماید و نمازی را که شکسته خوانده تمام اعاده نماید و اگر اعاده نکرد قضای آن را تمام بجا آورد.

خوئی، سیستانی، تبریزی: مسأله- اگر موقعی که سفر می رود، شک کند که به حد ترخص رسیده یا نه، باید نماز را تمام بخواند (خوئی، تبریزی: و مسافری که از شهر «تبریزی: از سفر» بر می گردد اگر شک کند که به حد ترخص رسیده یا نه باید شکسته بخواند).

وحید: مسأله- اگر موقعی که سفر می رود شک کند که به حد ترخص رسیده یا نه، باید نماز را تمام بخواند و مسافری که به وطن برمی گردد اگر شک کند که به حد ترخص رسیده یا نه، باید شکسته بخواند، مگر اینکه هنگام رفتن بداند که وقت برگشتن به همین شک مبتلا می شود یا در برگشتن در همان محل مبتلا به همان شک بشود که در این صورت باید احتیاط کند به اینکه در رفتن و برگشتن نماز را از آن محل تأخیر بیندازد تا یقین کند که از حد ترخص گذشته، و یا هم شکسته بخواند و هم تمام ، چه رفتن و برگشتن هر دو در وقت باشد یا در برگشتن وقت نماز اول گذشته باشد.

مکارم: مسأله- هرگاه شک کند به حد ترخص رسیده یا نه، یا نداند صدایی را که می شنود صدای اذان است یا صدای دیگر، باید نماز را تمام بخواند، اما اگر بفهمد صدای اذان است ولی کلمات آن قابل تشخیص نباشد احتیاط ، جمع است.

زنجانی: مسأله- اگر موقعی که سفر می رود، شک کند که به حد ترخص رسیده یا نه، و بخواند نماز بخواند، بنابراحتیاط واجب نماز را هم تمام و هم شکسته بخواند، مگر برگشت به آن جا در وقت نماز چهار رکعتی عرفاً امکان نداشته باشد که باید نماز را تمام بخواند و کفایت می کند، و در برگشت از سفر نیز اگر شک کند که به حد ترخص رسیده یا نه، و بخواهد نماز بخواند، بنابراحتیاط واجب نماز را هم تمام و هم شکسته بخواند.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -