انهار
انهار
مطالب خواندنی

اجازه پدر در عقد دائم

بزرگ نمایی کوچک نمایی

١مخالفت پدر با ازدواج فرزند

سؤال: اگر پدر دختر باکره دلیل قانع کننده ای برای مخالفت نداشته ولی مخالفت کند آیا شرط اجازه پدر از بین می رود؟

جواب:چنانچه به تصدیق بزرگترهاى فامیل خواستگار کفو و متناسب دختر باشد، و پدر دختر بدون دلیل معقول مخالفت کند، اذن او ساقط است، و آنها مى توانند با هم ازدواج کنید. هر چند شایسته است در صورت امکان رضایت پدر دختر جلب شود.

 

٢شرط اذن پدر برای ازدواج دختری که بکارتش را غیر از راه ازدواج از دست داده است

سؤال: اگر دخترى بر اثر سوار شدن بر حیوانی یا افتادن از بلندی و یا از طریق زنا بکارتش را از دست داد آیا او رشیده است و می تواند بدون اذن والدین ازدواج کند، یا نه احتیاج به اجازه دارد؟

جواب:تنها دخترانی که یک بار با اذن پدر ازدواج کرده اند و به هر علتی از شوهرانشان جدا شده اند برای ازدواج مجدد نیاز به اذن پدر ندارند.

 

٣غایب بودن پدر یا جد پدری زوجه

سؤال: طبق فتواى علما در صورتى که پدر و یا جدّ پدرى غایب باشد و دختر باکره احتیاج به شوهر داشته باشد، اجازه ساقط مى شود، معناى احتیاج داشتن به شوهر چیست؟

جواب:منظور این است که به سنّى رسیده است که هرگاه شوهر نکند به زحمت یا به خطر مى افتد.

 

٤دختری که پدر و جد پدری ندارد

سؤال: آیا دختری که پدر و جد پدری اش فوت شده اند می تواند بدون اذن خانواده ازدواج کند؟

جواب:درصورتی که به تصدیق بزرگترهای فامیل (از قبیل عمو یا دائی) خواستگار مورد نظر کفو و مناسب دختر باشد و دسترسی به پدر دختر نباشد می توانند با هم ازدواج کنند.

 

٥مخالفت پدر با ازدواج دختر عاقله رشیده

سؤال: در رساله جنابعالى آمده: «اگر دختر عاقله بالغه رشیده نیاز به شوهر داشته باشد، و پدر او را از ازدواج با مردى که شرعاً و عرفاً کفو او است منع کند، اجازه پدر در این جا شرط نیست.» آیا منظور، ازدواج دائم است یا شامل موقّت هم مى شود؟ اگر شامل ازدواج موقّت مى شود، هم کفو بودن در آن به چه معنایى است؟

جواب:تفاوتى نمى کند; ولى معمولا ازدواج موقّت به مصلحت دختران باکره نیست، و مخالفت پدر بجاست.

 

٦اذن پدری که از غلات محسوب می شود

سؤال: آیا ازدواج موقت با دختری که خود شیعه بوده اما پدر اهل فرقه ای است که جزیی از غلات محسوب می شوند نیاز به اذن پدر دارد؟

جواب:در صورتکیه دختر سن کمی نداشته باشد و دارای رشد کافی عقلی و جسمی و تشخیص مصالح خود بوده باشد مانعی ندارد.

 

٧منظور از رشیده

سؤال: منظور از رشیده دقیقاً چه کسی است؟

جواب:معمولاً دخترهای بالای سی سال در مسائل ازدواج رشیده هستند.

 

٨سنی که دختران در آن نیاز به اذن پدر ندارند

سؤال: اجازه پدر برای ازدواج دختران تا چه سنی لازم است؟

جواب:از سن سی سال به بالا به شرط اینکه دختر، فرد هوشیاری باشد و بتواند تصمیم بگیرد و مصلحت خود را تشخیص دهد، اجازه پدر لازم نیست

.

٩ازدواج دختر باکره بدون اذن پدر با رضایت جد پدری

سؤال: دختر باکره یی که پدرش راضی نیست و اذن به ازدواج او را نمیدهد ولی جد پدری دختر (پدر پدرش) به عقد راضی است و اذن میدهد آیا صحیح است؟

جواب:مانعی ندارد

.

١٠اذن پدر برای ازدواج دختر رشیده

سؤال: آیا اذن پدر در ازدواج (موقت یا دایم) دختری که رشیده است و صلاح و فساد خود را درک می کند شرط است؟ اگر جواب مثبت است آیا شرط تکلیفی است؟

جواب:این کار بدون کسب اجازه ولىّ دختر جایز نیست. و منظور از باکره دخترى است که قبلا شوهر نکرده است، خواه عضو بکارت موجود باشد، یا نه.
این شرط جنبه وضعی دارد

 

١١اذن پدر برای ازدواج دختر رشیده

سؤال: آیا اذن پدر در ازدواج (موقت یا دایم) دختری که رشیده است و صلاح و فساد خود را درک می کند شرط است؟ اگر جواب مثبت است آیا شرط تکلیفی است؟

جواب:این کار بدون کسب اجازه ولىّ دختر جایز نیست. و منظور از باکره دخترى است که قبلا شوهر نکرده است، خواه عضو بکارت موجود باشد، یا نه.
این شرط جنبه وضعی دارد

.

١٢تحصیل رضایت پدر بعد از عقد

سؤال: دختر جوانى بدون اذن پدر و مادر خود به خانه کسى مى رود و به درخواست پسر و دختر عقد نکاح بدون رضایت پدر خوانده مى شود و اعمال مترتّب بر نکاح انجام مى گیرد، در حالى که اگر دختر با پدر مشورت مى کرد مانعى هم وجود نداشت، در این دو صورت (تحصیل رضایت پدر بعد از عقد و عدم تحصیل رضایت)، حکم عقد چیست؟

جواب:بهتر این است که بعداً رضایت پدر را جلب نماید.

 

١٣ساقط شدن اجازه پدر در ازدواج

سؤال: اگر دخترى با پسر هم شأن شرعى و عرفى خود قصد ازدواج داشته باشد، آیا اذن پدر ساقط است؟

جواب:در فرض مسأله اگر پدر مخالفت کند اذن او ساقط مى شود.

 

١٤اذن ولی در ازدواج دختری که ازاله بکارت شده

سؤال: در یک حادثه رانندگى بکارت دخترى زایل شده، و با مراجعه به پزشکِ جرّاح ترمیم گردیده است. آیا چنین فردى حکم باکره را دارد، و براى ازدواج اذن پدر شرط مى باشد؟ اگر بر اثر تجاوز ازاله بکارت شود چطور؟

جواب:در هر دو صورت اجازه پدر شرط است

 


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -