انهار
انهار
مطالب خواندنی

متفرقه خمس

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 422 ـ اين جانب دوستى دارم كه در وجوب خمس شبهه مى كند و وجوه شرعى مالش را نمى پردازد و چه بسا از حرفهايش بوى انكار مى آيد مستـدعى است حكم مسأله را بيان كرده و راهنمايى فرماييد.

جواب:  اصل وجوب خمس فى الجمله از ضروريات اسلام است و منكر آن كافر است و خلاصه اينكه خمس يكى از فرائض الهى است كه در قرآن مجيد[1] و روايات مستفيضه[2]به آن امر اكيد شده و محلّ اتّفاق همه شيعه اماميّه بلكه  عموم مسلمين است اگر چه در بعضى صوصيّات آن از حيث مورد و مصرف اختلاف وجود دارد و چنانچه كسى از پرداخت يك درهم يا

متر از آن امتناع كند در زمره ظالمين به پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) و ذريّه آن حضرت مى باشد و از غاصبين حق آنها محسوب مى شود بلكه هر كس خمس را حلال بداند از كافرين است و در هر صورت تا انكار شخص نسبت به اصل خمس محرز نشود نمى توان حكم به كفر او كرد و احكام اسلام بر او مترتّب مى شود و پاك است.

سؤال 423 ـ شخصى در مكه يا مدينه يا غير آنها از درآمد سالش براى ارحام و فاميل يا دوستانش سوغات خريده، و قبل از تحويل به آنها سال خمسى وى رسيده است، آيا بايد خمس آنها را بدهد؟

جواب:  چنانچه در حد شأن او بوده، خمس واجب نيست.

سؤال 424 ـ اينجانب سال گذشته صدهزار تومان داشتم. مبلغ بيست هزار تومان آن را به عنوان خمس دستگردان كردم و تمام صدهزار تومان را در بانك گذاشتم. اكنون سال خمسى ام فرارسيده، آيا اگر بيست هزار تومان از درآمد امسال پرداخت كنم كافى است؟

جواب:  در فرض سؤال  بايد اوّل خمس درآمد امسال را كه مانده است بدهيد و بعد بدهى سال گذشته را بپردازيد. در نتيجه براى اينكه صدهزار تومان سال قبل، خالص و مخمّس باشد بايد مبلغ 25هزار تومان بپردازيد.

توضيح اينكه: اگر شما 125 هزار تومان داشته باشيد و بخواهيد آن را تخميس كنيد خمس آن 25 هزار تومان مى شود، و باقيمانده آن كه مخمس است يكصدهزار تومان مى شود.

سؤال 425 ـ شخصى از درآمد سال گذشته خود يكصد هزار تومان اضافه بر مخارج داشته و خمس آن را نداده است و در سال جارى تمام آن را خرج مايحتاج زندگى كرده است. حال مى خواهد بدهى خمس آن را از درآمد سال جارى بدهد. چه مقدار بايد بپردازد؟

جواب:  در فرض مذكور بيست هزار تومان مديون شده كه بايد همين مقدار را از درآمد سال جارى خود بپردازد.

سؤال 426 ـ شخصى با سخت گيرى بر خود و عائله اش مقدارى از درآمد خود را پس انداز كرده و اكنون سال بر آن گذشته است آيا بايد خمس آن را بدهد؟

جواب:  در فرض سؤال  كه درآمد را در مايحتاج خرج نكرده و سال بر آن گذشته است، خمس آن واجب است.

سؤال 427 ـ دانشجويى كه درآمد كمى دارد، به خاطر نيازهاى آينده خود درآمدهاى خود را جمع آورى مى كند تا در آينده از آن استفاده كند، مثلاً كتاب بخرد يا در ازدواج مصرف كند. آيا به اين پول، خمس تعلق مى گيرد؟

جواب:  اگر در آينده به آن وسيله نياز باشد و تهيه پول آن در زمان نياز مشكل باشد، خمس به اين پول تعلق نمى گيرد.

سؤال 428 ـ شخصى بنا دارد مايحتاج خود را بفروشد و با پول آن مايحتاج ديگر خود را خريدارى كند، مثلاً منزلش را كه كوچك است بفروشد كه با پول آن و با مقدارى ديگر از درآمد سال خود، منزل بزرگترى كه در حدّ شأنش باشد تهيه كند، يا ماشين مورد نياز خود را با طلاى همسرش و بعضى از وسائل منزل بفروشد و با پول آنها منزل مورد نياز خود را خريدارى كند، آيا خمس اين پولها واجب است؟

جواب:  در اين گونه موارد، چنانچه وسايل و مايحتاج و منزل سابق را به نيت تهيه وسايل و منزل و مايحتاج جديد مورد نياز و در حدّ شأن خود بفروشد و آنها را خريدارى كند، تخميس پول آنها واجب نمى شود.

سؤال 429 ـ اينجانب سرمايه كارم يك دستگاه ماشين است كه خمس آنرا نداده ام و اگر بخواهم به قيمت فعلى خمس آن را بدهم با مشكلات و عسر و حرج مواجه مى شوم، وظيفه ام چيست؟

جواب:  در فرض سؤال  فعلاً خمس آن را به قيمت خريد بپردازيد ولى هر وقت آن را فروختيد بايد خمس افزايش قيمت را نيز بپردازد.

سؤال 430 ـ شخصى مبلغى قرض گرفته و سال خمسى او رسيده، آيا بايد خمس آنچه را مانده بدهد؟

جواب:  خير، قرض خمس ندارد.

سؤال 431 ـ شخصى وام گرفته، كه عين آن موجود است و اقساط آن را از پولى كه متعلق خمس نمى شود، مثل ارث يا شهريه پرداخته است، آيا به اين وام خمس تعلق مى گيرد؟

جواب:  در فرض سؤال  خمس به آن تعلق نمى گيرد.

سؤال 432 ـ چنانچه خريدار چك مدت دار بدهد كه پس از سه ماه وصول شود،

براى محاسبه خمس از زمان فروش ملاك است، يا وقت وصول پول؟

جواب:  پس از وصول پول و نقد شدن چك محاسبه كند.

سؤال 433 ـ مقدارى قند و برنج و مبلغى پول براى عزادارى محرم جمع شده و زياد آمده كه در سال آينده مصرف مى شود، آيا خمس آنها واجب است؟

جواب:  خمس به آنها تعلق نمى گيرد.

سؤال 434 ـ در بسيارى موارد از جمله مسائل خمس فرموده ايد (در حد شأن) لطفاً بفرماييد معناى شأن و ملاك آن چيست؟

جواب:  در اين موارد «شأن» به معناى موقعيت و حاجت و نياز است. و حد شأن يعنى به اندازه موقعيت و حاجت. و اين معنا نسبت به افراد و جامعه اى كه در آن زندگى مى كنند متفاوت است و ملاك تشخيص آن عرف است. مثلاً اگر كسى به شخصى چيزى اهداء كند كه در عرف بى مورد و اسراف محسوب شود به طورى كه دهنده را ملامت كنند، گفته مى شود هديه دادن در حد شأن او نيست.

سؤال 435 ـ شخصى در سال گذشته مقدار صد كيلو برنج در منزل داشته كه آخر سال خمسى زياد آمده بود و خمس آن را پرداخت و در سال جارى آنها را مصرف كرد و از درآمد سال برنج خريده كه در آخر سال خمسى، همان مقدار برنج عوض آنها موجود است، آيا بايد خمس اينها را هم بدهد؟

جواب:  خمس اين مقدار كه عوض برنجهاى مخمس است واجب نيست.

سؤال 436 ـ اين جانب سال گذشته در اوّل سال خمسى خود مبلغ يكصد هزار تومان پول مخمس در بانك داشتم. در سال جارى اين پول را به تدريج صرف مايحتاج منزل كردم. ولى در آخر سال جارى، از درآمد امسال همان مبلغ را مجدداً در بانك گذاشتم. بفرماييد آيا بايد خمس اين مبلغ را هم بدهم؟

جواب:  در فرض سؤال  كه در حقيقت اين مبلغ فاضل مؤونه نيست، خمس به آن تعلق نمى گيرد.

سؤال 437 ـ كشاورزى كه سال خمسى داشته مقدارى از محصول كشاورزى خود را براى بذر كنار مى گذارد و مقدارى هم از بازار تهيه مى كند، آيا پس از رسيدن سال خمسى، خمس به آنها تعلق مى گيرد؟ و آيا در تعلق خمس فرقى بين دو صورت مى باشد؟ و نيز آيا قيمت خريد را بايد حساب كند يا قيمت روز محاسبه را؟

جواب:  در فرض مذكور بايد خمس بذر به قيمت فعلى پرداخت شود و در تعلق خمس فرقى بين دو صورت نمى باشد.

سؤال 438 ـ در صندوق ذخيره فرهنگيان ماهانه 5% از حقوق كارمندان كسر مى كنند و دولت هم به همين مقدار اضافه مى نمايد و اين صندوق فعاليت اقتصادى داشته و سود آن نيز به اين مبلغ افزوده مى شود و در پايان مدت خدمت كليه پول و سود ده ساله را به كارمند مى دهند، سؤال اين است كه اين سود و اصل پول كسر شده و پولى كه دولت مى دهد، خمس دارد يا خير؟

جواب:  در فرض سؤال  كه پول پس انداز مال شما است، به طورى كه هر زمان بخواهيد مى توانيد آن را وصول كنيد، خمس دارد و بايد آخر هر سال خمس هر مقدار اضافه شده و سود آن را بدهيد.

سؤال 439 ـ پولى كه براى ثبت نام سفر حج پرداخت شده و سال خمسى بر آن گذشته و هنوز قرعه به نام او اصابت نكرده، آيا مشمول خمس مى باشد؟

جواب:  چنانچه حجة الاسلام قبلاً بر او استقرار پيدا نكرده باشد لازم است خمس آن را بپردازد.

سؤال 440 ـ شخصى قبرى براى خود خريده است، آيا بايد خمس آن را بدهد؟ و اگر در سال خريد فوت كند، آيا بايد خمس پول خريد را از تركه او بدهند؟

جواب:  اگر قبر را خريده و مالك آن شده است بايد خمس آن را به قيمت فعلى بدهد و اگر هم در سال خريد فوت كرد بايد خمس آن را به قيمت فعلى آن از تركه او بدهند. اما اگر قبر را نخريده و مالك آن نيست، بلكه مبلغى از درآمد سال به منظور اولويت يافتن جهت دفن داده است (كه نوعاً اين گونه است) در اين صورت خمس ندارد.

سؤال 441 ـ شخصى در طول دو سال قالى بافته و خمس سرمايه قالى را داده است و در اثر كسادى بازار، قالى را نفروخته و فعلاً به فروش رفته است، آيا بايد خمس پول فروش قالى را بلافاصله بدهد؟

جواب:  در فرض سؤال  كه قالى فروش نرفته است، وقتى فروش رفت و مزد بافت به دستش رسيد تا يك سال مهلت دارد كه اگر در ضمن سال، خرج مايحتاج خود كرد خمس ندارد، اما اگر چيزى از آن ماند و سال بر آن گذشت بايد خمس آن را بدهد.

سؤال 442 ـ كاسبى تمام اجناس خود را نسيه مى خرد و بعد از فروش دين خود را اداء مى كند، گاهى پرداخت بدهى او به سال خمسى آينده مى افتد به اين معنى كه سر سال خمسى مقدارى پول دارد كه بايد بدهى خود را با آن در سال آينده بدهد، آيا مبلغى كه از فروش كالاى نسيه اى بدست آمد. خمس تعلق مى گيرد؟ و آيا عين اجناس باقى مانده خمس دارد؟

جواب:  اين فرد سر سال خمسى بايد درآمد سال خود را محاسبه كند و خمس آنچه زياد آمده بپردازد اما اگر عين جنسى را كه نسيه خريده موجود است يا پول آن موجود است كه بايد به صاحبش بدهد، خمس به آن تعلق نمى گيرد.

سؤال 443 ـ اگر سفيه و مجنون، مالك پولى شوند كه بايد خمس آن داده شود وظيفه چيست؟

جواب:  اگر سفيه يا مجنون از هنگام بلوغ سفيه يا مجنون بوده اند، بايد ولىّ آنها خمس اموال آنها را بپردازد و اگر بعد از بلوغ سفيه يا مجنون شده اند بايد با اجازه حاكم شرع خمس اموال آنها را بپردازند. بلى مجنون ادوارى خودش در زمان بهبودى مكلف است و بايد به وظيفه اش عمل كند و خمس مالش را بدهد.

سؤال 444 ـ اگر ولىّ طفل مقلد مجتهدى باشد كه خمس هديه را واجب نمى داند آيا پرداخت خمس هديه اى كه به بچه داده شده بر ولىّ واجب است؟

جواب:  واجب نيست، بلكه وقتى طفل به حدّ بلوغ رسيد طبق نظر مرجع تقليد خودش عمل كند.

سؤال 445 ـ شخصى اجير شده كه نماز و روزه قضايى انجام دهد و مقدارى از نماز و روزه ها انجام نشده و سال خمسى او رسيده است، آيا بايد خمس پولى را كه مانده بدهد؟

جواب:  به مقدارى كه انجام داده و اجرتش موجود است خمس تعلق مى گيرد، و اما آنچه را به جا نياورده پولش خمس ندارد.

سؤال 446 ـ شخصى وصيت كرده موجودى و اموالش را به يكى از بستگانش بدهند، آيا پس از اخذ مال بايد خمس آن را بدهد يا اينكه مال مأخوذ حكم ارث را دارد؟

جواب:  آنچه طبق وصيت به انسان مى رسد حكم ارث را ندارد و احتياط واجب آن است كه اگر از مؤونه زياد بيايد خمس آن را بپردازد.

سؤال 447 ـ شخصى مبلغى از سيد فقيرى طلبكار است، آيا جايز است طلب خود را از بابت خمس حساب كند؟

جواب:  به نظر اينجانب سهم سادات به احتياط واجب بايد با اجازه مجتهد جامع الشرايط پرداخت شود لذا در مورد سؤال با استجازه مى تواند حساب كند.

سؤال 448 ـ آيا اجازه مى فرمائيد كه مقلّدين حضرتعالى وجوه شرعيّه خويش را به روحانيّونى كه در منطقه هستند يا با حوزه علميّه قم ارتباط دارند و مدّعى هستند كه آن وجوه را به حوزه علميّه مى رسانند پرداخت كنند؟

جواب:  لازم است وجوه شرعيه را جهت حفظ و اداره حوزه هاى علميه براى اينجانب ارسال كنيد، و يا به نمايندگان اينجانب كه اجازه كتبى دارند و قبض اينجانب را به صاحبان وجوه مى رسانند، پرداخت كنيد; ان شاءالله موفق باشيد.

سؤال 449 ـ خانمى است غيرسيده كه سرپرستى اطفال سيّد خود را به عهده دارد، آيا مى تواند از سهم سادات براى مخارج خود و فرزندان استفاده كند؟

جواب:  به نظر اين جانب مصرف سهم سادات به احتياط واجب بايد به اذن مجتهد جامع الشرايط باشد بنابراين در فرض سؤال  كه بچه ها سيد و فقير هستند با اجازه از مجتهد و مرجع تقليد به قيم شرعى بچه ها بدهند و مادر مى تواند به عنوان حق الزحمه از سهم سادات بطور مشترك استفاده كند.

سؤال 450 ـ خانمى است سيّده و شوهر او سيّد نيست و فقير و عائله مند مى باشد آيا مى تواند خمس بگيرد؟

جواب:  بلى مى تواند خمس را قبول كند و خرج شوهر و فرزندان خود كند اگر چه به احتياط واجب دهنده خمس بايد از مجتهد و مرجع تقليدش اجازه بگيرد.

سؤال 451 ـ آيا لازم است به سيد فقير بگويند اين وجه بابت سهم سادات است يا اطلاع دادن به او لزومى ندارد؟

جواب:  اطلاع دادن لازم نيست.

سؤال 452 ـ آيا سيدى كه مى خواهد خمس بگيرد، لازم است خود را فقير بداند تا بتواند خمس قبول كند؟

جواب:  بلى، بايد فقير باشد و خود را فقير بداند والاّ گرفتن آن جايز نيست.


سؤال 453 ـ سيدى است فقير و معلول كه براى حضانت و مراقبت از او مخارج زيادى لازم است، آيا برادر و خواهر او مى توانند مخارجى را كه صرف نگهدارى و خوراك و پوشاك او مى كنند، بابت بدهى خمس خود حساب كنند؟

جواب:  مى توانند از سهم سادات مصرف او كنند چون برادر و خواهر واجب النفقه يكديگر نيستند همانطور كه ساير مؤمنين مى توانند سهم سادات به او بدهند، ولى به نظر اين جانب سهم سادات بنابر احتياط واجب بايد به اذن مرجع تقليد مصرف شود لذا در اين مورد با دفتر تماس بگيرند و به مقدارى كه اجازه داده شد مصرف كنند.

سؤال 454 ـ شخصى مبلغى بابت سهمين مباركين تحويل اينجانب داد كه در قم تحويل دهم، جهت حفظ آن را در بانك گذاشتم، هنگام دريافت مبلغى به عنوان سود، علاوه بر اصل پول دادند، اين سود مال كيست؟

جواب:  اگر پول را به نحو امانت داده كه شما آن را تحويل مرجعش بدهيد، سود حاصله مال صاحب پول است و اگر شما در أخذ وجوه مجاز بوده ايد و دهنده به عنوان اينكه شما را نماينده مرجع مى دانسته داده است، (پول از ملكش خارج شده) در اين صورت پول اضافى كه بانك مى دهد بايد تحويل مرجع دهيد. ضمناً اين تفصيل نسبت به ساير پولهاى امانى و خيريه و صدقات عامه نيز جارى است.

سؤال 455 ـ شخصى لباس را به ذمه خريده و پول آن را از پولى كه متعلق خمس بوده است پرداخته آيا معامله او صحيح است، نماز در آن چه صورت دارد؟

جواب:  اگر به ذمه خريده معامله و نماز صحيح است ولو اينكه قصد داشته از پولى كه متعلق خمس است بپردازد، بلى اگر اصلاً مال حلال ندارد مشكل است.


[1] قال اللّه تعالى: واعلموا اَنّ ما غَنَمْتُم مِن شيىءِ فَاِنَّ لِلّه خُمْسَهْ وَ لِلّرسُولِ وَلِذى القربى واليتامى والمَساكين وابن السَّبيل اِنْ كُنْتم آمَنْتُم بِالله وَ ما اَنزَلنا عَلى عَبدِنا يَومَ الفَرقانِ يَومَ التقى الجمعان والله عَلى كُلِّ شَىء قَدير(سوره انفال، آيه 41).

[2] عن ابى جعفر عليه السلام قال: لايحلّ لاَِحد اَن يشترى مِنَ الخُمس شَيئاً حتّى يصِلَ اِلَينا حَقَّنا (الوسائل، ابواب مايجب فيه الخمس، ب 1، ح 4)
و عن محمّد بن زيد الطبري قال: كتب رجل من تجّار فارس من بعض موالي أبى الحسن الرضا(ع) يسأله الأذن في الخمس، فكتب إليه:
بسم الله الرحمن الرحيم، إنّ اللّه واسع كريم، ضمن على العمل الثواب، و على الضيق الهمّ، لايحلّ مال إلاّ من وجه أحلّه الله، إنّ الخمس عوننا على ديننا و على عيالاتنا و على أموالنا، و ما نبذله و نشتري من أعراضنا ممّن نخاف سطوته، فلا تزووه عنّا، ولاتحرموا انفسكم دعاءنا ما قدرتم عليه، فإنّ إخراجه مفتاح رزقكم، و تمحيص ذنوبكم، و ما تمهدون لأنفسكم ليوم فاقتكم، والمسلم من يفي للّه بما عهد إليه، وليس المسلم من أجاب باللسان و خالف بالقلب، والسلام.
عن محمّد بن زيد قال: قدم قوم من خراسان على أبى الحسن الرضا(ع) فسألوه أن يجعلهم في حلّ من الخمس، فقال: ما أمحل هذا؟! تمحضونا المودّة بألسنتكم و تزوون عنّا حقّاً جعله اللّه لنا و جعلنا له، لانجعل لانجعل لانجعل لأحد منكم في حلّ.
و عن أبي بصير، عن أبي جعفر(عو قال: سمعته يقول: من اشترى شيئاً من الخمس لم يعذره اللّه، اشترى مالا يحلّ له.
و عن ابى الحسين محمّد بن جعفر الأسدى قال: كان فيما ورد علىّ [من] الشيخ أبى جعفر محمّد بن عثمان العمري قدّس الله روحه فى جواب مسائلى إلى صاحب الدار(ع): و أمّا ما سألت عنه من أمر من يستحلّ ما في يده من أموالنا و يتصرّف فيه تصرّفه فى ماله من غير أمرنا فمن فعل ذلك فهو ملعون و نحن خصماؤه، فقد قال النبى(ص): المستحلّ من عترتى ما حرّم الله ملعون على لسانى و لسان كلّ نبي مجاب، فمن ظلمنا كان من جملة الظالمين لنا، و كانت لعنة الله عليه لقوله عزّ وجلّ: «أَلا لَعنَةُ الله عَلَى الظّالِمينَ» إلى آخر.
و عن إسحاق بن عمّار قال: سمعت أبا عبدالله(ع) يقول: لايعذر عبد اشترى من الخمس شيئاً أن يقول: يا ربّ، اشتريته بمالي، حتى يأذن له أهل الخمس. (الوسائل، ابواب الانفال، ب 3، ح 2، 3، 6، 7 و 11)

 


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -