انهار
انهار
مطالب خواندنی

حکم اعمالی که بدون تقلید انجام شده[14]

بزرگ نمایی کوچک نمایی

(مسأله 14) اگر مکلف مدتی اعمال خود را بدون تقلید انجام دهد درصورتی اعمال او صحیح است که بفهمد به وظیفه واقعی خود رفتار کرده است1، یا عمل او( با فتوای مجتهدی که وظیفه اش تقلید از او بوده ، یا2) با فتوای مجتهدی که فعلاً باید از او تقلید کند مطابق باشد 3.

1- گلپایگانی، صافی: در صورتی صحیح است که مطابق با واقع انجام شده باشد و اگر عبادی بوده به قصد قربت آن را بجا آورده باشد. و راه به دست آوردن مطابق شدن آن با واقع این است که یا بعد علم پیدا کند که مطابق با واقع بوده یا آنکه مطابق فتوای مجتهدی که فعلا وظیفه اش تقلید از اوست واقع شده  باشد                                                        

سیستانی:اگر اعمال او مطابق با واقع یا فتوای مجتهدی باشد که اکنون می تواند مرجع او باشد صحیح است و در غیر این صورت اگر جاهل قاصر بوده و نقص عمل از جهت ارکان و مانند آن نبوده است عمل صحیح است و همچنین است اگر جاهل مقصر بوده است و نقص عمل از جهتی بوده است که در صورت جهل صحیح است مانند جهر به جای اخفات یا به عکس و همچنین اگر کیفیت اعمال گذشته را نداند که محکوم به صحّت است بجز در بعض موارد که در منهاج ذکر شده است.

2- [ قسمت داخل پرانتز در رساله آیت الله اراکی نیست]

3- بهجت:و عباداتی را که قبلاً انجام داده با قصد قربت انجام داده باشد.

 نوری: مگر عمل را طوری انجام داده باشد که از گفته آنان به احتیاط نزدیکتر باشد که دراین صورت هم صحیح است.

*****

خوئی:  مسأله – اگر مکلف مدتی اعمال خود را بدون تقلید انجام دهد ، سپس از مجتهدی تقلید نماید ، در صورتی که آن مجتهد به صحّت اعمال گذشته حکم نماید آن اعمال صحیح است و الّا محکوم به بطلان است ..

. تبریزی: نکته : نظر به اینکه استحباب اغلب اعمال مستحبی که در این رساله آمده است ثابت نشده است لذا باید به نیت رجاء آورده شود ، یعنی هنگام عمل چنین قصد شود که این عمل را به امید آنکه مطلوب و خواسته خداوند باشد بجا می آورم ، مگر در مواردی که تصریح به ثبوت استحباب شود.

وحید: مسأله – مکلفی که مدتی اعمال خود را بدون تقلید انجام داده، در صورتی که مطابق با واقع یا فتوای مجتهدی باشد که فعلاً وظیفه اش تقلیداز اوست صحیح است.

فاضل: مسأله – اگر مکلفی مدتی عبادات خویش را بدون تقلید انجام داده و مقدار آن عبادات را نداند در این صورت اگر بداند آن عبادات را مطابق با فتوای مجتهدی که باید از او تقلید می کرده است انجام داده ، آن عبادات صحیح است و در غیر این صورت واجب است به مقداری که یقین به فوت آن دارد ، قضاء کند ، البته در صورتی که مرجع تقلید فعلی او قضاء را واجب بداند؛ و احتیاط مستحب این است که به مقداری قضا کند که علم به برائت ذمّه پیدا کند.

زنجانی: مسأله – اگر مکلف مدتی اعمال خود را بدون تقلید انجام دهد ، و پس از آن از مجتهدی تقلید نماید، در صورتی که این مجتهد اعمال گذشته را صحیح بداند آن اعمال صحیح است و اگر باطل بداند محکوم به بطلان است و چنانچه نسبت به صحت آن اعمال احتیاط کند مکلف به وظیفه احتیاطی عمل می کند.

مکارم: مسأله – هرگاه کسی مدتی اعمال خود را بدون تقلید انجام داده، سپس تقلید کند، اگر اعمال سابق مطابق فتوای این مجتهد باشد صحیح است وگرنه باید اعاده کند همچنین است اگر بدون تحقیق کافی از مجتهدی تقلید نموده.

سبحانی: مسأله – اگر مکلف مدتی اعمال خود را بدون تقلید انجام دهد، سپس تقلید کند در صورتی اعمال سابق او صحیح است که مطابق فتوای مجتهدی باشد که اکنون از او تقلید می کند و گرنه باید اعاده کند.

مظاهری: مسأله – اگر مکلف مدتی اعمال خود را بدون تقلید انجام می داده است باید از آن به بعد از یک مجتهد جامع الشرایط زنده تقلید کند و اعمال گذشته را حمل بر صحت کند.

مسائل اختصاصی

فاضل: مسأله 16- واجب است بر مکلف که در مسأله لزوم « تقلید از اعلم » یا « عدم لزوم » آن از یک مجتهد اعلم تقلید نماید.

فاضل: مسأله 17- اگر مجتهدی در احکام عبادات اعلم باشد و مجتهد دیگری در احکام معاملات ، احتیاط آن است که مکلف تقلید را تقسیم نماید یعنی در عبادات از اوّلی و در معاملات از دوّمی تقلید نماید.

فاضل: مسأله 18- واجب است مکلف در زمانی که در جستجوی اعلم است ، به احتیاط عمل کند.

مکارم: مسأله 18- هر گاه مدتی تقلید کرده امّا نمی داند تقلید او صحیح بوده یا نه ، نسبت به اعمال گذشته اشکالی ندارد ، امّا برای اعمال فعلی و آینده باید تقلید صحیح کند.

مکارم: مسأله 19-هر گاه دو مجتهد مساوی باشند می توان بعضی از مسائل را از یکی و بعضی را از دیگری تقلید کرد.

مکارم: مسأله 20- فتوی دادن و اظهار نظر کردن در مسائل شرعی برای کسی که مجتهد نیست (یعنی قادر به استنباط احکام از مدارک و دلائل آن نمی باشد) حرام است و هر گاه بدون اطّلاع اظهار نظر کند مسؤول اعمال تمام کسانی است که به گفته او عمل می کنند.

سبحانی: مسأله  14– عدول از مجتهدی به مجتهد دیگر جایز نیست مگر اینکه دومی اعلم باشد، و نیز فتوی دادن و اظهار نظر در مسائل شرعی برای کسی که قادر بر استنباط احکا م از مدارک آن نیست حرام است، و مسئول اعمال دیگران خواهد بود.

سبحانی: مسأله  15– عدالت یک حالت خداترسی باطنی در انسان است که او را از ارتکاب گناهان کبیره و اصرار بر صغیره باز می دارد و اگر هم گناهی از او سرزد فوراً نادم شده و استغفار می کند.

سبحانی: مسأله  16– منظور از اصرار بر گناهان صغیره این است که گناهی را که کرده است دو یا سه مرتبه انجام دهد اما با یکمرتبه انجام دادن و یاقصد تکرار، اصرار صورت نمی پذیرد.

تذکر: هرکجا که حکم مسأله به لفظ «احتیاط واجب» یا «احتیاط» ذکر شده است عمل به آن احتیاط الزامی است.

مظاهری: مسأله  17– اگر مجتهد اعلم فتوا نداشته باشد یا دسترسی به فتوای او ممکن نباشد باید به فتوای مجتهدی که علم او از مجتهد اعلم کمتر و از مجتهد های دیگر بیشتر است عمل نماید .

مظاهری: مسأله  18– در زمانی که در اعلمیت مجتهدین اختلاف باشد یا مجتهد اعلم وجود نداشته باشد مکلف می تواند از هر مجتهد جامع الشرائطی تقلید کند، همچنین در چنین شرایطی از دو مرجع و یا بیشتر می شود تقلید کرد ورجوع از مرجعی به مرجع دیگر نیز جایز است.

مظاهری: مسأله  19– در غیر فروعات فقهیه مانند پرداخت وجوهات شرعیه و تعیین قیّم یا سرپرست برای اوقاف و یا تعیین وصیّ برای کسی که وصیّ رجوع به اعلم یا رجوع به مرجع تقلید شخص لازم نیست و رجوع به مجتهد جامع الشرایط کفایت می کند.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -