انهار
انهار
مطالب خواندنی

وفات آیةالله سيدمرتضي پسنديده (1375 ش)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
رحلت عالم مجاهد آيت ‏اللَّه "سيدمرتضي پسنديده" برادر بزرگ حضرت امام خميني(ره) (1375 ش)
آيت‏ اللَّه سيدمرتضي پسنديده، برادر بزرگ حضرت امام خميني، در سال 1274 ش (1313 ق) در خمين به دنيا آمد. سيد مرتضي پس از شهادت پدر، به همراه مادر و عمه خود، به سرپرستي حضرت امام مشغول بود و از ايشان نگهداري مي‏كرد و حضرت امام مدتي از محضر برادر، دروس حوزوي را آموختند. سيد مرتضي، علوم مقدمات و سطوح را نزد علماي اصفهان آموخت و سپس در درس خارج استادان زمان شركت كرد. پس از آن به خمين مراجعت نمودو به تدريس فقه، اصول، كلام و منطق همت گماشت. آيت‏اللَّه پسنديده در دوران سلطنت رضاخان بر اثر مخالفت با رژيم پهلوي و ايستادگي در برابر سرسپردگان حكومت جور، مدتي تبعيد شد و زماني نيز به دليل مخالفت با طرح كشف حجاب محاكمه گرديد. ايشان از محضر آيت‏اللَّه شهيد سيدحسن مدرس نيز فيض برده بود و در مبارزات ملي شدن نفت با آيت‏اللَّه كاشاني ديدار و مشاركت داشت. وي در جريان نهضت اسلامي ملت ايران، بر اثر حمايت از انقلاب و امام، بارها به دادگاه نظامي احضار شد و تحت محاكمه قرار گرفت. ايشان بارها حكم تبعيد غيرقانوني خود را نقض مي‏كرد و بدون ترس از دولت ستمشاهي به قم بازمي‏گشت. آيت‏اللَّه پسنديده پس از پيروزي انقلاب اسلامي، علي رغم موقعيت ويژه‏اي كه از مراتب علم و تجربه و مبارزات مستمر خويش داشت، همچون گذشته افتخار وكالت حضرت امام در امور شرعي مردم را بر هر عنوان و سمتي و هرگونه امتيازي ترجيح داد و در طول سال‏هاي پس از پيروزي انقلاب، با بزرگواري و بي‏هيچ ادعا و توقعي و بدون كمترين تغييري در مواضع و مشي و شيوه زندگي خويش، همان سير و روش گذشته راتعقيب كرد. حضرت امام نيز در تمام ادوار زندگي خويش، همواره با معلم و برادر بزرگ خود با تكريم و تجليل و نهايت احترام و تواضع برخورد مي‏نمودند و نسبت به ايشان اظهار خضوع مي‏كردند. سرانجام اين عالم رباني و فقيه سترگ پس از 101 سال مجاهده، در بيست و دوم آبان سال 1375 ش برابر با 30 جمادي الثاني 1417 ق بدرود حيات گفت و در مسجد بالاسر حضرت معصومه(س) به خاك سپرده شد.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -