انهار
انهار
مطالب خواندنی

مساجد

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 1175- تعريف و شرايط مسجد جامع چيست؟

جواب: آن مسجدى است كه برپا مى‏شود نماز جماعت از تمام اهالى شهر و مقابل آن مسجد قبيله خاصه است.

سؤال 1176- شخصى كه مسجد يا حسينيه‏اى را وقف مى‏كند و خود را متولى آن قرار مى‏دهد چه مقدار مى‏تواند ولايت داشته باشد؟

جواب: ولايتش رعايت مصالحى است كه براى مسجد است يا آن مصلحتى را كه صحيح است براى خود قرار دهد.

سؤال 1177- حدود ولايت واقف مسجد كه براى خود قرار داده، و همچنين واقف حسينيه، چيست؟

جواب: بايد مراعات نمايد مصالحى را كه براى خود قرار داده از مواردى كه صحيح است اعتبار آن.

سؤال 1178- آيا جارى مى‏شود احكام مسجديت (مسجد حرام و مسجد نبوى) بر توسعه‏اى كه حاصل گرديده بعد از عهد پيغمبر صلى الله عليه و آله از قبيل عدم جواز مرور جنب و نحو آن و حصول ثواب نماز در آن دو مسجد؟

جواب: بله جارى است بنا بر احوط.

سؤال 1179- اراضى موقوفه‏اى را كه معمولاً مسجد مى‏سازند احكام مسجد بر آجر و فرش و هم‏چنين بر بناى آن جارى است يا نه؟

جواب: حكم مسجد ندارد. واللََّه العالم.

سؤال 1180- مسجدى بوده و غصب گرديده و خانه شده آيا جايز است دخول در آن براى غاصب و غير او و حكم نماز و غسل نمودن در آن چيست؟

جواب: جايز نيست.

سؤال 1181- مقدارى از زمين مسجد را راه قرار داده‏اند عبور از آن چه صورت دارد؟

جواب: در صورت محتاج اليه بودن مانعى ندارد.

سؤال 1182- ميان مساجد و صحن‏ها حوض‏هايى احداث مى‏كنند كه قبلاً نبوده و بر فرض مباح بودن آبش آيا وضو گرفتن جايز است يا خير؟

جواب: جايز و مانعى ندارد.

سؤال 1183- از صحن مسجد كه وسيع است، به نفع مسجد جايز است دكان بسازند و به اجاره بدهند يا خير؟

جواب: جايز نيست.

سؤال 1184- معروف است كه جايز نيست دفن نمودن مرده‏ها در مسجدها و ليكن مى‏بينيم زيادى از مساجد معروفه در آن قبور هست مانند مسجد الحرام و مسجد نبوى و مسجد طوسى و غير آنها آيا اين قبور جزو مسجد است يا خير؟

جواب: اين قبور در مساجد ذكر شده قبل از قرار گرفتن مسجد بوده.

سؤال 1185- شخصى در همسايگى مسجد سكونت دارد به خاطر اياب و ذهاب و راه به صحن مسجد، آيا مى‏تواند از حياط خود به سوى صحن مسجد درى باز نمايد يا خير؟

جواب: در صورتى كه موجب تصرف در ديوار مسجد يا بر خلاف مصلحت مسجد باشد جايز نيست.

سؤال 1186- مساجدى كه ساخته مى‏شود معمولاً داخل شبستان و خارج آن كه صحن مسجد است مورد وقف واقع مى‏شود و بسيار است كه بعدها شبستان را خراب كرده و بزرگتر مى‏سازند بفرمائيد اين مقدارى كه وقف بوده لكن تنجيس آن حرام نبوده حالا كه داخل در مسجد شده آيا نجس كردن آن حرام است و بايد تطهير شود يا نه؟

جواب: اگر به عنوان مسجد و جزو آن بوده تنجيس آن حرام است، و اگر از مرافق مسجد و عنوان صحن مسجد بدون اينكه جزو آن باشد شمرده شود، به جز كردن حكم مسجد را پيدا نمى‏كند. واللََّه العالم.

سؤال 1187- سابقاً در دهى مسجدى ساخته شده و حالا كوچك است در جلوى مسجد مقدارى زمين نظير ميدانى مى‏باشد آيا اجازه مى‏فرمائيد از اين زمين براى توسعه مسجد استفاده شود يا خير؟

جواب: هر گاه از اراضى موات و مباحه باشد مانعى ندارد. واللََّه العالم.

سؤال 1188- درب و پنجره مسجدى زياد است و چون به مسجد ديگرى هم كه قدرى جستجو كرده‏ايم لازم نيست طبق مسئله 919 توضيح فروش شده، بفرمائيد تنجيس آنها بعد از فروش هم حرام است يا نه و به فرض حرمت آن آيا تطهيرش واجب است يا نه و معلوم است كه اعلام اين امر به مشترى موجب تنزل قيمت درب و پنجره يا غير آنها است و هم چنين خاك داخلى مسجد كه زيادى است و بايد مبلغى داده تا خاك را ببرند آيا بعد از خارج كردن از مسجد تنجيس آن خاك حرام نيست تا آنكه موجب رغبت خريدار شده و يا استفاده تمام شود يا تنجيس حرام است؟

جواب: تنجيس آنها حرام نيست بعد از جدا كردن و خارج نمودن اگر چه هنوز نفروخته باشيد. واللََّه العالم.

سؤال 1189- در محلى سماورى وقف بر مسجد شده چون مردم آنجا به جاى ديگرى كوچ كرده‏اند و عده قليلى در آن ده باقى مانده و بالنتيجه اين سماور تعطيل است آيا اجازه فروش اين سماور و صرف ثمن آن را در مصارف امور دينيه  مى‏فرمائيد يا نه؟ و هم چنين سماور و اشياء اضافى مسجد و حسينيه.

جواب: در صورت امكانِ استفادهء از آن در مسجد ديگر به آنجا منتقل شود كه از آن در آنجا استفاده شود، و اگر در همه جا مساوى باشد بدون فايده بودنش، عمل به صورت سؤال نمايند. واللَّه العالم.

سؤال 1190- اشيايى است زيادى در مسجد يا تكيه‏ها از قبيل فرش يا پرچم و بخارى و غير اينها كه مى‏شود در مساجد يا تكيه‏هاى ديگرى استعمال شود در عين حال آيا اجازه مى‏فرمائيد كه فروش شود و براى همان مسجد يا تكيه اوّلى چيزى خريده شده و وقف شود، يا به مصارف آن مثل تعمير مسجد و محل، يا احتياجات ديگرش مصرف شود و همچنين قالى‏هايى در مسجدى نخ نما شده ولى هنوز قابل استفاده است آيا مى‏شود آنها را بفروشيم و قالى بهترى بخريم يا جايز نيست؟

جواب: در صورتى كه اشياى مذكوره وقف همان مسجد است و قابل استفاده مى‏باشد فروش آن جايز نيست، و اما اگر وقف نباشد، و يا وقفيت آنها معلوم نباشد، يا قابل استفاده نيست، فروش آنها در اين سه صورت جايز است به شرط نظارت يكى از وكلاى اين جانب و وقف نمودن اشيايى كه خريده مى‏شود به نحو سابق، و اما قالى چنانچه قابل استفاده است فروش آن جايز نيست. واللَّه العالم.

سؤال 1191- اگر مهرهايى كه وقف مسجدى شده بشكنند آيا از وقف بودن مى‏افتند و جايز است كه آنان را برداشت؟ و اگر شخصى اين مهرهاى شكسته را درست نمود مالك آنان مى‏شود؟

جواب: با شكسته شدن از وقفيت نمى‏افتند، و اگر كسى اين مهرها را درست كرد مالك آنها نمى‏شود، و بايد به مكانى كه قبل بودند بازگردانده شوند.

سؤال 1192- مهرهايى در بعضى مساجد است كه خاك گرديده و خاك‏هاى آنها را خارج كرده‏ اند و در جاى پاكى قرار داده‏ اند سپس بعضى مؤمنين آن خاك‏ها را در قالب گذاشته و مهر كرده‏اند آيا جايز است خارج كردن از مسجد اوّل يا خير؟

جواب: اگر ممكن باشد انتفاع بردن به آنها به همان صورت براى نماز جايز نيست خارج كردن آنها.

سؤال1193- مهرهايى كه از خاك مهر درست شده آيا واجب است برگرداندن آنها به مسجد اوّل آن، يا جايز است وضع آن در هر مسجدى؟

جواب: بله مختص است به همان مسجد اوّل.

سؤال 1194- آيا تصرف در اين مهرها بعد از خاك گرديدن آنها احتياج به اذن حاكم شرع است يا خير؟

جواب: جايز نيست تصرف در صورتى كه ممكن باشد انتفاع به آن، و اما قرار دادن آنها را مانند حالت اوّل پس اشكال ندارد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -