انهار
انهار
مطالب خواندنی

عيوب

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 650 -در نكاح دائمى اگر زن قبل از نزديكى، به علّت عنين بودن مرد طلاق بگيرد يا به هر علّت ديگرى عقد نكاح فسخ شود در اينصورت شوهر نسبت به نصف مهر مشغول الذمه است و اگر هم قبلاً كل مهر را پرداخت كرده نسبت به نيمى از آن حق رجوع دارد. حال اگر قبلاً زن مهر خود را به طور كامل به شوهر خود هبه كرده باشد آيا در اينصورت نيز بايد به ميزان نصف مهر به شوهر سابق خود برگرداند؟

جواب: اگر به جهت «عنّين» بودن مرد، عقد فسخ شود بايد زوج نصف مهر را پرداخت نمايد و اگر بجهت عيبهاى ديگرى كه موجب فسخ است عقد فسخ مى شود اگر نزديكى انجام نشده چيزى بر زوج واجب نيست و اگر نزديكى انجام شده بايد تمام مهر را بدهد و در صورت هبه كردن مهر خود به شوهر لازم نيست نصف مهر را بشوهر برگرداند بلكه اگر هبه معوضه نباشد مى تواند نصف مهر خود را از زوج مطالبه نمايد.

سؤال 651 -با توجه به موارد فسخ نكاح در صورتيكه زوجه دچار چسبندگى لب كوچك فرج باشد كه امكان دخول نباشد ولى چسبندگى مزبور طبق نظريه پزشك متخصص بسهولت قابل جراحى باشد آيا عيب مزبور از موجبات فسخ نكاح مى باشد يا خير؟

جواب: بلى از موجبات فسخ نكاح مى باشد.

سؤال 652 -زوج قبل از عقد مجنون بوده زوجه نمى دانسته در اين صورت عقد باطل بوده يا منعقد شده و زوجه فسخ مى كند و باز اين مسئله چند صورت دارد جنون زوج قبل از عقد و بعد از عقد قبل از مقاربت و بعد از مقاربت لطفاً جواب چند صورت را بيان بفرمائيد.

جواب: در فرض مسأله زوجه حق فسخ نكاح را دارد چه اينكه قبل از عقد مجنون بوده و زوجه نمى دانسته يا اينكه بعد از عقد جنون عارض زوج شود و اگر مقاربت صورت گرفته است زوجه استحقاق تمام مهر را دارد و اگر مقاربت صورت نگرفته است استحقاق چيزى را ندارد.

سؤال 653 -در مورد عيوب موجب فسخ نكاح در زنان، در حال حاضر بيماريهاى جديدى بوجود آمده كه خطر آنها ممكن است به مراتب از بيماريهاى ذكر شده بيشتر باشد، به عنوان مثال: بيمارى ايدز و يا بيمارى سلّ و بيماريهاى ديگر، حال سؤال اين است كه با توجّه به مطالب فوق مى شود موارد و مصاديق ديگرى از عيوب و بيماريها را هم شمارش كرد و جزو عيوبى آورد كه موجب فسح نكاح است؟ ملاك اين بيماريها براى قابل فسخ بودن نكاح چيست؟

سؤال 653 -عيوب موجب فسخ نكاح در توضيح المسائل بيان شده است و غير آن هر چند خطرناكتر باشد به آن اضافه نميشود.نگاه و لمس س 654 -آيا در كشورهاى اروپايى دست دادن و نگاه كردن به زنهايى كه هيچ گونه خود را نمى پوشانند اشكال دارد يا خير؟

جواب: اگر بدون قصد لذّت به آن قسمت از بدن زنهاى كافر كه معمولاً نمى پوشانند نگاه كنند در صورتى كه نترسند به حرام بيفتند اشكال ندارد و دست دادن به آنها اشكال دارد.

سؤال 655 -در موارد محذورات اخلاقى - اجتماعى، دست دادن با دستكش و بدون ريبه با زنانِ نامحرم چه حكمى دارد؟

جواب: اگر بصورت معمولى و بدون ريبه باشد مانعى ندارد.

سؤال 656 -حدّ گفت و گوى مجاز نامحرمان را بيان فرمائيد؟

جواب: در صورتى كه موجب فساد نباشد اشكال ندارد.

سؤال 657 -خياطى كردن مردان براى زنان چه حكمى دارد؟

جواب: جايز نيست چون مستلزم حرام مى باشد


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -