انهار
انهار
مطالب خواندنی

دفن ميت

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 55 - دائى مىتواند زن خواهرزاده خود را در لحد بخواباند يا نه؟

جواب: در لحد خواباندن ميت، شرطش محرميت نيست لكن از لمس و نظر خوددارى نمايد

سؤال 56 - زيد قريب چهار سال قبل، فوت نموده و در قبر ابتياعى خود مدفون گرديده و ورثه‌اش چهار پسر و چهار دختر و دو عيال است. اكنون برادرش فوت شده او را هم در همين قبر، دفن نموده‌اند آيا در اين مدت كوتاه، جائز بوده در آن قبر، ميت ديگرى دفن گردد يا نه و همچنين اجازه كليه ورثه لازم است يا نه؟

جواب: اگر محل قبر، وقف نبوده و ملك فروشنده بوده و به نحو شرعى خريدارى شده ملك خريدار است و بدون اجازه مالك، تصرف در آن جائز نيست هر چند ميتى كه در آن دفن شده از بيرون رفته باشد و اگر وقف باشد بايد به نحوى كه در وقف، معين شده عمل شود و نبش قبر - جز در مواردى كه در رساله عمليه ذكر شده - حرام است

سؤال 57 - در بندر ديلم معمول شده كه اغلب مردم، اجساد مردگان خود را به قم و يا به غير قم نقل مىدهند و چون بهدارى محل، در تمام فصول، اجازه نقل نمىدهد بنام " قبر هاشمى " زمين را حفر كرده و ميت را به طرف شمال يا جنوب به پشت مىخوابانند و روى آن را با گچ يا گل و غير اينها مسدود نموده سپس گودال (قبر) را با خاك، پر مىكنند پس از مدتى، يك سال يا بيشتر يا كمتر قبر مذكور را نبش نموده جسد را از از آنجا بيرون مىآورند و به مقصد مورد نظر، نقل مىدهند و بعضى از باز ماندگان، اصلا موفق به حمل جسد نمىشوند و به همان حال كه در زمين گذاشته‌اند باقى مىماند آيا با اين وضع، اين عمل، صحيح است و اجازه مىفرمائيد يا نه؟ و ديگر آن كه اگر روى زمين بنائى بسازند و جسد ميت را در آنجا بگذارند همان حكم خود زمين را دارد يا نه؟

جواب: دفن ميت به اين نحو، در داخل زمين يا خارج آن، هر چند بعنوان امانت براى نقل به اماكن متبركه باشد به نظر اينجانب جائز نيست و بايد به همان نحو شرعى و متعارف، زير زمين دفن نمايند و هر وقت خواستند او را به يكى از اماكن مشرفه حمل كنند نبش قبر او - در صورتى كه مستلزم هتك نشود - جائز است

سؤال 58 - شخصى با حريق از بين رفته و فقط مقدارى خاكستر از او باقى مانده آيا وظيفه‌اى در باره او هست؟

جواب: احتياطا خاكستر او را دفن كنند

سؤال 59 - آيا گذاشتن قرآن در قبر همراه ميت با عقيده پاك - ولو وصيت خود او باشد - جائز است يا نه؟

جواب: اگر طورى است كه از آلوده شدن به رطوبات، محفوظ باشد و هتك نباشد به قصد تبرك مانعى ندارد

سؤال 60 - بچه‌اى متولد گرديد و مدت هشت ماه زنده بود و سپس مرد. اين بچه تمام اعضايش سالم بود جز صورتش كه به طرف پشت بود كه اگر رو به قبله مىايستاد يا او را وامى داشتند مقاديم بدن، همه به طرف قبله اما صورتش كاملا پشت به قبله بود اكنون نظر خودتان را نسبت به دفن اين ميت، و اين كه آيا اگر اين بچه زنده مىماند تا بالغ مىشد چگونه واجب بود نماز بخواند و ديگر آن كه اگر صورت او كاملا به طرف مشرق يا مغرب بود چه مىبايست كرد بيان فرمائيد

جواب: در اين مسأله تشخيص تقديم احد طرفين مشكل است و اقوى تخييرا است اما در نماز على الظاهر مقاديم بدن كه مىتواند ركوع و سجود بجا آورد مقدم است در استقبال، و ركوع را به همان وضع بجا آورد چون ركوع با اين حال صدق مىكند و در سجده نيز گذاشتن يكى از جبينين بر زمين كافى است و احتياطا مهر را هم به پيشانى بگذارد. و براى دفن او را مانند ساير اموات روى دست راست دفن نمايند

سؤال 61 - در كتاب طهارت فرموده‌اند كه بايد صاعقه زده و غرق شده و سكته كرده را بگذارند و سه روز صبر كنند تا يقين به موت آنها حاصل شود كما اين كه پنجاه سال پيش چنين مىكردند ولى در اين زمان به معاينه دكتر، فورا دفن مىكنند، آيا معاينه دكتر كافى است؟

جواب: اگر از قول دكتر، يقين به موت، حاصل شود دفن، جائز است و الا جائز نيست تا يقين حاصل شود

سؤال 62 - در ممالك غربى اروپا مرده را توى جعبه مىگذارند و دفن مىكنند آيا چنين كارى مخالف با احكام اسلام نيست؟

جواب: پس از غسل و كفن و نماز اگر او را در جعبه بگذارند به نحوى كه رو به قبله باشد - به شكلى كه ميت را در قبر مىگذارند - و دفن كنند مانعى ندارد

سؤال 63 - در محل ما سردابى است كه از قديم، اطفال مرده را در ميان آن سرداب، روى هم يا كنار هم مىگذارند و درب ورودى آن را با سنگ و خاك و گل مىپوشانند و بعد از مدت كوتاهى مجددا درب سرداب را باز كرده و طفل مرده ديگر را در آنجا مىگذارند. اكنون آيا اين نحو دفن را تجويز مىفرمائيد يا نه و بر فرض عدم جواز آيا واجب است مرده‌هائى را كه در آنجا گذاشته‌اند و بعضى از آنها تازه و بعضى پوسيده است دفن شرعى نمايند؟

جواب: با صدق دفن و موارات في الارض، جواز، بعيد نيست. لكن احتياط آنست كه قبر بكنند و آنها را دفن نمايند و اين احتياط، ترك نشود

سؤال 64 - در قبرستان كهنه، قبرى براى دفن ميتى كنده‌اند، اتفاقا استخوان مرده‌اى در آمده كه معلوم است چندين سال قبل، دفن شده آيا مىتوانند ميت را در آنجا دفن كنند يا نه؟

جواب: در فرض سؤال در صورتى كه بدانند محل قبر است و شك كنند استخوان آن پوسيده است يا نه، كندن آن جائز نيست لكن جائى را كه كنده‌اند دفن ميت در آن جائز و استخوانى را كه در آورده‌اند دو بار دفن كنند


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -