انهار
انهار
مطالب خواندنی

ارث زوجه

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 17 - خواهشمند است بيان فرمائيد در مورد ارث زوجه آيا آب املاك مزروعى جزء اعيانى محسوب مىشود يا جزء زمين؟

 جواب: در فرض سئوال از آبى كه در حال فوت زوج، از زمين خارج شده و در مجراى قنات يا استخر و حوض موجود است زوجه ارث مىبرد ولى از آبى كه بعد از موت از زمين خارج مىشود ارث نمىبرد وتابع زمين است

سؤال 18 - شخصى وصيت به ثلث كرده و وصى هم تعيين نموده و عيال هم دارد ولى اولاد ندارد بفرمائيد آيا زوجه موصى از ديوار باغها و از سنگ چين و از كول چاه ارث مىبرد يا نه و از كل ما ترك چهار يك ارث مىبرد يا پس از اخراج ثلث، چهار يك مىبرد و ورثه‌اى كه مىخواهند چهار يك به زوجه متوفى بدهند قيمت آن را بايد بدهند و يا از اعيان آنها از خانه و اشجار؟

 جواب: زوجه از قيمت ديوار و سنگ چين و كول ارث مىبرد. بلى اگر طرفين تراضى كنند كه از بابت قيمت از عين به او بدهند مانعى ندارد و زن بعد از اخراج ثلث چهار يك مىبرد

سؤال 19 - زيد قبل از فوتش زمينى به شرط خيار فسخ للبايع ورد مثل الثمن إلى مدة معلومة خريده و قبل از انقضاء مدت معلومه، زيد مشترى فوت نموده و بايع پس از فوت مشترى پيش از انقضاء مدت خيار، رد مثل ثمن به ورثه زيد كرد و معامله را فسخ نمود در اين صورت زوجه دائمى زيد از اين مبلغ از ما ترك زوج، ارث مىبرد يا اين كه اين مبلغ مردود كلا اختصاص به ساير ورثه دارد؟

جواب: الأقوى عندى ارث الزوجة من ثمن الأرض المشتراة في فرض المسئلة وذلك لأن الفسخ هو حل العقد المقتضى لرجوع الأمر إلى ما كان فلا محالة يرجع مثل الثمن إلى الميت ويعود بدله من الميت لأن المعاوضة كان بينه و بين البايع الفاسخ وكان العقد واردا على مالهما فهذا من لوازم حق الخيار بما هو حق حل العقد نعم لو كان حق الخيار نظير حق الشفعة حقا لتملك المال من المالك الفعلى بازاء ما يملكه ما كان لأرث الزوجة وجه ولكنه خلاف التحقيق وان مال اليه بعض السادة الأعلام في حاشيته على مكاسب الشيخ قدس سرهما

سؤال 20 - خانمى سى سال قبل با فوت شوهرش مالك يك هشتم اعيانى تعدادى درخت گردو و متفرقه در دو پلاك زمين مشجر گرديده و در اين مدت حاضر به تقويم و دريافت بهاى سهم الارث خود نشده و هر ساله يك هشتم از محصول سر درختى را برده، متمنى است در موارد ذيل حكم شرعى را بيان فرمائيد:

1 - نحوه تقويم اشجار و پرداخت بهاى يك هشتم اعيانى به چه طريق مىباشد آيا درختها به قيمت زنده كه در محل خود باقى بماند بايد قيمت شود يا قيمت درختى كه بايد ريخته شود و نيز زمينى كه درخت در فضاى آن قرار دارد مشمول يك هشتم خواهد بود يا خير؟

 2 - خانم مذكور مىتواند از فروش سهم يك هشتم امتناع نمايد و به مالكيت خود ادامه دهد كه در نتيجه هرگونه عمران وغرس اشجار ديگر در زمين متوقف باشد و هر ساله يك هشتم از محصول را ببرد يا بايد به قيمت عادله فروش نمايد و اگر حاضر براى فروش نشود تكليف چيست؟

 3 - خانم مالك بهاى يك هشتم اعيانى درختها به قيمت امروز است كه نمو بيشترى نموده يا قيمت سى سال قبل كه شوهرش فوت نموده؟

جواب 1 - در مورد سئوال با فرض وجود ولد براى شوهر، زوجه يك هشتم از اموال منقول و يك هشتم از قيمت بناء و اشجار را به قيمت روز موت زوج از زوج خود ارث مىبرد اگر هنگام موت شوهر اشجار بهره و ثمره موجودى داشته باشد، از عين آن بهره و ثمره نيز يك هشتم ارث مىبرد و اما از بهره و ثمره سالهاى بعد به كلى ارث نمىبرد و چنانچه ورثه ميت رضايت ندهند بايد عوض هر چه را كه برده به ورثه بر گرداند و در صورتى كه ورثه، در آن زمان، قيمت اشجار وبناء را به زن نداده باشند الآن بايد قيمت همان روز را بدهند نه قيمت امروز را و اشجار آن روز نيز با قيمت آن روز با فرض بقاء، قيمت شود و خود زمين را نبايد قيمت كرد چون زوجه از زمين ارث نمىبرد نه عينا و نه قيمة.

2 - زن مالك يك هشتم عين اشجار نيست تا اختيار فروش در دست او باشد و سهم او يك هشتم از قيمت اشجار است و حق امتناع از گرفتن قيمت را ندارد.

3 - مالك قيمت همان سى سال قبل است

سؤال 21 - مردى با زن شوهردار رابطه نامشروع داشته و عمل منافى عفت انجام مىداده، اين زانى و زانيه شوهر را مىكشند و شبانه نعش او را مفقود مىكنند، پس از اقرار و اعتراف زانى و زانيه، زن محكوم به حبس ابد مىشود، آيا زن كه ممسك در انجام قتل بوده و محكوم به حبس ابد شده از مال شوهر مقتول ارث مىبرد يا خير؟

جواب: در فرض مسئله اگر زن شريك در قتل بوده ارث نمىبرد و اگر شريك نبوده و فقط نگاه داشته، بنابر احتياط واجب با ساير وراث در سهم الارث تصالح نمايند

سؤال 22 - شخصى در اثر تصادف با ماشين فوت نموده و راننده ماشين خودش صاحب ماشين است با رضايت ورثه، وجهى بعنوان خون بهاء مقتول داده است آيا زن هم نسبت به هشت يك خود، از اين وجه، حق دارد يا نه؟

جواب: بلى زن نيز از ديه ارث مىبرد

سؤال 23 - شخصى در زمان حيات زمينى را مىفروشد به مبلغ ده هزار تومان و قرار مىگذارند كه پول آن را خريدار پس از يك سال بپردازد و فروشنده مىگويد هر موقع پول آوردى و من نبودم بزوجه‌ام بده، خريدار مىگويد پس سند را بنام زوجه‌ات بنويسم، مىگويد نخير، بنام خودم بنويس ولى اگر من نبودم پول را بزوجه‌ام بده، البته سه نفر هم آنجا بوده است كه اين حرف را گفته، آيا اين پول به زوجه شخص نامبرده تعلق مىگيرد يا به وارث و هم چنين در وصيت نامه، خانه و اثاث خانه هر چه بوده به زوجه‌اش داده است و بعد از فوت موصى، در غسالخانه مبلغى پول در جيب ميت بوده و هم چنين مقدارى پول نقد در خانه موصى بوده است، آيا اين پولها به زوجه ميت مىرسد يا به وارث؟

جواب: در فرض سئوال پول زمين كما فرض الله بايد بين تمام ورثه تقسيم شود و هم چنين پولى كه از جيب او در آمده و ميت در خانه داشته، و همسر ميت هم از اين پولها سهم خود را مىبرد.

سؤال 24 - شرع مقدس اسلام براى زن كار كردن در خانه شوهر را وظيفه قرار نداده و كارهاى معمولى خانه‌دارى كه مرسوم است، وظيفه اخلاقى زن است نه وظيفه شرعى، پس آن زنهائى كه از اوائل زندگى تا اواخر زندگى در خانه شوهر هم بچه دارى مىكنند هم بافنذگى و هم در كارهائى كه مربوط به شوهر است كمك مىكنند آيا پس از فوت شوهر بجز سهم الارث چيزى به آنها داده مىشود يا خير؟

جواب: اگر زن براى خود كار كرده آنچه از كاركردش موجود است مال خود او است و آنچه با رضايت خودش مصرف شده حق مطالبه ندارد و اگر تبرعا كار كرده اضافه بر مهر وارث حق مطالبه ندارد

سؤال 25 - شخصى با زنى ازدواج كرده و بعد از مدتى زن مذكوره به تحريك مادرش سبب قتل شوهر خود را فراهم نموده يعنى با حيله و تزوير شوهر خود را به مكانى كه قاتل در آنجا بوده است برده ولى خود زن در قتل شوهر شركت نكرده، آيا اين زن از شوهر مقتول خود ارث و مهريه مىبرد يا خير؟

جواب: در فرض مسأله كه مباشر اقوى از سبب است زن از شوهر ارث و مهريه مىبرد هر چند تقصير كرده و گناهكار و به عقاب اخروى گرفتار است


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -