انهار
انهار
مطالب خواندنی

خريد و فروش فروش مال ديگران

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 1017 :اتومبيلى داشتم، به كسى داده بودم تا با آن كار كند، ولى او خيانت كرد و با مدارك مالكيت من آن را ربود، فعلا اتومبيل را نزد كس ديگرى پيدا كرده ام كه مى گويد از سارق خريده است، آيا مى توانم اتومبيل را از او بگيرم؟

جواب:  اگر براى خريدار محرز باشد كه اتومبيل خريدارى شده مسروقه بوده و مالك واقعى آن شما هستيد، بايد اتومبيل را در اختيار شما قرار دهد و پول خود را از فروشنده پس بگيرد.

سؤال 1018 :چندين نفر در يك قطعه زمين شريك بودند، يك نفر از آنها كل زمين را به كسى فروخته است و من هم اين زمين را از او خريده و بعد از مدتى به كس ديگرى فروخته ام و من يقين به عدم رضايت شركاى اوليه زمين دارم، لطفاً حكم مسأله را بيان كنيد؟

جواب:  خريد و فروش اموال و املاك ديگران بدون اجازه و رضايت آنها جايز نيست و در صورت فروش نسبت به سهام شركا معامله فضولى است و در صورت عدم قبول صاحب يا صاحبان اصلى، معامله باطل است.

سؤال 1019 :اگر كسى چيزى را بخرد و بخواهد از پول حرام قيمت آن را بپردازد، چه حكمى دارد؟

جواب:  حرام است و صحت معامله مشكل است.

سؤال 1020 :اگر كسى جنسى را نسيه بخرد و بعد پول آن را از مال حرام بدهد، آيا معامله او صحيح است؟

جواب:  معامله او صحيح است. ولى بايد پول حلال بدهد و پول حرام را گرفته و به صاحب آن برگرداند. حتى اگر فروشنده متوجه شد، بايد پول حرام را به صاحب آن برگرداند و قيمت جنس خود را از مشترى بگيرد.اگر مبيع متعلّق حق غير باشد

سؤال 1021 :سالها پيش خانه اى را خريدم و قبض و اقباض ثمن و مثمن انجام شد و حتى سند رسمى نيز تنظيم گرديد. مدتى بعد فروشنده خانه مزبور ممنوع المعامله شد، و حكم به مصادره تمامى اموال او شده است. حال آيا خريد و فروش ما، قبل از صدور حكم مذكور صحيح است؟

جواب:  در فرض سؤال، معامله شما صحيح است، بلى اگر حكم مصادره اموال قبل از معامله شما بوده، معامله باطل است.

سؤال 1022 :شخصى زمين همسر خود را بدون رضايت همسر خود فروخته است و همسر او چيزى نگفته است و مشترى سالها در زمين تصرف كرده و درخت كاشته است. اكنون ورثه زن ادعاى فسخ معامله را دارند، آيا مى توانند معامله را فسخ كنند. و در صورت فسخ، حكم اشجار و زراعت زمين مذكور چيست؟ و آيا مى توانند اجاره چندين ساله زمين را بگيرند؟

جواب:  اگر زن در حال حيات خود به اين معامله راضى نشده است، ورثه حق فسخ دارند و اگر فسخ كردند اشجار و زراعت براى كسى است. كه آنها را كاشته است البته بايد اجرت المثل اين مدت را به ورثه بدهد و ضررى را كه متحمل شده، از فروشنده بگيرد.

سؤال 1023 :كسى زمينى را كه از همسرش به او و فرزندانش به ارث رسيده است، بدون اجازه فرزندان خود فروخته است، آيا فرزندان او حق بهم زدن معامله مذكور را دارند؟

جواب:  اگر پدر زمين مشاع را فروخته باشد، در سهم پسران فضولى مى شود و بدون رضايت پسران باطل است و معامله فقط در سهم پدر صحيح است. هرچند خريدار مى تواند كل معامله را فسخ كند.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -