انهار
انهار
مطالب خواندنی

روز جهانگردی

بزرگ نمایی کوچک نمایی

جـهـانـگـردى در دنـيـاى امـروز يكى از بهترين ابزارهاى تبادل و تعامل فرهنگى است و سياحت يا گشت و گذار در سرزمين مختلف دنيا يكى از نيازهاى زنـدگـى انـسـان و از روشـهـاى مـوفـق و گـذران سـالم اوقـات فراغت مى باشد. جهانگردى در واقع مجموعه اى از سير و سفرها و سياحتهاى داخلى و خارجى است كه با اهداف و نيتها مختلف انجام مى گيرد.
 

تعريف جهانگردى
مجموعه مسافرتهايى را كه به يك نقطه مورد نظر و بدون انگيزه اقامت طولانى انجام مى پذير، فعاليت توريستى يا جهانگردى مى گويند.
جهانگرد كيست ؟
در سال 1964 ميلادى در كنفرانس بين الملل ترانسپورت و جهانگردى ، جهانگرد يا توريست را اين گونه تعريف كرده اند:
((جـهـانـگـرد كـسـى است كه به منظور تفريح ، بازديد از نقاط ديدنى ، معالجه ، تجارت ، ورزش و زيارت به كشور ديگر سفر كند، مشروط بر اينكه مدت اقامت از 24 ساعت كمتر و از 6 ماه بيشتر نباشد و در فاصله اى كمتر از 70 كيلومتر انجام نگيرد.))
تاريخچه جهانگردى
با بررسى تاريخ گذشته ، به خاطرات و سر گذشتهاى كسانى بر مى خوريم كه به نقاط مختلف جهان سفر كرده و مدت زمان كوتاه يا بلندى را بـيـن اقـوام مـخـتلف به سر برده و نحوه زندگى ، آثار هنرى ، صنايع و ديگر خصوصيات آنها را ديده و يا از زبان ديگران شنيده اند و پس از مـراجـعـه بـه وطـن خـويش ، ديده ها و شنيده ها را به رشته تحرير در آورده و يا براى ديگران بيان نموده اند كه سينه به سينه به نسلهاى بعدى منتقل گرديده و بعضا جنبه افسانه نيز به خود گرفته است .
ايـن نـوشـته ها حاكى از آن است كه جهانگردى با انگيزه هاى مختلف از ديرباز بين انسانها رواج داشته و آثار مكتوب و به جا مانده از اين گردشها، بـه نـسـلهـاى مختلف بشرى در شناختن تاريخ و جغرافياى مكانى و شرايط زندگى و حكومتى گذشتگان كمك مى كند. علاوه بر اين ، گاهى فعاليت بـرخـى از جهانگردان در سرنوشت جوامع و اقوام مختلف و حتى جهان ، كم و بيش تاءثير داشته است ، از جمله سفرهاى دريايى كه كريستف كلمب انجام داد. ايـن مـاجـراجـوى شـجـاع و بـى بـاك بـه مـنـظـور رسـيـدن بـه كـشـور هـنـد از طـرف مـغـرب دسـت به سفرهاى متعدد درياى زد كه پس از تلاش و تـحـمـل سـخـتـى و مـرارتـهـاى فـراوان ، پـا بـه سـرزمـيـنـى نـهـاد كـه بـعـدهـا نـام آمـريـكـا را بـه خـود گرفت . نتيجه اين مسافرت به وجود آمدن تحول بزرگى در تاريخ معاصر جهان بود.
كـشور ما ايران نيز از گذشته هاى دور به جهت موقعيت سوق الجيشى و تاءثيرى كه حكومتهاى حاكم آن بر منطقه و جهان معاصر خود داشته اند، مورد بازديد جهانگردان مختلفى قرار گرفته و خاطرات اينگونه افراد كه از مشهورترين آنها مى توان به هردوت و گزنفون از مورخين يونان باستان ، مـاركـوپـولوى و نـيـز، ابـن بـطـوطـه بـغـدادى اشـاره كـرد، خـود بـيـانـگـر بـخـشـى از تـاريـخ اقـوام و گـذشـتـگـان ايـران مـى بـاشـد. در مـقـابـل ، بـزرگانى از ايران هم وجود داشته اند كه با سفرهاى خود به ساير نقاط جهان مجموعه اى از ديده ها و شنيده ها را جمع آورى و منتشر كرده اند كه از جمله مى توان به دو كتب گلستان و بوستان كه نتيجه سالها جهانگردى سعدى شيرازى بوده است ، اشاره كرد.
جهانگردى در دنياى امروز
جـهـانـگـردى بـا سـبـك جـديـد از اوايل قرن 16 ميلادى شروع شد. زمانى كه انقلاب صنعتى اروپا را فراگرفت و شيوه هاى نوين زندگى در جامعه اروپـا نـمود پيدا كرد، بروز مسائل گوناگون شغلى و فرهنگى موجب شد تا استفاده از اوقات فراغت و توجه به سير و سفر به منظور دور شدن از مسائل و مشكلات روحى و جسمى ناشى از اشتغالات فكرى و فيزيكى ، افزايش ‍ پيدا نمايد.
از اوايل قرن 17 ميلادى اصطلاح توريست در جامعه فرانسه رايج گرديد.
ايـن اصـطـلاح در مورد جوانانى به كار برده مى شد كه براى تكميل تحصيلات و كسب تجربه هاى لازم زندگى ، مسافرت مى كردند و كم كم به ساير جوامع اروپايى نيز وارد شد كه در اين موقعيت ، توريست به مسافرينى اطلاق مى شد كه هدف آنها از مسافرت ، گردش ، استراحت و آشنايى با فرهنگ مردم ساير كشورها بود.
تـوجـه بـه ارزش و بـعـد اقـتصادى جهانگردى پس از جنگ جهانى دوم آغاز گرديد، زيرا ساختار اقتصادى و صنعتى اكثر كشورهاى اروپايى تقريبا نـابـود شـده بـود و نـيـاز مـالى زيـادى بـراى بـاز سـازى آنـهـا وجـود داشـت ، مـسـاءله جـهـانـگـردى بـه عـنـوان يـك عـامل مهم در آمد در بازسازى خرابيها و ترميم ساختارهاى بنيادين اقتصادى مورد توجه قرار گرفت و دولتها در جهت گسترش همه جانبه آن اقدام به سـرمـايـه گـذارى مـالى و انـسـانـى مـنـاسـب كـردنـد. ايـن كـار بـا تـوجـه بـه پـيـشـرفـت وسـايـل حـمـل و نـقـل ، تـحـول بـزرگـى در سـيـر و سـفـر بـه وجـود آورد. پـس از زمـانـى كـوتـاه بـا تـحـول سـريـع امـكـانـات ارتـبـاطـى ، مـسـاءله جـهـانـگـردى بـه صـنـعـتـى بـا قـابـليـت بـهـره دهـى بـالا تـبـديـل و ظـرفـيـت پـذيـرش ‍ سـرمـايـه گـذارى در آن افـزايـش يـافـت و ايـن رونـد تـحـول و تـكـامـل ، امـروزه نـه تـنـهـا ايـن صـنـعـت را بـه مـنـبـع مـهـمـى بـراى كـسـب در آمـدهـاى ارزى و نـاخـالص مـلى بـرخـى كـشـورهـا تـبـديـل كـرده ، بـلكه آن را در زمره عوامل توسعه كشورها قرار داده است ، و اكنون با توجه به عواملى مانند گسترش ارتباطات ، افزايش ‍ اطلاعات مـلتـهـا از يـكـديـگـر، تـوسـعـه صـنـعـت حـمـل و نـقـل ، عـلاقـه مـنـدى عـمـوم جـوامـع بـشـرى بـه آشـنـايـى بـا آثـار سـايـر ملل و پى بردن دولتها به بازدهى اقتصادى صنعت توريست ، مى توان ادعا نمود كه اين صنعت از نظر اهميت اقتصادى جايگاه سوم را در دنيا دارد.
در ايـران مـسـاءله جـهانگردى با نگرش جديد از سال 1317، مورد توجه قرار گرفت و براى اولين بار در وزارت كشور اداره اى تحت عنوان "امور جهانگردى " سازمان يافت و در زمينه اين صنعت فعاليتها آغاز گرديد.
در سـال 1320، ايـن اداره بـه "شـوراى عـالى جـهـانـگـردى " تـغـيـيـر نـام داد. در سـال 1342، "سـازمـان جـلب سـيـاحـان " تـصـويـب و كـار خـود را شـروع كـرد. در سـال 1353، سـازمـان مـذكـور بـا سـازمان اطلاعات وقت ادغام و وزارتى تحت عنوان "وزارت اطلاعات و جهانگردى " تاءسيس گرديد و اكنون سازمان ايرانگردى و جهانگردى زير نظر وزارت فرهنگ و ارشاد، متولى اين امر مى باشد.

جاذبه هاى جهانگردى
جـاذبـه هـاى جـهـانـگردى در كشورهاى مختلف متفاوت بوده و داراى زمينه هاى تاريخى ، طبيعى ، دينى و سياسى مى باشد. بعضى از كشورها از نظر تـاريـخـى داراى جـاذبه بوده و برخى از نظر طبيعى . در بين كشورهاى جهان ، كشورما داراى همه زمينه هاى جهانگردى بوده و به عنوان كشورى كهن سـال بـا فـرهـنـگـى آمـيـخـتـه از فـرهـنـگ كـهـن بـاسـتـانـى و فـرهـنـگ اسـلامـى و داشـتـن شـرايـط گـونـاگـون آب و هـوايـى در طـول سـال ، يـكـى از پـر جـاذبـه تـريـن و اسـتـثنايى ترين كشورهاى جهان در اين زمينه است . بدين جهت لازم است كه با برنامه ريزى و تبليغات صـحـيح و سالم نسبت به جلب جهانگردان براى سفر به ايران اقدام كرد. قابل توجه اينكه وقتى از جهانگردى خارجى صحبت مى شود، نبايد فقط شـهروندان كشورهاى غربى را مد نظر داشت ، زيرا كشورهاى پيرامون ايران مسلمان بوده و مردم آنها علاقه مند به شناخت دستاوردهاى تمدن و فرهنگ اسلام و بطور كلى جاذبه هاى آن هستند.
البـتـه بـايـد ايـن نـكـته را هم به خاطر داشته باشيم كه به علت غنى بودن فرهنگ ملى و دينى جامعه ، همواره ما بوده ايم كه بر روى جهانگردان خـارجـى تـاءثـيـر مـثبت داشته ايم و تاءثير فرهنگهاى مختلف دنيا كه توسط جهانگردان خارجى تاءثير مثبت داشته ايم و تاءثير فرهنگهاى مختلف دنيا كه توسط جهانگردان به ايران منتقل شده ، بسيار كم بوده است . از اين گذشته ، جهانگردانى كه امروز به ايران سفر مى كنند با آنهايى كه در گـذشـتـه مـى آمـدنـد ، فـرق دارنـد. جـهانگرد امروز معمولا علاقه مند به تبادلات فرهنگى بوده و مجذوب آثار هنرى و فرهنگى و آداب و رسوم ما ايـرانـيـان است ، بخصوص ‍ اروپاييها، كه نوعى از محبت و دوستى را در مردم ما مشاهده مى كنند كه براى آنها تازگى دارد. آنها پس از گشت و گذار در ايـران و مـراجـعـه بـه وطن معمولا سفيران فرهنگى خوبى براى جمهورى اسلامى ايران هستند و بر طبق آمار و مصاحبه هايى كه انجام گرفته 95 درصـد كـسـانـى كـه از ايـران ديـدن مـى كـنند هنگام رفتن ديدگاهشان نسبت به ملت و كشور ايران تغيير نموده و از پيشرفت ، ترقى و مهمان نوازى ايـرانـيـان صحبت مى كنند. جاذبه ويژه توريستى ايران مذهب تشيع مى باشد. كشور ما به عنوان تنها كشور شيعه دنيا از نظر دينى براى مسلمانان جهان داراى اهميت خاصى است . وجود بارگاه ملكوتى حضرت على بن موسى الرضا (عليه السلام )، قوى ترين جاذبه دينى در اين زمينه مى باشد. علاوه بر آن ، آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه عليها السلام در قم هم كه پوياترين پايگاه تدريس و نشر علوم اسلامى در جهان اسلام است يكى از جـاذبـه هاى قوى مذهبى ايران به شمار مى آيد و نيز حضرت عبد العظيم حسنى در رى و آستان حضرت شاهچراغ در شيراز و مرقد مطهر امام خمينى (ره ) و ديـگـر امـامـزادگـان مـشـهـور در اقصى نقاط مملكت ، خود جاذبه هاى مذهب ديگر مى باشند كه همه ساله پذيراى جهانگردان مسلمان از كشورهاى اسلامى و غير اسلامى مى باشند.
از نظر سياسى نيز كشور ما داراى جاذبه جهانگردى است . ويژگيهاى انقلاب شكوهمند اسلامى و بروز حوادث مختلف و اتفاقهاى غير مترقبه سياسى كـه طـى سـالهـاى گـذشـتـه روى داده و عـكـس العـمـل هـايـى كـه مـلت شـجـاع و قـهـرمـان ايـران در مـقـابـل فـشـارهـاى سـيـاسـى نـظـامـى و اقـتـصـادى دشـمـنـان از خـود نـشـان داده انـد و هـمـچـنـيـن اتـكـال انـقـلاب بـر قرآن و اسلام ، باعث جلب توجه جهانيان به ايران و ملت ايران شده است . بدين جهت بسيارى از مردم دنيا، خصوصا انديشمندان مـايـلنـد كـه بدانند موفقيتهاى ايرانى در دو دهه اخير چه بوده ، فلذا به ايران سفر مى كنند تا از نزديك با كشور ما آشنا شده و آثار انقلاب را در بـيـن مـلت جـسـتـجـو نـمـايـنـد و ايـن جـاذبـه اى اسـت كـه در دنـيـا نـظـيـر نـدارد. از نـظـر وجـود آثـار بـاسـتـانـى هـم كـشـور مـا جـزء كـهـنسال ترين و متمدن ترين كشورهاى جهان است . آثار و بقاياى زندگى پشينيان در گوشه و كنار كشور، كه حاكى از وجود زندگى اقوام مختلف بـا تـمـدنـهـاى گـونـاگـون در اين سرزمين بزرگ بوده و مى باشد. نمونه بارز تمدن و فرهنگ اقوام گذشته ايران ، آثارى مانند تخت جمشيد در شـيـراز، مـعـبـد تخت رستم - طاق بستان - بيستون و... و صدها آثار ديگر مى باشد. اخيرا هم توسط نمايشگاه بين المللى جهانگردى انگلستان ، كه يكى از بزرگترين و معتبرترين مؤ سسه هاى جهانگردى است قلعه تاريخى ارگ بم به عنوان بزرگترين بناى خشت و گلى جهان معرفى شده است .
وجـود آثـار و ديـدنـيـهاى طبيعى مانند غار زيبا و شگفت انگيز عليصدر در همدان و مناطق زيباى جنگلى و ساحلى كناره هاى درياى خزر نيز از جاذبه هاى طبيعى است كه در جذب جهانگردان خارجى جايگاه خاصى دارند.
جهانگردى از ديدگاه اسلام
سـيـر و سـفـر در جـهـان بـه مـنـظـور كـشـف حـقـايـق هـسـتـى و تـفـرج در صـنـع الهـى و عـبـرت از آثـار بـه جـا مـانـده ملل و گذشتگان از نظر اسلام ، يك پديده مطلوب به حساب مى آيد. از اينرو در قرآن كريم در چند آيه به اين امر اشاره گرديده است .
قل سيروا فى الارض فانظروا كيف كان عاقبه المجرمين
بگو در روى زمين سير كنيد تا بنگريد كه عاقبت حال گنهكاران به كجا كشيد؟
قل سيروا فى الارض فانظروا كيف بدا الخلق ثم الله ينشى النشاه الاخره
اى رسـول بـگـو بـه مـردم كـه در زمـين سير كنيد و ببينيد چگونه خلقت شروع شد. سپس خداوند نشاءه آخرت را ايجاد خواهد كرد و حيات فانى را به حيات ابدى پيوند دهد.
افلم يسيروا فى الارض فتكون لهم قلوب يعقلون بهآ او اذان يسمعون بها
آيا اين كافران در روى زمين سير نمى كنند تا دلهاشان بينش و هوش يابد و گوششان به حقيقت شنوا گردد.
قد خلت من قبلكم سنن فسيروا فى الارض فانظروا كيف كان عاقبه المكذبين
پيش از شما مللى بودند و رفتند. پس گردش كنيد در زمين تا ببينيد چگونه هلاك شدند آنان كه وعده هاى خدا را تكذيب كردند.
در ايـن آيـات خـداونـد تـوجـه انـسـانـهـاى هـر عـصـر و زمـان را بـه دو نـكـتـه مـعـطـوف كـرده اسـت . اول آنكه در تاريخ حيات انسانى بر روى زمين ، اقوام و گروههاى انسانى اجتماعى مختلفى پديد آمده و زندگى كرده اند كه هر كدام قوانين و آداب و رسـوم خاصى داشته اند. دوم آنكه هر كدام از اين اقوام گروهها داراى سرنوشتى نيك يا بد بوده اند. سر نوشت ملتهاى مجاهد و با ايمان ، پيشرفت ، تـوسـعـه و سـربـلنـدى و سرنوشت ملتهاى كافر و ظالم و ستمگر، نابودى و خسران بوده است و اين مطلبى است كه در جاى جاى كره زمين مصداق داشـتـه و آثـار و مـكـتـوبـات باقى مانده از تمدنهاى مختلف بشرى كه در زمانهاى مختلف زندگى مى كردند، گوياى اين مطلب است و مى توان گفت جهانگردى در همه اديان الهى مطرح بوده و پيامبران (عليهم السلام ) به آن اشاره داشته اند. اسلام و اديان الهى هدف از جهانگردى را عبرت گرفتن از سـرگـذشـت و عـاقـبـت كـار اقـوام گـذشـتـه مـى دانـنـد نـه گـردش و تـفـريـح مـحـض . انـبـوه سـفـرنـامـه هـاى بـاقـى مـانـده رجال اسلامى گذشته مؤ يد اين مطلب است .
به هر حال ، جهانگردى در زندگى همه جوامع بشرى ، جايگاه خاص و با ارزشى دارد، زيرا داراى فوايد مختلفى از جمله ، كسب علم و دانش ، تجديد قـوا، آشـنـايـى بـا فـرهـنـگ ديـگـران و... مـى بـاشـد. جا دارد كه در اين زمينه هم كشور ما با برنامه ريزى صحيح و منطقى نسبت به جلب جهانگرد، بـخـصـوص از كـشـورهـاى مـسـلمـان اقـدام مقتضى بنمايد. البته با ديد اقتصادى محض نبايد به مسئله بنگريم بلكه بايد هدف از ايجاد تسهيلات و امـكـانـات و بـرنـامه ريزى براى اين امر اشاعه فرهنگ ناب اسلام محمدى (صلى الله عليه و آله و سلم ) باشد. به همين جهت جمهورى اسلامى ايران بـايـد تـمـام بـرنـامـه هـاى خـود را در زمـيـنـه جهانگردى ، بر اساس موازين معنوى و اخلاقى طرح ريزى كند و در يك چارچوب مشخص اقدام به جذب جهانگرد نمايد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -