انهار
انهار
مطالب خواندنی

خمس گوسفند و گاو

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 778 :شخصى تعدادى گوسفند دارد كه خمس آنها را داده است. سال بعد تعداد گوسفندان همين مقدار است ولى قيمت آنها دو برابر شده است، آيا خمس دارد؟

جواب: بلى، ترقى قيمت آنها خمس دارد.

سؤال 779 :شخصى تعدادى گوسفند براى استفاده زندگى خود دارد اگر از بچه و پشم آنها در غير مؤونه استفاده كند، آيا خمس گوسفند را بايد بپردازد؟

جواب: لازم نيست. ولى نسبت به بچه و پشم اگر براى سرمايه تجارت و كسب استفاده كند، بايد خمس آنها را بپردازد.

سؤال 780 :بچه هاى گاو و گوسفند كه نگهدارى مى شوند تا مثلا بعد از دو سال از شير آنها استفاده شود، آيا خمس دارند؟ و آيا پشم آنها كه در ضمن اين دو سال استفاده مى شود، خمس دارد؟

جواب: آنچه به مقدار معاش است خمس ندارد.

سؤال 781 :شخص گوسفنددار براى پرداخت خمس گوسفندها آيا بايد قيمت آنها را حساب كند يا محاسبه به تعداد نيز صحيح است؟

جواب: محاسبه هردو صحيح است. ولى در صورتى كه به تعداد حساب كند، بايد در سالهاى بعد علاوه بر خمس تعدادى كه افزايش يافته، خمس نماء متصل گوسفندان قبلى را نيز بپردازد.

سؤال 782 :آيا صاحبان گوسفند مى توانند قيمت علوفه مصرف شده در زمستان را از نموّ گوسفندان كسر كنند و خمس باقيمانده را بپردازند؟

جواب: اگر علوفه را از پول خمس داده شده خريدارى كنند مى توانند.

سؤال 783 :گاو و گوسفندى كه بيش از يكسال عمر دارند، اگر در بين سال خمسى فروخته شوند چه موقع متعلّق خمس واقع مى شوند؟

جواب: اگر از درآمد سالهاى قبل به عنوان استفاده شخصى از شير آنها خريدارى شده است جزء درآمد سال فروش قرار مى گيرد يعنى اگر تا آخر سال خمسى صرف مؤونه نشده بايد تخميس شود.

سؤال 784 :كشاورزى يك گاو داشته كه با زاد و ولد افزايش پيدا كرده و پس از حدود پنج سال، چهار گاو شده است. سپس آنها را فروخته و براى مخارج جهيزيه دخترش هزينه كرده است. پس از آن يك گاو شيرده خريده كه گوساله آن بزرگ شده، حكم خمس آن را بيان فرماييد.

جواب: لازم است به مجرّد فروش، خمس مجموع قيمت را بپردازد. و چنانچه گاو شيرده را از پول خمس داده نشده خريده باشد، بايد خمس آن و گوساله آن را بپردازد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -