انهار
انهار
مطالب خواندنی

مبطلات روزه

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 543 :اگر در روزه واجب يا مستحب سهواً مبطلى بجا آورده شود، روزه چه صورت دارد؟ و آيا فرقى بين روزه ماه رمضان و غير آن هست يا نه؟ و آيا فرقى در روزه اى كه وقتش موسّع است با غير آن وجود دارد؟

جواب:  مفطر سهوى در هيچ روزه اى مبطل نيست و روزه صحيح است.

سؤال 544 :آيا مسواك كردن در روز ماه رمضان، اشكال دارد؟

جواب:  اشكال ندارد، ولى بايد پس از مسواك، كاملا آب دهان را جمع كرده بيرون بريزد كه آب مسواك فرو نرود.

سؤال 545 :آيا فرو بردن خلط گلو باعث بطلان روزه مى شود؟

جواب:  اگر خلط وارد فضاى دهان نشود، فرو بردن آن موجب بطلان نيست.

سؤال 546 :شخصى در ماه رمضان يك ربع به اذان صبح بيدار شده و جنب است و اين مدت براى خوردن سحرى و غسل كفايت نمى كند، وظيفه او چيست؟

جواب:  اگر مى تواند بدون سحرى روزه بگيرد، غسل كند. ولى اگر بدون سحرى نمى تواند روزه بگيرد و خوف ضرر دارد، سحرى بخورد و قبل از اذان تيمم كند.

سؤال 547 :در روزه استيجارى شخص بيدار شد و معلوم شد پيش از طلوع فجر محتلم بوده، آيا روزه او صحيح است؟
جواب:  بلى صحيح است.

سؤال 548 :آيا غلط خواندن قرآن، در ماه مبارك رمضان روزه را باطل مى كند يا خير؟

جواب:  خير، روزه باطل نمى شود. ولى سعى كند قرآن را صحيح بخواند.

سؤال 549 :روضه كه بعنوان زبان حال خوانده مى شود، يا اشعار كه معمولا زبان حال است، آيا مبطل روزه است؟

جواب:  اگر مناسبت داشته باشد و به امام (عليه السلام) نسبت ندهند مبطل نيست و اگر اطمينان به صحت آنها ندارند، نام كتابى كه آنها را نقل كرده ببرند و از آن كتاب نقل كنند.

سؤال 550 :شخصى مبتلا به «آسم» و نفس تنگى شديد است و نوعى داروى طبّى استعمال مى كند و آن دارو به صورت پودر گاز از راه دهان به ريه ها مى رسد و باعث تسكين مى گردد، و گاهى روزانه چندين بار، از آن استفاده مى كند، و بدون آن نمى تواند براحتى تنفس كند، آيا روزه اش باطل مى شود؟

جواب:  داروى نامبرده در فرض سؤال، كه بر استعمال آن اكل و شُرب صدق نمى كند مبطل روزه نيست.

سؤال 551 :مقصود از بخار غليظ كه در رساله فرموده ايد مبطل روزه است، چه بخارى است؟

جواب:  مقصود بخارى است كه مانند دود است و از نزديك ديده مى شود و مشتمل بر ذرّات آب است، مانند بخار سماور در حال جوش و امثال آن، و امّا بخار داخل حمام معمولى مانعى ندارد.

سؤال 552 :اينجانب مى توانم روزه بگيرم، ولى براى تنفس از وسيله اى استفاده مى كنم كه بصورت بخار به حلقم مى رسد، آيا روزه ام صحيح است؟

جواب:  بلى، در فرض سؤال كه ناچار از استعمال آن هستيد، روزه صحيح است.

سؤال 553 :آيا وارد كردن دستگاه آندوسكوپى در معده براى عكسبردارى ـ بدون اين كه چيزى كه مبطل روزه است همراه آن داخل معده شود ـ روزه را باطل مى كند؟

جواب:  مبطل نيست. بلى اگر وارد كردن دستگاه آندوسكوپى مستلزم ارتكاب يكى از مبطلات روزه باشد روزه را باطل مى كند مثلاً به لوله آن آب دهان و خلق بچسبد و بعد از خروج از دهان مجدداً با همان رطوبت وارد حلق شود.

سؤال 554 :اخلاط سر و سينه وقتى وارد محوطه دهان مى شود، اگر قهراً فرو داده شود، روزه را باطل مى كند؟

جواب:  اگر بى اختيار فرو داده شود، روزه را باطل نمى كند.

سؤال 555 :آيا موزيك زدن در ماه مبارك رمضان با كيفيتى كه در پايين مى آيد روزه را باطل مى كند و قضا و كفاره دارد؟

الف ـ تعدادى از سازها زير زبان رفته و درآورده مى شود و مجدّداً به داخل دهان مى رود و فرصتى براى پاك كردن رطوبت يا بيرون ريختن آب دهان نيست.
ب ـ دسته ديگر سازها روى لب گذاشته و مدام بايد زبان زد و بعد از برداشتن از لب و گذاشتن مجدد بر لب آب داخل لوله آنها در نتيجه دم و بازدم به داخل دهان آمده و فرو بردن آن اجتناب ناپذير است و امكان دور انداختن نيست.

جواب:  بطور كلى اگر ساز با آب دهان تر شود و پس از درآوردن، مجدّداً داخل دهان برده شود و رطوبت آن را فرو برند، روزه باطل مى شود و در صورتى كه از روى عمد و با اختيار اين كار را انجام دهند قضا و كفاره دارد. ولى اگر اجبار باشد كفاره ندارد، فقط قضا دارد. بلى اگر رطوبت بطورى با آب دهان مخلوط و در آب دهان از بين برود كه رطوبت خارج به آن گفته نشود مبطل نيست و روزه صحيح است و قضا و كفاره ندارد.

سؤال 556 :در صورت اجبار فرماندهان ارتش به زدن موزيك، تكليف دانش آموزان و پرسنل موزيك چه مى باشد؟

جواب:  در فرض سؤال، سعى كنند آب دهان را كه مجدّداً به دهان برمى گردد در آب دهان مستهلك و مخلوط كنند كه رطوبت خارجى به آن گفته نشود، در اين صورت روزه صحيح است و در غير اين صورت قضا دارد، هرچند كه كفاره ندارد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -