انهار
انهار
مطالب خواندنی

مأموريت اسامة براى تجهيز سپاه اسلام ( 11 ق)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
مأموريت اسامة بن زيد براى تجهيز سپاه اسلام جهت نبرد با روميان ( 11هجری قمری)
پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله پس از بازگشت از حجة الوداع، در آخرين روزهاى عمر شريف خود جهت نبرد با روميان كه از شمال غربى شبه جزيره عربستان در صدد لشكركشى به سرزمين‌ هاى مسلمانان بودند، سپاهى منظم از مهاجران و انصار مدينه ترتيب داد و به همگان فرمان داد تا در آن شركت جسته و با روميان متجاوز به جهاد برخيزند.
پيامبر صلی الله علیه و آله، فرماندهى اين سپاه بزرگ و پرمخاطره را به جوانى نورس به نام اُسامه فرزند زيد بن حارثه (كه پدرش پيش از اين در جنگ موته بدست روميان كشته شده بود) سپرد. اسامه در آن زمان بيش از هفده يا هجده سال نداشت.[۱]
اسامه، به فرمان پيامبر خدا صلی الله علیه و آله از مدينه خارج شده و "جُرف" (مكانى در سه ميلى شهر مدينه به سمت شام) را پادگان نظامى سپاهيان خويش قرار داد. مسلمانان واجد شرايط رزم از انصار و مهاجر، از جمله ابوبكر، عمر بن خطاب، سعد بن أبى وقاص، سعيد بن زيد، ابوعبيده و قتادة بن نعمان در آن لشكرگاه حضور يافتند.
سپاه اسلام به سوى روم به حركت درآمد ولى هنوز از مدينه چندان فاصله نگرفته بود كه از رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله باخبر گرديد. همين أمر موجب اندوه سپاهيان اسلام و دست ‌مايه برخى از فرصت‌ طلبان و بازگشت آنان به مدينه گرديد. به همين جهت اين سپاه بزرگ براى مدتى موقت از هم پاشيد و شيرازه آن با پراكنده شدن مسلمانان سوگوار در هم ريخت[۲] تا اين كه خلافت ابوبكر بن أبى ‌قحافه استقرار پيدا كرد. از آن پس سپاه اسلام به رهبرى اسامه به سوى سرحدات روم عازم گرديد.[۳]
تاريخ انتخاب اسامة بن زيد به فرماندهى سپاه اسلام از سوى رسول اكرم صلی الله علیه و آله، مورد اتفاق مورخان شيعه و اهل سنت نيست. زيرا مورخان اهل سنت، از جمله واقدى در مغازى خود،[۴] آن را روز 27 صفر سال يازدهم هجرى قمرى دانسته اند.[۵] غير از طبرى كه آن را محرم سال 11 هجرى مى‌ داند.[۶]
از آن جا كه آنان رحلت پيامبر خدا صلی الله علیه و آله را در روز 12 ربيع الاول مى‌ دانند، بايد فاصله ميان انتصاب اسامه و رحلت پيامبر خدا صلی الله علیه و آله به مدت 15 روز باشد. ولى مورخان و دانشمندان شيعه به پيروى از اهل بيت علیهم‌السلام و نوادگان رسول خدا صلی الله علیه و آله رحلت آن حضرت را روز 28 صفر دانسته اند.
بنابراين اگر فاصله ميان انتخاب اسامه و رحلت پيامبر صلی الله علیه و آله را همان 15 روز قرار دهيم، به ناچار بايد بپذيريم كه تاريخ انتخاب اسامه به فرماندهى سپاه اسلام، در دهه دوم (يعنى سيزدهم) صفر مى‌ باشد.

1- المغازى (واقدي)، ج 2، ص 1117 و بحارالانوار (علامه مجلسی)، ج 21، ص 407.
2- فروغ ابديت (جعفر سبحانی)، ج 2، ص 485.
3-  تاريخ دمشق (ابن عساكر)، ج 2، ص 51.
4- المغازى، ج 2، ص 1117.
5- بحارالانوار، ج 21، ص 407.
6- تاريخ الطبرى، ج 3، ص 184.
منابع
سيد تقى واردى، روز شمار تاريخ اسلام، جلد دوم: ماه صفر
منبع: پایگاه دانشنامه اسلامی

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -