انهار
انهار
مطالب خواندنی

فتاوای آیت الله العظمی نوری همدانی (مدظله)

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال605: اگر مدير مدرسه يا اداره‏اى گزارش غيبت غير موجه آموزگار يا كارمند را نداد و گفت مصلحت ديدم كه گزارش ندهم آيا مديون است و ضامن حقوق آنروز غيبت كننده نسبت به دولت مى‏باشد؟ و مسئوليت كدام يك از آموزگار و مدير بيشتر است؟

جواب: ضمان حقوق روز غيبت فقط به عهده آموزگار و كارمند است و مدير فقط به جهت ترك وظيفه خلاف شرع مرتكب شده ولى ضمان مالى ندارد.

سؤال‏606: كارگى در كارخانه دستش لاى دستگاه رفته و قطع شده، آيا كارفرما ضامن است يا خير؟

جواب: كارفرما ضامن نيست. مگر در صورتى كه كارخانه براى استخدام، مقرراتى در اين باره داشته باشد، كه مقتضى ضمان كارفرما باشد.

سؤال‏607: موتور سوارى در حال حركت مى‏باشد كه ناگهان گوسفندى را در وسط خيابان مشاهده مى‏كند (حال يا به اين صورت كه از قبل گوسفند بوده يا به اين صورت كه گوسفند ناگهان به وسط خيابان دويده است) و براى اجتناب از برخورد با آن فرمان موتور را كج مى‏كند با توجه به اينكه خيابان محل عبور گوسفند نيست، آيا صاحب گوسفند ضامن ديه است؟ در فرض ديگر اگر سكى چاهى را در طريقى حفر كند و عابرى براى احتراز از سقوط در آن به سمت ديگرى حركت كند و در نتيجه در دره‏اى بيفتد، آيا حافر ضامن است؟

جواب: هر دو مسأله به موضوع ضمان به واسطه سبب بر مى‏گردد:

1- اگر د موضوع گوسفند ضابطه اين بوده است كه لازم باشد صاحب گوسفند، گوسفند خود را حفظ كند و نگذارد به اين نقطه بيايد ولى او كوتاهى كرده است و بودن گوسفند در آن نقطه موجب اين جنايت شده است صاحب گوسفند ضامن است و الا فلا.

2- اگر حفر چاه در طريق نيز جائز نبوده است و آن موجب جنايت شده است حافر ضامن است و الا فلا.

سؤال‏608: شخصى زمينى كنار جاده دارد كه چند چاه هم در آن حفر شده و ضخصى هم گوسفندانى را از كنار جاده مى‏برد ناگهان ماشينى مى‏آيد و با زدن بوق گوسفندان به هيجان آمده دو رأس از گوسفندان به چاه مى‏افتد و تلف مى‏شوند مرقوم فرماييد: ضامن چه كسى است صاحب گوسفندان، راننده ماشين يا صاحب زمين (چاهها)؟

جواب: در فرض مذكور اگر صاحب گوسفندان در اداره و بردن گوسفندها تقصير نكرده باشد، راننده ماشين ضامن است.

سؤال609: اگر در وضعيت اضطرارى، بالفرض راننده اتومبيل ناچار شود كه براى جلوگيرى از سقوط در پرتگاه، نرده‏هاى چوبى ملك مجاور را كه متعلق به شخص ديگرى است بشكند و از آن مانعى در راه سقوط اتومبيل خود بسازد، در چنين وضعيتى كه اين راننده به منظور نجات جان خويشتن، مضطر در ورود ضرر مى‏باشد و فى الواقع كارى را انجام مى‏دهد كه هر انسان متارف و آگاهى هم در موقعيت شخص مضطر مى‏بود، چنين مى‏كرد؛ آيا اين ضرر و زيان وارده مى‏بايست جبران گردد يا خير؟

و به عبارتى ديگر، براى يان شخص مضطر «ضمان مالى» در اصطلاح فقهى و يا «مسئوليت مدنى» در اصطلاح حقوقى متصور است يا خير؟ و به تعبير دقيقتر، آيا اضرار به غير بارى دفع ضرر از خود در وضعيت اضطرارى جايز است يا خير؟ و از سودى ديگر در مقام حكم كردن، آيا مى‏بايست بين اقدام اضطرارى شخص مضطر، كه به جهت حفظ جان خود يا نزديكش صورت مى‏گيرد با موردى كه شخص مضطر در راستاى حمايت از مال خود مرتكب ايراد ضرر مى‏گردد تفاوتى قايل گرديد يا خير؟

جواب: در پاره‏اى از موارد مذكوره هرچند از جهت حكم تكليفى تصرف جايز است ولى از جهت حكم وضعى در همه موارد مذكوره ضمان براى تصرف كننده ثابت است.

سؤال‏610: اگر در وضعيت اضطرارى، چنان كه سيلى به طرف خانه شخص مضطر در جريان است، شخص مضطر در خانه و ملك خود دست به اقدامى بزند كه مسير سيل را به سمت خانه همسايه منحرف سازد و باعث ضرر به همسايه گردد، آيا چنين اقدامى از سوى شخص مضطر جايز است يا خير؟ در حاليكه اين شخص مضطر نيازمند به چنين تصرف خاصى در ملك خود مى‏باشد، به طورى كه اگر آن كار را نكند زيان مى‏بيند و در اين حالت بين دو قاعده معتبر فقهى «لاضرر» و «تسليط» تعاض ايجاد مى‏شود و جايز نبودن اقدام شخص مضطر، حرج و تضييقى براى اوست، در حايكه مطابق قاعده فقهى «لاحرج»، حرجى بر شخص مضطر نيست. النهايه، اين تعارض چگونه مى‏بايست مرتفع شود؟

جواب: جايز نيست و ضامن است و قاعده لاحرج در اين مورد جارى نيست.

سؤال‏611: در حالتى كه شخص مضطر ناچار مى‏شود تا براى دفع ضرر از ديگرى به زيان خود اقدامى كند، مانند موردى كه راننده اتومبيلى مى‏بيند و براى پرهيز از تصادف با آنها به ناچار اتومبيل خود را به جدول جوى مى‏زند و در نتيجه خصارت مى‏بيند، در اين مورد آيا اضرار به خود براى دفع ضرر از غير جايز است ياخير؟ و آيا شخص مضطر خسارت ديده، حق دارد بر طبق قاعده «اداره فضولى مال غير» از صاحب حيوان يا سرپرست كودك يا آن منتفع مطالبه خسارت كند يا خير؟

جواب: اضرار به غير براى دفع ضرر از خود گاهى از جهت مراعات اهم جائز است ولى حكم ضمان نيز ثابت است و كسى كه ضرر وارد كرده است ضامن است.

سؤال‏612: كسانى كه در زمانهاى قديم مبالغى را به ديگران بدهكار بودند ولى چون نمى‏شناختند و يا دسترسى نداشتند و پرداخت نكردند حال اگر بخواهند آنها را به عنوان رد مضالم بپردازند آيا قيمت اجناس آن روز را حساب كنند و يا به قيمت فعلى آنها را بايد بپردازند. مثلاً بيست سال پيش يك كيلو انگور كسى را برداشته و پول آن را هم نداده است حال كه بخواهد برى‏ء الذمه شود آيا بيد قيمت بيست سال پيش حدوداً 5 تومان را بپردازد و يا قيمت امروز كه حدوداً يكصد تومان است؟

جواب: در اجناس مثل انگور همان اجناس را به فقرا از بابت رد مظالم بپردازد ولى در پول ارزش را در نظر بگيرند.

سؤال‏613: آيا اگر ديوانه مرتكب جرمى شود ولى او ضامن است يا خير؟

جواب: اگر ولى در حفظ و جلوگيرى كوتاهى نكرد ضامن نيست.

سؤال614: اين جانب ضمانت شخصى را در بانك براى مبلغ مشخص و مدت معينى كه از طرف بانك اعلام گرديده، نموده‏ام و در مقابل اصل وام و سود آن بانك از اين جانب سفته دريافت كرده است، شخص وام گيرنده ورشكست و متوراى مى‏باشد، اين جانب بر مبناى اينكه ضمانت را قبول نموده‏ام اصل و سود وام را پرداخت نموده‏ام مجدداً بانك مبلغى را به عنوان جريمه مطالبه مى‏نمايد در صورتى كه وام را به اين جانب پرداخت نكرده كه با آن معامله‏اى انجام دهم كه جريمه شامل حال بنده باشد و از طرف اين جانب فقط ضمانت اصل وام و سود آن را كه مدت پرداخت آن از طرف بانك مشخص گرديده است قبول كرده‏ام و به تعهد خود عمل نموده‏ام و با توضيحاتى كه به عرض مبارك رساندم جناب عالى بفرماييد كه شرعا اين جانب مسئول پرداخت جريمه‏اى كه بانك مطالبه كرده هستم يا خير؟

جواب: موضوع فوق بستگى به ضوابط و آئين نامه بانكى دارد اگر مقتضاى ضوابط بانكى آن است كه ضامن بايد جريمه را نيز بپردازد لازم است كه آن را نيز بپردازيد.

سؤال‏615: كسى مرغدارى داشته و حدوداً به مبلغ نهصد هزار تومان از زيد، دان مرغ خريد، بعداً معلوم شد كه دان مرغ فاسد بوده و تمام جوجه‏هاى خريداران، تلف شدند، كه تقريباً تمام سرمايه‏اش از بين رفته، وقتى به زيد فروشنده دان مراجعه نموده، زير بار نرفته و خريدار هم شكايت نموده، پس از دو سال فروشنده پس از دو سال فروشنده را به يك ميليون و دويست هزار تومان محكوم كرده‏اند البته از آن زمان تا حالا قيمت گوشت مرغ تقريباً دوبرابر شده حالا اين مبلغى را كه خريدار اضافه گرفته با توجه به نرخ تورم آيا ملك خودش مى‏شود ى بايد به فروشنده برگرداند ضمناً مبلغ يكصد و پنجاه هزار تومان هم خريدار پول وكيل و غيره براى وصول خرج نموده است؟

جواب: در فرض مسأله فروشنده دان مرغ فاسد ضامن همه ضررهاى است كه از اين راه به خريداران رسيده است و حتى ضمان ترقى گوشت مرغ نيز مى‏باشد بنابراين فروشنده خريدار را راضى نمايد و تراضى حاصل شود.

سؤال‏616: به اينجانب از طرف سازمان متبوع يك دستگاه اتومبيل لندور مدل 1367 دولتى در اختيار واحد تحت فرماندهيم قرار داده شده بود كه در امور ادارى و سركشى واحدهاى زير نظر و تردد استفاده نمايم لذا در ارديبهشت سال 75 با رعايت كليه اصول ايمنى و حفاظتى از اتومبيل فوق كه هيچگونه تعدى و تفريط و ترك فعل از ناحيه حقير صورت نگرفته و در مقابل درب ورودى وزارت كشور در وقت ادارى، پارك نموده بودم، سارق يا سارقين از فرصت استفاده نموده و به انحاء مختلف اتومبيل را مورد دستبرد قرار داده‏اند. حال اينجانب با عنايت به اينكه نه تعدى، نه تفريطس و نه ترك فعل داشته‏ام آيا ضمان شامل حال حقير خواهد بود يا خير؟

جواب: در صورتى كه ب هيچ وجه ترك مراقبت‏هاى لازم و تعدى و تفريط از شما صادر نشده، ضامن نمى‏باشيد.

سؤال‏618: اگر طلا را داماد يا پدر و مادر و بستگان داماد خريده و به عروس داده‏اند آيا عروس مالك مى‏شود؟ حال اگر طلا و اشياء قيمتى كه به عروس داده‏اند و قبض و اقباض شده بعد از مدتى مثلاً پنج سال طلاق واقع شد يا شوهر از دنيا رفت حكم آن اشياء چه مى‏شود؟ آيا دهندگان مى‏توانند پس بگيرند؟ مثلاً پدر شوهر بگويد من به خاطر اينكه عروسم بودى خريدم حالا طلاق يا فوت و... كه ديگر عروس من نيستى آنها را مى‏خواهم؟

جواب: بستگى به آداب و رسوم هر قومى دارد كه به چه نيت مى‏دهند، اگر به قصد عاريه داده‏اند مى‏توانند پس بگيرند، اما اگر قصد هبه داشته‏اند چنانچه عين آن باقى نمانده است نمى‏توانند پس بگيرند و اگر عين آن باقى است و عروس هم رحم آنان نباشد پس گرفتن آن جايز است.

سؤال619: آيا پول توجيبى كه پدر به فرزند مى‏دهد رضات او در طرز خرج كردن فرزند نيز شرط است يا خير؟ با توجه به اين كه طرز خرج كردن غير اسلامى نيست؟

جواب: اگر پول را به فرزند بخشيده باشد در خرج كردن آن در راه حلال آزاد است، ولى سعى در رضايت پدر نمايد.

سؤال620: آيا هبه نمودن در مرض موت صحيح است يا خير؟

جواب: اقوى صحت است هرچند زائد بر ثلث باشد.

سؤال‏621: در بعضى مناطق مرسوم است كه پدر زمين‏هاى خود را بين پسرانش تقسيم مى‏كند و هر يكى از پسران حصه خود را تصرف مى‏كند و از طرفى پدر هيچ گونه اظهارى نسبت به تمليك و يا هبه و ى اباحه در تصرف نمى‏كند، آى اين تقسيم موجب ملكيت است؟ يا آنكه زمين در ملك پدر باقى است؟ و اباحه در تصرف است؟

جواب: حكم به اينكه اين عمل هبه يا اباحه تصرف است تابع قرائن و شواهدى است كه با اين عمل همراه است و تا دليل و ملاكى براى تمليك در بين نباشد در ملك پدر باقى است ولى ظاهر امر اين است كه هبه باشد و بعد از قبض و تصرف، پسران مالك مى‏شوند.

سؤال‏622: در بعضى مناطق براى اينكه به دختر بعد از فوت پدر سهمى نرسد، پدر در زمان حيات خويش تمام دارايى و املاك و باغات خود را بين پسرانش تقسيم كرده و هبه مى‏نمايد تا بعد از فوت خويش ديگر دخترانش سهمى نداشته باشند حال آيا اين كار با اين نيت و قصد صحيح است يا خير؟

جواب: اگر هبه با شرائط خود انجام گرفته است صحيح است ولى محروم كردن برخى از وراث كار خوبى نيست.

سؤال‏623: يك نفر به همسر خودش خانه ‏اش را هبه نموده و به قبض او رسانده است، آيا مى‏تواند واهب از هبه خويش برگردد؟

جواب: بله مادامى كه عين مالى كه بخشيده شده باقى است، مى‏تواند رجع كند و پس بگيرد، هرچند كه بهتر آن است كه رجوع نكند.

سؤال‏624: پدرى خانه خود را در حال حيات به بچه صغير خود هبه كرد و كتباً وصيت كرده مسئله تصرفات خود پدر و كسانى كه در آن خانه نماز مى‏خوانند چه حكمى دارد؟

جواب: چون پدر ولايت دارد در صورتى كه آن تصرفات به مصلحت صغير است اشكال ندارد.

سؤال‏625: پدرى در حال حيات خودش بعضى از فرزندان را بر بعضى در هبه اموال ترجيح داده ولى بدون مرجح دنيوى و اخروى و بعد از مرگ بين ورثه نزاع مى‏شود يا حكم شرع مى‏تواند در وصيّت دخل و تصرف كند؟

جواب: در صورتى كه هبه با شرائط خود تحقق پيدا كرده است بعداً نمى‏توان آن را تغيير داد.

 ج2:

سؤال 509 - آموزگارى به دليل اينكه دانش‏آموز تكاليف خود را انجام نداده يا در انجام آنها سهل انگارى نموده دفتر او را پاره مى‏كند، در اين صورت آيا ضامن مى‏باشد و بايد مثل آنرا تهيه نمايد يا خير؟

جواب: بلى ضامن است.

سؤال 510 - ضمانت غير پزشكان (شكسته بندان، داندانسازان و...) در موارد لطمه به بيمار چه حكمى دارد؟

جواب: در صورتى كه متخصص، مجاز باشد و كوتاهى نكرده باشد ضامن نيست.

سؤال 511 - با توجه به اينكه تشخيص بيمارى و تجويز دارو بعهده پزشك معالج واگذار شده و طبق قوانين موجود داروساز موظف به تحويل داروى تجويزى مى‏باشد، آيا داروساز نسبت به عوارض يا عواقب مفسده ناشى از تجويز غير علمى يا غير ضرورى و احياناً تجويز بر اساس سودجويى و غيره ضامن است؟ و با توجه به شرح فوق و با توجه به اطلاع علمى از عوارض مترقبه بعدى برئُ الزمه مى‏باشد؟

جواب: در صورتى كه داروساز، علم و آگاهى نسبت به عواقب سوء استفاده دارو داشته باشد ضامن است.

سؤال 512 - ماده 329 قانون مدنى ايران، ضمان تخريب كننده خانه غير، درصورت عدم امكان تجديد بنا به مثلِ اوليّه را بدون ذكر زمان آن، پرداخت قيمت دانسته است، با توجه به اينكه در موارد سكوت يا ابهام قوانين بايد به فتاوى معتبر فقهى مراجعه نمود خواهشمند است نظر معظم له را در خصوص زمان و ميزان ضمانِ تخريب كننده بيان فرمائيد؟

جواب: اگر عمداً تخريب كرده بايد عاليترين قيمت را از زمان تخريب تا زمان پرداخت بپردازد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -