انهار
انهار
مطالب خواندنی

فتاوای آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مدظله)

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 1933- زمینی از مرحوم پدرمان به من و چهار خواهرم به ارث رسید و خواهرانم پس از تقسیم زمین سهم خود را به شخص دیگری فروختند که این شخص اسباب ناراحتی مرا فراهم نموده، آیا حق شفعه برای این جانب هست یا خیر؟

جواب:در مفروض سؤال شما حق شفعه ندارید حق شفعه در مورد دو نفر شریک است و شما چند شریک بوده‌اید.

سؤال 1934- اگر در یک محدوده سه چهار قطعه زمین پهلوی هم باشد و آب نهر و یا کاریز آن نیز یکی باشد صاحب زمین قطعه چهارم اگر بخواهد زمین خود را اجاره دهد سالانه به مبلغ 20000 تومان اجاره می‌کنند، همین مبلغ را بیشتر همسایه‌های صاحب زمین می‌دهند ولی صاحب زمین حاضر نمی‌شود، آیا شرکاء حق شفعه دارند؟

جواب:در فرض مذکور حق شفعه ثابت نیست.

سؤال 1935- اگر یکی از شرکاء بخواهد سهم آب زمین خود را به غریبه‌ای بفروشد آیا سایر شرکاء می‌تواند مانع شوند و آیا در اجازه زمین یا آب حق شفعه هست؟

جواب:حکم این مسأله حکم مسأله قبلی است.

سؤال 1936- شخصی یک مقدار زمین کشاورزی را به پسر دائی خودش هبه نموده که این پسر دائی به مدت هفت سال از این زمین استفاده برده و بعد از هفت سال این زمین را به کسی دیگر فروخته و مدّت هفت سال دیگر این شخص ثانی از آن زمین استفاده برده بعد از چهارده سال پسر عموی صاحب اوّلی زمین که زمینش را هبه کرده ادعای شفعه بر این زمین را نموده آیا حق شفعه برای پسر عموی بعد از چهارده سال ثابت می‌شود یا نه؟

جواب:در مورد سؤال حق الشّفعه شده مگر آن که شفیع از فروش زمین تا هفت سال بعد مطلع نشده باشد.

سؤال 1937- شخص زارعی زمینی را به مقدار 25 جریب بمدت تقریباً 50 سال به عنوان مزارعة کشت و زرع می‌کرد و در این مدت نهال زیادی در آن غرس کرده که بعضی آنها به ثمر رسیده و بعضی در شرف ثمر رسیدن است اکنون صاحب زمین می‌خواهد آن را به دیگری بفروشد زارع می‌گوید بنده زمین را خریدارم و قیمت آن را مطابق عرف محل می‌پردازم ولی مالک زمین قبول نمی‌کند با توجه به آنکه زارع در اشجار مغروسه با مالک زمین شریک است و طبق فتوای حضرت آیة اللَّه العظمی گلپایگانی زارع حق ریشه در زمین مذکور طلب دارد و فقهاء رضوان اللَّه تعالی علیه در کتاب شفعه فتوی می‌دهند که اگر شخصی با مالک در زمین شریک نباشد ولی در نهر و یا طریق آن شریک باشد حق الشفعة طلب دارد و همین طور که در اشجار آن شرکت دارد تبعاً للارض آیا زارع مذکور حق اولویت خرید زمین دارد یا نه و اصولًا برای چنین زارعی حق الشفعة ثابت است یا خیر حکم اللَّه را بیان فرمائید.

جواب:اگر مالک و زارع در زمین و اشجار شریک باشند و مالک سهم خود از زمین و درخت را با هم به کسی بفروشد زارع حق شفعه دارد و اگر مالک در همین فرض که با زارع در زمین و درخت شریک هستند درخت را تنها بفروشد زارع حق شفعه ندارد و نیز در فرض سؤال که زارع فقط در درخت شریک باشد و مالک سهم خود را از زمین و درخت به کسی بفروشد زارع نسبت به هیچ یک از زمین و درخت حق شفعه ندارد. و اللَّه العالم.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -