انهار
انهار
مطالب خواندنی

فتاوای آیت الله العظمی مظاهری (مدظله)

بزرگ نمایی کوچک نمایی

محروم کردن برخي فرزندان از ارث 

سؤال:  آیا پدر و مادری که چند پسر و دختر  دارند، می توانند بدون جهت در زمان حیات خود برخی از فرزندان را از ارث محروم کنند؟ یا مثلاً سهم دختر و پسر را بی دلیل مساوی قرار دهند؟ 

جواب : این کار علاوه بر اینکه مفاسد دارد، در شرع مقدس اسلام جائز نیست

 

                                                                                                    ارث فرزند خوانده 

سؤال:  زن و شوهری از دنیا رفته اند. این زوج به دلیل بچه دار نشدن، طفلی را در خردسالي به سرپرستي گرفته و براي وي شناسنامه رسمي با نام خود اخذ نموده اند و او را بزرگ کرده اند. با توجه به اینکه اطرافیان مرحومین ادعای توارث دارند و زوج مرحوم به جز این فرزند خوانده، فرزند دیگری ندارند، آیا این فرزند خوانده از زوج مذکور ارث ميبرد یا اطرافیان؟

جواب : آن بچه شرعاً ارث نمی‌برد، ولی باید ورثه ميت مراعات حال او را بنمایند. مخصوصاً این که قانوناً و با سندیّت شناسنامه، او کلّیه اموال را ارث می‌برد و برادران و خواهران ارث نمی‌برند.

 

 نحوه تقسيم ارث ميّتي که فرزند ندارد 

سؤال:  شخصي فوت كرده كه داراي زن، مادر و پدر است و فرزندي ندارد. ارث او چگونه تقسيم ميشود؟ آيا مادر و پدر ارثي دريافت مي كنند؟

جواب : یک چهارم اموال به زن می رسد و مابقی به پدر و مادر می رسد.

    ارث پدر و فرزندي که همزمان فوت کرده اند 

سؤال:  پدر و فرزندي در سانحۀ رانندگي در آن واحد فوت نموده‌اند و حسب نظريۀ کميسيون پزشکي قانوني تقدّم و تأخّر زماني فوت نامبردگان مجهول مي‌باشد. خواهشمند است بفرمائید آيا آن پدر و فرزند از يکديگر ارث مي‌برند يا خير؟

جواب : در فرض مذکور پدر و فرزند از يکديگر ارث مي‌برند.

 

 ارث پدر و مادر 

سؤال:   شخصي فوت كرده كه داراي زن، مادر و پدر است و فرزندي ندارد. ارث او چگونه تقسيم مي شود؟ 

جواب : یک چهارم به زن می رسد و مابقی به پدر و مادر می رسد.

ارث زني که فرزند ندارد 

سؤال:  اگر زني‌ فوت‌ نمايد و فرزند نداشته‌ باشد، ارث‌ او كه‌ شامل‌ مهريه اوست‌ به‌ چه‌ كساني‌ مي‌رسد؟ آيا پدر و مادر شوهر آن‌ مرحومه‌ جزء ورثه‌ مي‌باشند؟ چگونه‌ بايد تقسيم‌ گردد؟

جواب : نصف‌ مال‌ و من‌ جمله‌ مهريه‌ سهم‌ شوهر اوست‌ و مابقي‌ اموال‌ او مربوط‌ به‌ پدر و مادر اوست‌.

 

ارث پدر از فرزند 

سؤال:  حكم‌ ارث‌ فرزندي‌ كه‌ پيش‌ از پدرش‌ فوت‌ نمايد چيست‌؟

 جواب : آن‌ فرزند ارث‌ نمي‌برد بلكه‌ پدر از او ارث‌ مي‌برد.

 

تقسيم اموال بين همسر،دختر و پدر متوفي 

سؤال:  احتراماً به‌ عرض‌ مي‌رسانم‌ پسرم‌ كه‌ داراي‌ يك‌ همسر و يك‌ دختر بوده‌ از دنيا رفته‌ و مادر هم‌ ندارد. دارائي‌ او عبارت‌ است‌ از پانزده‌ جريب‌ زمين‌ و دو واحد منزل‌ مسكوني‌ و دو دستگاه‌ اتومبيل‌ كه‌ همسرش‌ يكي‌ از ماشين‌ها را فروخته‌ و بدهي‌هاي‌ او را داده‌ است‌. آن‌ مرحوم‌ وصيّت‌ نامه‌ نداشته‌ است‌. بفرماييد اموال‌ او چگونه‌ تقسيم‌ مي‌شود؟ ضمناً بنده‌، همسر او را قيّم‌ كرده‌ام‌ و او پنج‌ جريب‌ زمین‌ها را به‌ نام‌ خودش‌ انتقال‌ داده‌ و مي‌گويد من‌ قالي‌ بافي‌ كرده‌ام‌.

جواب : آن‌ ماشيني‌ كه‌ فروخته‌ است‌ براي‌ اداء دين‌ ميّت‌، چون‌ قيّم‌ بوده‌ است‌ اشكال‌ ندارد ولي‌ آنچه‌ را به‌ اسم‌ خود نموده‌ است‌ باطل‌ است‌ و بايد برگرداند و تقسيم‌ ارث‌ آن‌ ميّت‌ بعد از اداء ديون‌ او و من‌ جمله‌ مهريه زن‌ او، اگر بر ذمّه او باشد، 8/1 از مال‌ ـ غير از زمين‌ ـ را خانم‌ او ارث‌ مي‌بريد و 4/1 از كليه اموال‌ او را پدر مي‌برد و مابقي‌ مربوط‌ به‌ دختر او مي‌شود.

مادر وارث ارث 

سؤال:  شخصي‌ از دنيا رفته‌، بازماندگان‌ او عبارتند از:

مادر، مادر بزرگ‌، پدر بزرگ‌، عمو كه‌ شوهر مادرش‌ نيز هست‌، دو خواهر و يك‌ برادر مادري‌ كه‌ اين‌ سه‌ نفر از شوهر مادرش‌ هستند.

لطفاً سهم‌ الارث‌ هر كدام‌ را مشخّص‌ فرمائيد.

جواب : كليه‌ ارث‌ به‌ مادر ميّت‌ مي‌رسد و هيچ‌ كس‌ از ميّت‌ جز مادر ارث‌ نمي‌برد.

 

 وجوه دريافتي از جهت پيوند اعضاء متوفي 

سؤال:  در صورت‌ جواز پيوند اعضاء به‌ جاي‌ اعدام‌، اگر متّهم‌ توجيه‌ شده‌ باشد و رضايت‌ بدهد كه‌ جان‌ چندين‌ انسان‌ نجات‌ پيدا كند، و افراد گيرنده پيوند يا مؤسّسات‌ خيريه‌ يا سازمان‌هاي‌ بيمه‌گر وجهي‌ را بپردازند، آيا اين‌ وجوه‌ مي‌تواند به‌ وارثين‌ يا خانواده متّهم‌ برسد؟

جواب : اگر حاكم‌ شرع‌، اصل‌ مسأله‌ را اجازه‌ بدهد، آنچه‌ گرفته‌ مي‌شود ملك‌ فردي‌ است‌ كه‌ اعدام‌ مي‌شود و بعد از اعدام‌ او، طبق‌ قانون‌ ارث‌ بايد عمل‌ شود.

 

متوفائي که فقط دو خواهر متوفي داشته 

سؤال:  مردی كه‌ همسر و اولاد نداشته‌ از دنيا رفته‌، وي‌ دو خواهر داشته‌ كه‌ آنها نيز قبل‌ از او از دنيا رفته‌اند، يكي‌ از اين‌ خواهران‌ يك‌ پسر و شش‌ دختر و ديگري‌ يك‌ پسر و دو دختر دارند از وی يك‌ ميليون‌ و صد هزار تومان‌ باقي‌ مانده‌ كه‌ وارثين‌ براي‌ تقسيم‌ به‌ توافق‌ نرسيده‌اند، لذا تقاضا دارم‌ بفرمائيد چگونه‌ بايد تقسم‌ شود؟

جواب : همه آنها آنچه‌ را ميّت‌ دارد پسروار دختروار قسمت‌ مي‌كنند يعني‌ هر مردي‌ دو برابر زن‌ ارث‌ مي‌برد، بلي‌ اگر خواهر و برادر ميّت‌ مادري‌ باشند ارث‌ خواهرزاده‌ها و برادرزاده‌ها مساوي‌ است‌ و بايد همگي‌ به‌ طور مساوي‌ مال‌ ميّت‌ را قسمت‌ كنند.

سهم ارث فرزند خوانده 

سؤال:  شخصي‌ فوت‌ نموده‌ و يك‌ خانه‌ دارد و ورّاث‌ او عبارتند از يك‌ همسر و يك‌ پسر عمو، ضمناً يك‌ دختر از پرورشگاه‌ قبول‌ كرده‌ و او را بزرگ‌ كرده‌ است‌، نحوه تقسيم‌ اين‌ خانه‌ بين‌ ورثه‌ به‌ چه‌ صورت‌ است‌؟

جواب :  اگر در زمان‌ زنده‌ بودن‌ خود خانه‌ را به‌ آن‌ دختر واگذار نكرده‌ باشد و وصيت‌ نامه‌اي‌ هم‌ نداشته‌ باشد به‌ آن‌ دختر ارث‌ نمي‌رسد و آنچه‌ را باقي‌ گذاشته‌، يك‌ چهارم‌ آن‌ ـ غير از زمين‌ ـ به‌ همسر او ارث‌ مي‌رسد و مابقي‌ مربوط‌ به‌ پسر عموي‌ او مي‌شود ولي‌ قاعده عدل‌ و انصاف‌ حكم‌ مي‌كند كه‌ آن‌ دختر را بي‌بهره‌ نكنند و او را در اين‌ ارث‌ راضي‌ كنند

تقسيم مساوي ارث بين دختر و پسر 

سؤال:  اخيراً بعضي‌ از مردم‌ وصيّت‌ مي‌كنند كه‌ بعد از فوت‌ خودشان‌ ارث‌ آنها بين‌ دختر و پسر مساوي‌ باشد آيا شرعاً درست‌ است‌؟

 جواب :  صحيح‌ نيست ولی در ثلث مال، اضافه دختر داده شود با تصالح خوب است‌


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -