انهار
انهار
مطالب خواندنی

رجوع از حى به حى

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 4 - كسى كه از مجتهدى تقليد مىكرده مىتواند بعد از مدتى از مجتهد ديگرى كه در علم مساوى با آن مجتهد است تقليد كند يا نه؟

جواب: با تساوى در علم و در سائر شرائط، در آن مسائلى كه تقليد كرده، رجوع، خلاف احتياط است

سؤال 5 - اگر شخصى اعلم بودن مجتهدى را از راه دو شاهد عادل خبره بدست آورده به فتواى آن مجتهد عمل نمايد و بعد از چند سال متوجه شود كه آن دو عادل، خبره نبودند و پيدا كردن دو عادل خبره براى او مشكل باشد آيا مىتواند از مجتهدى تقليد كند كه گمان به اعلم بودن او دارد و آن چند سال كه از مجتهد قبلى تقليد كرده اعمالش چه صورت دارد؟

جواب: در فرض سؤال اگر متمكن از فحص است تفحص نمايد تا احراز اعلميت بكند و با عدم تمكن، مظنه كفايت مىكند و نسبت با عمال گذشته در صورتى كه عملش مطابق بوده با رأى مجتهدى كه مكلف بوده به تقليد او و در عبادات هم قصد قربت داشته عملش صحيح و مجزى است

سؤال 6 - شخصى در ابتداى بلوغ، بدون در نظر گرفتن مبناى شرعى، از زيد تقليد كرده و پس از مدتى فهميده كه بايد تقليد بر مبناى شرعى باشد لذا با در نظر گرفتن تساوى بين مراجع عظام، از ديگرى تقليد كرده و پس از مدتى باز براى او شبهه، ايجاد شده و چونكه در ابتداى بلوغ از زيد تقليد كرده بود و مبناى شرعى، تساوى بين آنها است باز از زيد تقليد كرده حال دچار اين شبهه شده كه آيا تقليد زيد درست است چون اول بلوغ از او تقليد كرده يا تقليد آن ديگرى چون تقليد بر مبناى شرعى، از وى شروع شده است؟

جواب: در فرض مرقوم، بنابر احتياط واجب از مجتهد دوم كه طبق موازين صحيحه، از او تقليد كرده تقليد كند، مگر آن كه مجتهد دوم، تقليد را عبارت از عمل به فتواى مجتهد بداند كه در اين صورت، در مسائلى كه عمل نكرده با احراز تساوى هر دو مجتهد، مىتواند از هر كدام بخواهد تقليد نمايد و همچنين اگر مجتهد دوم تقليد را اخذ فتواى مجتهد، براى عمل بداند در مسائلى كه اخذ فتوى از او نكرده مختار است

سؤال 7 - اگر كسى مدتى از يك مجتهدى تقليد مىكرده ولى حالا رجوع كرده به مجتهد ديگر، آيا صحيح است يا خير با توجه به اين كه مىگويند دومى اعلم است؟

جواب: كسى كه دو نفر خبره عادل با علميتش شهادت بدهند اگر معارض با دو نفر خبره عادل ديگر نباشد محكوم با علميت است و در صورت تعارض، تقليد از هر يك جائز است

سؤال 8 - اينجانب دسترسى به مرجع تقليد خود ندارم آيا مىتوانم به مرجع ديگر رجوع كنم يا خير؟

جواب: در مسائلى كه در رساله مرجع تقليد شما است از ايشان تقليد نمائيد و در مسائلى كه در رساله نيست، و دسترسى به مرجع خود نداريد، از مرجع ديگر با رعايت الاعلم فالاعلم تقليد نمائيد


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  
 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -