انهار
انهار
مطالب خواندنی

مؤونه

بزرگ نمایی کوچک نمایی


سؤال 722 :چه خرجهايى به عنوان مؤونه بحساب مى آيد و خمس به آنها تعلق نمى گيرد؟

جواب: آنچه كه انسان براى خود و خانواده خود خرج مى كند و نيز آنچه در زيارت و جوايز و هدايا و انفاقات و مهمانى ها مصرف مى كند و آنچه در حقوق لازمه، مثل: نذورات، كفارات، اداء دين، ارش جنايت، غرامت و خسارت چيزى كه انسان تلف كرده است و نيز ساير مايحتاج زندگى، مثل: خانه، ماشين سوارى، فرش، كتاب، ساير لوازم مورد نياز زندگى و آنچه براى تزويج اولاد و يا درمان بيمارى آنها و نيز هزينه مربوط به موت اولاد يا عيال انسان و ساير احتياجات عرفى انسان مصرف شود، مؤونه حساب مى شود. بنابر اين آنچه انسان از درآمد سال خود و به حسب شأن خود در رابطه با اين امور صرف كند خمس به آنها تعلق نمى گيرد. بلى اگر مخارج فوق از شأن انسان زياد باشد يا به عنوان عملى سفيهانه باشد و يا از روى اسراف باشد و نيز اگر مخارجى در راه حرام صرف شود  جزء مؤونه بحساب نيامده و بايد خمس آن پرداخت شود. و نيز مخارجى كه در راه تحصيل فايده مصرف مى شود جزء مؤونه است، مثل: مزد كارگر، خرج آبيارى، گازوئيل براى تراكتور و بنزين اتومبيل.

سؤال 723 :آيا تلفن جزء مايحتاج زندگى انسان است، يا خمس دارد؟

جواب: تلفن منزل اگر در شأن انسان باشد جزء مايحتاج است و خمس ندارد. ولى تلفن محل كسب در حكم سرمايه است و خمس دارد.


سؤال 724 :آيا چرخ خياطى مورد احتياج، خمس دارد؟

جواب: اگر فقط براى حاجت خانه باشد خمس ندارد و اگر براى كسب باشد خمس دارد.

سؤال 725 :آيا به وسايل زينتى داخل منزل مثل گل و گلدان و قاب عكس و لوستر خمس تعلّق مى گيرد؟

جواب: اگر بيش از حدّ متعارف نباشد و از درآمد سال تهيه شود، خمس ندارد.

سؤال 726 :كشاورزى است يك گاو شيرده دارد كه از درآمد سال خود خريدارى كرده است. آيا به آن خمس تعلّق مى گيرد؟

جواب: اگر براى استفاده خود و خانواده خود از شيرش خريدارى كرده، جزء مؤونه حساب مى شود و خمس ندارد.

سؤال 727 :آيا پولى كه حجّاج به عنوان ارز همراه مى برند، خمس دارد؟

جواب: اگر از درآمد همين سال باشد و در سال خمسى مصرف شود، خمس به آن تعلّق نمى گيرد.

سؤال 728 :شخصى مقدارى از درآمد سال خود را براى خريد نوارهاى مبتذل ويديويى مصرف كرده است، آيا اين پول جزء مؤونه او بحساب مى آيد؟

جواب: پولى كه در راه حرام صرف شود جزء مؤونه نيست و بايد خمس آن پرداخت شود.

سؤال 729 :آيا به پولى كه در راه اسراف و يا خريد اشياى غير ضرورى و چيزهايى كه در شأن انسان نيست ـ مثل بعضى دكورها و قابهاى نفيس ـ مصرف مى شود، خمس تعلّق مى گيرد؟

جواب: بلى، بايد خمس آنها را بپردازد.


سؤال 730 :شخصى براى پسرش كه هنوز ازدواج نكرده و تحت تكفّل او مى باشد خانه اى خريدارى مى كند كه مقدارى از آن غير مخمّس بوده است. آيا اين پول از مخارج او محسوب مى شود؟

جواب: مقدراى از پول كه از قبل به آن خمس تعلّق گرفته بايد خمس آن را بپردازد. و مقدارى كه از درآمد سال بوده در صورتى كه هبه مناسب شأن او بوده خمس ندارد.

سؤال 731 :لباسى جهت پوشيدن خريدارى كرده ام، با وجود اينكه مورد احتياج بوده يكسال بدون استفاده مانده است، آيا خمس دارد؟

جواب: در فرض سؤال  كه مورد احتياج بوده، خمس ندارد.

سؤال 732 :آيا به اشياى جزيى، مثل: شيشه عطر، مهر، تسبيح كربلا و جانماز كه انسان خريدارى كرده و در اثناى سال مورد استفاده قرار نگرفته، خمس تعلّق مى گيرد؟

جواب: اگر از منافع سال خريدارى كرده و در معرض استفاده باشد، خمس ندارد.

سؤال 733 :آيا به كتابهايى كه اهل علم خريدارى مى كنند و بعضى از آنها ممكن است هيچگاه مورد استفاده قرار نگيرند خمس تعلّق مى گيرد؟

جواب: اگر در معرض استفاده باشند و امكان نياز به آنها وجود داشته باشد، خمس به آنها تعلّق نمى گيرد.

سؤال 734 :سال خمسى اينجانب اول فروردين است. در اسفندماه اجناسى خريدارى كردم تا در ايّام عيد به بستگانم هديه بدهم، آيا به اين اجناس خمس تعلّق مى گيرد؟

جواب: اگر در وقت متعارف خريدارى كرده ايد و مناسب با شأن شما است، خمس ندارد.

سؤال 735 :آيا طلا و زيورآلاتى كه بانوان خريدارى مى كنند جزء مؤونه است؟

جواب: اگر از درآمد سال باشد و بيشتر از شأن آنها نباشد و از آن استفاده كنند، خمس ندارد.

سؤال 736 :كسى كه سال خمسى نداشته و مقدارى پول صرف ساختمان مسجد و حسينيه و بيمارستان و حمّام كرده، آيا به اين پول خمس تعلّق مى گيرد؟

جواب: اگر از درآمد سال او بوده و صرف در موارد مذكوره مطابق شأن او بوده، خمس ندارد. ولى اگر يقين دارد سال بر آن گذشته است، خمس دارد.

سؤال 737 :پيرزنى كه فرزندانش مخارج او را مى دهند مبلغى پول دارد و با اينكه از استفاده زينت افتاده با آن پولها طلا مى خرد تا زمانى كه راه كربلا باز شد خرج سفر كربلا كند، آيا اين طلاها خمس دارد؟

جواب: در فرض سؤال ، اگر سال از آنها بگذرد خمس دارد.

سؤال 738 :آيا پولى كه انسان براى بيمه مى پردازد جزء مؤونه است، يا بايد خمس آن پرداخته شود؟

جواب: اگر پرداخت پول براى بيمه مورد نياز شخص باشد، خمس ندارد.

سؤال 739 :امسال عازم زيارت بيت الله الحرام مى باشم، مبلغى پول به مدير كاروان دادم كه در عربستان پول و ارز آنجا را به من بدهد و هنوز مشرف نشده ام و سال خمسى ام فرا رسيده است. آيا به اين پول خمس تعلّق مى گيرد؟

جواب: در فرض سؤال ، خمس تعلّق مى گيرد.

سؤال 740 :كسى كه در بين سال خمسى چيزى را براى رفع احتياجات خود و خانواده اش خريدارى مى كند و بعد از سال خمسى آن را مى فروشد تا چيز ديگرى تهيه كند يا تبديل به احسن كند، آيا به پول فروش آن خمس تعلّق مى گيرد؟

جواب: پول فروش جزء درآمد سال فروش محسوب مى شود بنابراين اگر قبل از گذشت سال صرف مؤونه شود خمس ندارد و اگر باقى بماند بايد تخميس شود.

سؤال 741 :جنسى را به صورت سلف خريدارى كرده ام و پول آن را پرداخته ام ولى پيش از تحويل جنس، سال خمسى ام فرا رسيده است، آيا بايد خمس پول را بپردازم؟

جواب: اگر جنس خريدارى شده مربوط به مؤونه باشد و در وقت آن نتوانيد تهيه كنيد، خمس ندارد. و در غير اين صورت پرداخت خمس لازم است.

سؤال 742 :خانمى مقدارى طلا و زيورآلات خريدارى كرده و از آن استفاده كرده است و بعد از چند سال آنها را مى فروشد، آيا به محض فروش بايد خمس آنها را بپردازد؟

جواب: اگر از درآمد سال خريدارى كرده و در سالهاى بعد فروخته قيمت آن جزء درآمد سال فروش محسوب مى شود، كه اگر تا پايان سال صرف مؤونه نشود، خمس دارد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -