انهار
انهار
مطالب خواندنی

احکام آبها

بزرگ نمایی کوچک نمایی
احكام آبها
مسأله ۴۷ - آب مضاف كه معني آن {در مسأه ۱۵} گفته شد، چيز نجس را پاك نمي كند، وضو و غسل هم با آن باطل است.
*****
امام خامنه ای: رساله آموزشی ص ۴۴.
احکام آب مضاف:
۱- آب مضاف، چیز نجس را پاک نمی کند (از مطهرات نیست).
۲- در صورت برخورد با نجاست، نجس می شود (هرچند نجاست کم باشد و بو یا رنگ یا مزه ی آب عوض نشود و هرچند آب مضاف به اندازه کُر باشد).
۳ - وضو و غسل با آب مضاف باطل است.
۴- اگر آب مضاف نجس به گونه ای با آب جاری یا کُر مخلوط شود که دیگر به آن، آب ناخالص نگویند،  پاک میشود.
۵- اگر انسان شک کند آبی که مضاف بوده، مطلق شده یا نه، حُکم آب مضاف را دارد؛ یعنی چیز نجس را پاک نمی کند و وضو و غسل نیز با آن باطل است.
مکارم مسأله ۵۳ ـ آب مضاف که در اوّل اين بحث معنى آن گفته شد مانند گلاب و آب ميوه، چيز نجس را پاک نمى کند و نيز وضو و غسل با آن صحيح نيست.
جوادی آملی مسأله ۴۸ ـ مایعی که آب نیست و با پسوند یا پیشوند به آن آب گفته می‌شود - مانند آب میوه - چیز نجس را پاک نمی‌کند و وضو و غسل هم با آن باطل است، هرچند آب در دسترس نباشد.
مسأله ۴۸ - اگر ذره اي نجاست به آب مضاف۱ برسد نجس مي شود۲، ولي چنانچه از بالا با فشار روي چيز نجس بريزد۳، مقداري كه به چيز نجس رسيده نجس و مقداري كه بالاتر از آن است پاك مي باشد۴. مثلاً اگر گلاب را از گلابدان روي دست نجس بريزند، آنچه به دست رسيده نجس و آنچه به دست نرسيده پاك است۵، و نيز اگر مثل فواره با فشار از پايين به بالا برود اگر نجاست به بالا برسد، پايين نجس نمي شود۶.
این مسأله در رساله آیت الله سبحانی نیست.
۱- گلپايگاني، خوئي، صافي، تبريزي، بهجت: هرقدر زياد باشد...
 سيستاني: اگر چه به مقدار كر باشد...
۲- صافي: بلي، نجس شدن آب زياد غير متعارف و هر مايع ديگري مثل چاههاي نفت محل تأمل است...
 بهجت: البته در موارد متعارف كه احتمال نجس شدن به وسيلهٔ ملاقات داده شود...
۳- فاضل: چنانچه آب مضاف از بالا روي چيز نجس بريزد...
مظاهری: اگر ذرّه ای نجاست به آب مضاف برسد چنانچه مقدار آب زیاد باشد مانند نهر و رودخانه نجس نمی شود و در غیر این صورت نجس می شود، ولی اگر از بالا روی چیز نجس بریزد...
۴- خوئي ،تبريزي، سيستاني: چنانچه (خوئی، تبریزی: بافشار- سیستانی: از بالا) روي چيز نجس بريزد، مقداري كه به چيز نجس رسيده نجس است و مقداري كه نرسيده است پاك مي باشد...
۵- خوئي، سيستاني، تبريزي: [پایان مسأله].
بهجت: بلكه در بعضي از موارد كه آب مضاف جريان دارد، اگر قسمت آخر آب، نجس شود نجس شدن قسمت اوّل آن خالي از تأمّل نيست، اگر چه سطح اوّل و آخر آب يكي باشد و از بالا به پايين جريان نداشته باشد در صورتي كه عرفاً به سبب ملاقات، تأثر و انفعال حاصل نشود؛ بلكه نجس نشدن قسمت اوّل، خالي از وجه نيست.
۶- جوادی آملی: همچنین اگر به صورت دفع باشد، نجس نمی شود، گرچه هم سطح باشد.
گلپايگاني، صافي: اگر مثل فوّاره از پايين به بالا با فشار بيرون آيد، پائين بواسطهٔ نجس شدن بالا، نجس نمي شود.
امام خامنه ای: رجوع کنید به ذیل مسأله ۴۷، مورد پنجم.
*****
زنجاني: مسأله ۴۸ ـ آب مضاف و هر مايع ديگر اگر به قدر كر نباشد و ذره اي نجاست به آن برسد، نجس مي شود و اگر به قدر كر باشد، بنابراحتياط از آن اجتناب شود. و در هر صورت چنانچه با فشار به چيز نجس برسد، مقداري كه به چيز نجس رسيده نجس مي شود و مقداري كه نرسيده پاك مي باشد؛ مثلاً اگر گلاب را از گلابدان روي دست نجس بريزند، آنچه به دست رسيده نجس، و آنچه به دست نرسيده پاك است.
مكارم: مسأله ۵۴ - هر گاه آب مضاف با چيز نجسي ملاقات كند نجس مي شود مگر در سه صورت:
اوّل: از بالا به پايين بريزد، مثلاً گلاب را از گلابدان روي دست نجسي بريزيم، گلابهايي كه در گلابدان است نجس نمي شود.
 دوّم: مانند فواره با فشار از پايين به بالا رود در اين صورت نيز تنها آن قسمت كه با نجس ملاقات كرده نجس مي شود.
سوّم: به قدري زياد باشد كه بگويند نجاست به آن سرايت نكرده، مثل اينكه استخر بزرگي از آب مضاف باشد و نجس در گوشه اي از آن بيفتد يا لولهٔ طولاني از نفت باشد و نجس با يك طرف آن ملاقات كند، در اينگونه موارد، بقيه نجس نمي شود.
وحید: مسأله ۴۸ ـ آب مضاف چه قليل و چه كثير به ملاقات نجس ، نجس مى شود ، هر چند عموم حكم نسبت به بعضى از مراتب كثرت محلّ اشكال است ، ولى چنانچه با فشار با نجس ملاقات كند مقدارى كه به چيز نجس رسيده نجس است ، و مقدارى كه نرسيده پاك مى باشد ، مثلا اگر گلاب را از گلابدان روى دست نجس بريزند ، آنچه به دست رسيده نجس و آنچه به دست نرسيده پاك است.
مسأله ۴۹ - اگر آب مضاف نجس، طوري با آ ب كر يا جاري مخلوط شود۱ كه ديگر۲ آب مضاف به آن نگويند۳، پاك مي شود.
۱- زنجاني: كه به آن آب - بدون قيد و اضافه-  گفته شود، پاك مي گردد.
مظاهری: طوری با آب عاصم[کر،جاری، باران،چشمه و چاه] مخلوط شود...
۲- سیستانی: كه دیگر عُرفاً...
۳- بهجت: بلكه مردم بگويند آب است (بدون ضميمه كردن كلمهٔ ديگري به آن)...
امام خامنه ای: رجوع کنید به ذیل ممسأله ۴۷.
*****
جوادی آملی: مسأله ۴۹ - مایعی که آب نیست، اگر نجس شود و به گونه‌ای با آب کر یا جاری ممزوج شود که به آن آب گویند، پاک میشود.
مسأله ۵۰ - آبي كه مطلق بوده و معلوم نيست مضاف شده يا نه۱، مثل آب مطلق است، یعني چيز نجس را پاك مي كند، وضو و غسل هم با آن صحيح است. و آبي كه مضاف بوده و معلوم نيست مطلق شده يا نه، مثل آب مضاف است، يعني چيز نجس را پاك نمي كند، وضو و غسل هم با آن باطل است.
این مسأله در رساله آیت الله سبحانی نیست.
 ۱- بهجت: و با مختصر تحقيق و بررسي هم نشود وضع آن را روشن كرد...
خوئي، تبريزي، سيستاني، وحید: آبي كه مطلق بوده و معلوم نیست که به حدّ مضاف شدن رسیده یا نه...
*****
زنجانی: مسأله ۵۰- مایعی که آب مطلق بوده و معلوم نیست آب مضاف شده یا نه، در حکم آب مطلق است، یعنی چیز نجس را پاک می کند و وضو و غسل هم با آن صحیح است. و مایعی که آب مضاف بوده و معلوم نیست آب مطلق شده یا نه، در حکم آب مضاف است، یعنی چیز نجس را پاک نمی کند و وضو و غسل هم با آن باطل است.
مکارم: مسأله ۵۶ - هر گاه آبی مطلق بوده، شك كنيم مضاف شده يا نه - مانند سيلابهايي كه نمي دانيم به آن آب مي گويند يا نه-  حكم آب مطلق را دارد، يعني مي توان چيزهاي نجس را با آن شست و وضو گرفت و غسل كرد؛ امّا به عكس، اگر آبي مضاف بوده شكّ داريم مطلق شده، حكم آب مضاف را دارد.
جوادی آملی: مسأله ۵۰ - مایعی که معلوم نیست آب است یا نه اگر قبلاً آب بوده حکم آب را دارد یعنی چیز نجس را پاک میکند و وضو و غسل هم با آن صحیح است و چنانچه پیشتر آب نبوده حکم آب را ندارد یعنی چیز نجس را پاک نمی‌کند و وضو و غسل هم با آن باطل است و اگر معلوم نیست که قبلاً آب بوده یا نه نجاست را پاک نمی کند و وضو و غسل هم با آن باطل است  ولی چنانچه به اندازه کر یا بیشتر باشد و نجاست به آن برسد به نجس بودن آن حکم نمی شود.
مسأله ۵۱ - آبي كه معلوم نيست مطلق است يا مضاف، و معلوم نيست كه قبلاً مطلق يا مضاف بوده، نجاست را پاك نمي كند، وضو و غسل هم با آن باطل است۱، ولي اگر به اندازهٔ كر يا بيشتر باشد و نجاست به آن برسد، حکم به نجس بودن آن نمی شود.
این مسأله در رساله آیت الله سبحانی نیست.
۱- مكارم: امّا اگر چيز نجسي به آن برسد نجس نمي شود.‍ [پايان مسأله]
خوئي، تبريزي: وچنانچه نجاستي به آن برسد، نجس مي شود اگر چه به اندازهی كُر يا بيشتر باشد.
وحید: ولی اگر به اندازه کر یا بیشتر باشد چنانچه نجاستی به آن برسد، محکوم به طهارت است.
سيستاني: و چنانچه نجاستي به آن برسد، و آب كمتر از كر باشد نجس مي شود و اگر به اندازهی كر يا بيشتر باشد بنابراحتياط واجب نيز نجس مي شود.
جوادی آملی: رجوع کنید به ذیل مسأله ۵۰.
*****
امام خامنه ای: رساله آموزشی ص۴۷:
احکام شک در آب
۱. آبی که نمی‌دانیم مطلق است یا مضاف و نیز نمی‌دانیم قبلاً مطلق بوده یا مضاف، شیء نجس را پاک نمی‌کند و وضو و غسل هم با آن باطل است، اگر چه به مقدار کر باشد ولی در این صورت با ملاقات نجس، نجس نمی‌شود.
۲. آبی که نمی‌دانیم پاک است یا نجس، شرعاً پاک است، همچنین اگر آبی پاک بوده و نمی‌دانیم نجس شده یا نه، پاک است ولی آبی که نجس بوده و نمی‌دانیم پاک شده یا نه، حکم آب نجس را دارد.
۳. آبی که به اندازه‌ی کر بوده اگر انسان شک کند که از کر کمتر شده یا نه، در حکم آب کر است.
توجّه:
- برای ترتب آثار کر بودن آب، علم به کُر بودن آن واجب نیست، بلکه اگر حــالت سابقه‌ی کر بودن آب احراز شود بنا گذاشتن بر کر بودن آن جایز است (مثلاً اگر بدانیم آب موجود در دستشویی های قطار و غیره قبلاً به اندازه‌ی کر یا بیشتر بوده است و شک کنیم از کر افتاده می‌توانیم بنا را بر کر بودن آن بگذاریم).   
- آبی که کمتر از کر بوده تا انسان یقین نکند که به مقدار کر شده، حکم آب قلیل را دارد.
زنجاني: مسأله ۵۱-  مایعی که معلوم نیست آب مطلق است یا آب مضاف،  ونیز معلوم نیست که قبلا مطلق یا مضاف بوده، نجاست را پاک نمی کند و وضو و غسل هم با آن باطل است؛ ولی اگر به اندازه کر یا بیشتر باشد و نجاست به آن برسد، شرعاً پاک به شمار می آید.
مسأله ۵۲ - آبي كه عين نجاست، مثل خون و بول به آن برسد و بو يا رنگ يا مزهی آن را تغيير دهد، اگرچه كر يا جاري باشد نجس مي شود. ولي اگر۱ بو يا رنگ يا مزهی آن، به واسطهی نجاستي كه بيرون آن است۲ عوض شود، مثلاً مرداري كه پهلوي آب است بوي آن را تغيير دهد نجس نمي شود۳.
۱- سيستاني: بلكه اگر...
۲- زنجاني: و به آن متصل نيست...
۳- سيستاني: بنابر احتياط لازم نجس مي شود.
مظاهری: رجوع کنید به ذیل مسأله ۱۸.
*****
مكارم: مسأله ۵۸ - هر گاه آبي بر اثر مجاورت و نزديكي با عين نجس، بوي نجس بگيرد پاك است، مگر اينكه عين نجس به آن برسد؛ در عين حال اجتناب از آن بهتر است.
جوادی آملی: مسأله ۵۱ - آبی که عین نجاست مثل خون و ادرار به آن برسد و بو، رنگ یا مزه آن با احساس متوسط تغییر کند اگر چه کر یا جاری باشد نجس میشود ولی چنانچه بر اثر مجاورت با نجاست بو، رنگ یا مزه آن عوض شود مثلاً مرداری که در نزدیکی آب است بوی آن را تغییر دهد نجس نمی شود و نیز آبی که از بالا با فشار به پایین می‌ریزد و آب پایین بر اثر برخورد با نجس تغییر پیدا کند فقط آب پایین نجس می‌شود.
مسأله ۵۳ - آبي كه عين نجاست مثل خون و بول در آن ريخته و بو يا رنگ يا مزهٔ آن را تغيير داده۱، چنانچه به كر يا جاري متصل شود، يا باران بر آن ببارد، يا باد، باران را در آن بريزد۲، يا آب باران در موقع باريدن از ناودان در آن جاري شود و۳ تغيير آن از بين برود پاك مي شود۴. ولي بايد آب باران يا كر يا جاري با آن مخلوط گردد۵.
 ۱- زنجاني: اگر به خودي خود تغيير آن از بين برود پاك نمي شود ولي...
 ۲- بهجت: يا آب باران هنگام باريدن از ناودان در آن جاري شود و تغيير آن از بين برود، پاك مي شود .و اگر قبل از اتّصال به كر يا جاري يا باريدن باران، تغيير از بين برود همين قدر كه آب كر يا جاري به آن متّصل شود و يا آب باران به آن برسد پاك مي شود و لازم نيست با آن مخلوط شود.
 ۳- خوئي، تبريزي، سيستاني: و در تمام اين صُوَر...
 ۴- اراكي،تبريزي: بقیه مسأله ذکر نشده.
 ۵- گلپايگاني، صافي، فاضل: بنابر احتياط واجب بايد آب باران (گلپايگاني، صافي: در حال باريدن) يا كر يا جاري با آن مخلوط گردد.
 خوئي، وحید: بنابر احتياط مستحب آب باران يا كر يا جاري با آن مخلوط گردد.
زنجاني: بنابر احتياط مستحب آب كر يا جاري با آب باران با آن مخلوط گردد.
امام خامنه ای: رجوع کنید به مسأله اختصاصی ذیل مسأله ۱۵.
*****
مكارم: مسأله ۵۹ - هرگاه آبي كه بو يا رنگ و يا طعم آن بر اثر نجاست تغيير كرده خود به خود رنگ و بو و طعمش از بين برود پاك نمي شود، مگر اينكه با آب كر يا باران يا جاري مخلوط گردد.
مظاهری: مسأله ۴۱- آب قلیلی که نجس شود اگر متصل به آب عاصم[کر، جاری، باران، چشمه و چاه] شود پاک می شود و مخلوط شدن هم لازم نیست.
جوادی آملی: مسأله ۵۲ - آبی که بر اثر برخورد با عین نجاست مانند خون و ادرار بو، رنگ یا مزه تغییر کرده اگر خود به خود تغییرش از بین برود پاک نمی‌شود ولی چنانچه به کر یا جاری یا آب باران هنگام باریدن از ناودان مثلاً متصل شده به گونه‌ای که با آن ممزوج شود و تغییر آن از بین برود پاک می‌شود. 
مسأله ۵۴ - اگر چيز نجس را در آب كر يا جاري فرو برند۱، ( و در چيزهايي كه قابل فشاردادن است مانند فرش و لباس، طوري فشار، يا در داخل آب حركت دهند كه آب داخل آن خارج شود۲) چنانچه از چيز هايي باشد كه در دفعهٔ اول پاك مي شود، آبي كه بعد از بيرون آوردن، از آن مي ريزد پاك است و اگر از چيزهايي باشد كه بايد دو مرتبه آن را در آب فرو برند تا پاك شود، آبي كه بعد از دفعهی دوم از آن مي ريزد، پاك مي باشد.
این مسأله در رساله آیات عظام: مکارم و مظاهری نیست.
۱- اراكي: آبي كه بعد از بيرون آوردن از آن مي ريزد پاك است.[پايان مسأله].
۲- [ قسمت داخل پرانتز در رساله آیت الله سبحانی نیست.]
*****
خوئي و تبریزی و وحید مسأله ۵۴،  سيستاني مسأله ۵۱ - اگر چيز نجس را در كر يا جاري تطهير نمايند (خوئي، سيستاني، وحید: در شستني كه با آن پاك مي گردد) آبي كه بعد از بيرون آوردن از آن مي ريزد، پاك است.
گلپايگاني، صافی مسأله ۵۴- بهجت مسأله ۵۹- اگر چيز نجسی را در آب كر يا جاري آب بكشند، آبي كه بعد از بيرون آوردن، از آن مي ريزد پاك است (بهجت: پاك و پاك كننده است).
فاضل: مسأله ۵۸- اگر چيز نجس كه نياز به فشار دادن ندارد را در آب كُر يا جاري آب بكشند، آبي كه بعد از بيرون آوردن از آن مي ريزد پاك است، ولي چيز هايي كه مثل لباس و فرش بنابر احتياط در آب كُر و يا جاري هم نياز به خارج كردن غساله آن با فشار و مانند آن دارد، بنابر احتياط غساله آن نجس است.
زنجاني مسأله ۵۴- اگر چيز نجسي را در آب قليل آب بكشند، باید از آبي كه بعد از بيرون آوردن، از آن مي ريزد اجتناب كرد حتّی بنابراحتیاط، در صورتی که محلّ به مجرد شستن با او پاک شود، و اگر در غير آب قليل آب بكشند آبي كه از آن مي ريزد پاك است.
جوادی آملی: مسأله ۵۳ - اگر چیز نجس را با آب کر یا جاری یا باران بشویند و در چیزهایی که قابل فشار دادن است مانند فرش و لباس طوری فشار دهند که آب داخل آن خارج شود آبی که پس از بیرون آوردن از آن می ریزد پاک است.
نوری: مسأله ۵۴ - آبي كه براي پاك كردن شيء نجس شده استعمال مي شود و آن را غُساله مي نامند اگر تطهير با آب قليل باشد، نجس است؛ ولي اگر در آب كر يا جاري تطهير نمايند، آبي كه بعد از بيرون آوردن از آن مي ريزد، پاك است.
مسأله ۵۵ - آبي كه پاك بوده و معلوم نيست نجس شده يا نه، پاك است۱. و آبي كه نجس بوده و معلوم نيست پاك شده يا نه، نجس است۲.
این مسأله در رساله آیات عظام:مظاهری و سبحانی نیست.
۱- بهجت: و پاك كننده نيز هست...
گلپايگاني، صافي: محكوم به طهارت است...
زنجانی، جوادی آملی: حکم آب پاک را دارد...
۲- زنجاني: حکم آب نجس را دارد . و آبي كه حالت قبلي آن معلوم نيست، حکم آب پاك را دارد.
جوادی آملی: حکم آب نجس را دارد و آب مشکوکی كه معلوم نیست پاک بوده یا نجس، حکم آب پاک را دارد. آبی که حکم پاک را دارد، پاک‌كننده هم است.
گلپايگاني، صافي: محكوم به نجاست است.
مسأله ۵۶ - نيم خورده سگ و خوك و كافر۱ نجس و خوردن آن حرام است و نيم خورده ی  حيوانات حرام گوشت، پاك و خوردن آن مكروه مي باشد۲.
این مسأله در رساله آیات عظام: سیستانی، سبحانی و مظاهری نیست.
 ۱- خوئي، وحید: كافر غير كتابي (خوئی:  بلكه كتابي نيز بنابر احتياط واجب)...
تبريزي: كافري كه از اهل كتاب يعني يهودي و نصراني و مجوسي نباشد...
فاضل: نيم خوردهٔ سگ و خوك و مشرك...
۲- خوئي، تبريزي، وحید: نسبت به غير گربه مكروه مي باشد.
*****
امام خامنه ای: آبی که نمی دانیم پاک است یا نجس، شرعاً پاک است، همچنین اگر آبی پاک بوده و نمی دانیم نجس شده یا نه، پاک است ولی آبی که نجس بوده و نمی دانیم پاک شده یا نه، حکم آب نجس را دارد.
مكارم: مسأله ۶۱ - آب نيم خورده «حيوانات نجس» مانند سگ و خوك نجس است ؛امّا نيم خوردهی حيوانات حرام گوشت (مانند گربه و جانوران درنده) پاك است، هر چند خوردن آن مكروه است.
زنجاني: مسأله ۵۶- نيم خوردهٔ سگ و خوك و كافر غير كتابي، نجس و خوردن آن حرام است، بلكه بنابر احتياط بايد از نيم خوردهٔ اهل کتاب اجتناب كرد. و نيم خوردهی حيوانات حرام گوشت، پاك و خوردن آن (مگر در مورد گربه) مكروه مي باشد.
جوادی آملی: مسأله ۵۵- نيم‌خوردهی سگ، خوک و كافر غير كتابی نجس، و خوردن آن حرام است و نيم‌خوردهی كافر كتابی، درصورتیكه به چيز نجس آلوده نشده باشد، پاک است و نيم‌خوردهی حيوان حرام گوشت، پاک و خوردن آن، مكروه است.
مسأله اختصاصي
مكارم: مسأله ۶۲- مستحبّ است آب نوشيدني كاملاً تميز بوده باشد. خوردن آبهاي آلوده كه موجب بيماري مي گردد حرام است. آبهاي شستشو نيز شايسته است تميز باشد و از آبهاي متعفّن و آلوده تا آنجا كه ممكن است بايد پرهيز شود.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -