انهار
انهار
مطالب خواندنی

خيار عيب

بزرگ نمایی کوچک نمایی


سؤال 1053 :در حالت ظهور عيب در مبيع، خريدار حق فسخ معامله را دارد، آيا حق دارد مبيع را به قيمت معيب از فروشنده مطالبه كند؟

جواب:  در مورد عيب، هم حق فسخ و هم حق ارش، يعنى گرفتن تفاوت بين صحيح و معيب به نسبت ثمن معامله را دارد.

سؤال 1054 :خانه اى معامله شده و در قولنامه به صورت چاپى كليه خيارات اسقاط شده است و مبلغ صد هزار تومان به عنوان واقولى نوشته شده است. ولى در ضمن صيغه عقد، اسقاط تمامى خيارات نشده است و بعد معلوم شده كه خانه عيب دارد و داراى عقب نشينى است، آيا مشترى مى تواند معامله را فسخ كند؟ و آيا علم و جهل بايع در اين مورد اثرى دارد؟ و آيا گرفتن واقولى در اين صورت مشروع است؟ و اصولا با چنين وضعى اسقاط تمامى خيارات شده يا خير؟

جواب الف ـ در فرض سؤال، اگر حكم عقب نشينى قبل از معامله تصويب شده باشد، خريدار حق به هم زدن معامله را دارد.

ب ـ علم و جهل بايع در فرض سؤال تأثيرى ندارد.

ج ـ گرفتن واقولى در خصوص مورد سؤال مشروع نيست و اكل مال به باطل است.
د ـ در صورتى كه در ضمن عقد، اسقاط كافه خيارات نشده باشد، خيار محفوظ است. و بودن در قولنامه كفايت نمى كند.

سؤال 1055 :شخصى منزلش را بدون خيار فروخته است و براى انتقال سند به شهردارى مراجعه كرده است، ولى شهردارى با توجه به اضافه بنا وى را جريمه كرده و دستور تخريب بالكن را داده است، كه با تخريب آن، يك متر از اطاق بالا هم خراب مى شود و بدون دادن جريمه و تخريب انتقال سند ممكن نيست. لذا فروشنده بايد جريمه را بدهد و اضافه بنا را خراب كند و خانه را با كمتر از قيمت مورد معامله به خريدار بدهد و اين ضرر براى فروشنده است. آيا فروشنده حق دارد معامله را بهم بزند و پول خريدار را پس بدهد؟

جواب:  خير، فروشنده در فرض سؤال حق فسخ نداشته و حق فسخ با مشترى است و در صورت عدم فسخ، مى تواند به نسبت تفاوت قيمت، از ثمن استرداد كند.

سؤال 1056 :شخصى گاوى را خريده و براى ذبح به كشتارگاه برده است. بعد از ذبح به دليل مرضى كه داشته، طبق تشخيص دامپزشك، گوشت آن غير قابل استفاده بوده و سوزانده شده است. و فقط از پوست گاو استفاده شده است. بايع و مشترى هر دو مدعى هستند كه از مرض گاو اطلاعى نداشته اند. بر فرض اينكه گاو، غير قابل درمان بوده، يا اينكه قابل درمان بوده، ولى بدون درمان ذبح شده است، آيا معامله مزبور صحيح است؟ و آيا خريدار مى تواند اِعمال خيار كند؟

جواب:  در هر دو فرض سؤال كه طبق نظر دامپزشك، گاو معيوب بوده است و مشترى مطلع نبوده است، معامله صحيح است و چنانچه اسقاط خيار عيب نشده، مشترى خيار عيب دارد. گاو ذبح شده است، حق فسخ ساقط است و مشترى مى تواند ارش بگيرد كه در فرض سؤال، كل قيمت به جز قيمت پوست آن مى باشد. و در فرض دوم، احوط مصالحه است.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -