انهار
انهار
مطالب خواندنی

رحلت پیامبراسلام صلّى اللّه علیه و آله در مدینه منوّره

بزرگ نمایی کوچک نمایی

بیست و هشتم صفر سال 11 هجرى قمرى

بیستو هشتم صفر سال 11 هجرى قمرى

  • رحلت پیامبراسلام صلّى اللّه علیه و آله در مدینه منوّره

حضرت محّمد بن عبداللّه بنعبدالمطلب صلّى اللّه علیه و آله آخرین پیامبرالهى است که مردم را به یگانگى خداوندمتعال و عدالت اجتماعى در دنیا و زندگى در سراى دیگر دعوت کرد و ادیان آسمانى را بارسالت و تبلیغ خویش به اتمام و اکمال رسانید.155

آن حضرت ، بنابه روایت شیعه ، در بامداد روز جمعه 17 ربیع الاوّل ، نخستین سال عام الفیل در مکّهمعظمه از مادرى پارسا و موحّد به نامآمنه بنت وهبدیده به جهان گشود و جهان تیره و ظلمانى آن عصر رابا اءنوار خویش جلوه گر ساخت.

پیروان اهل سنت نیز، معتقدند که آن حضرت در ماهربیع الاوّل ، ولى در روز دوشنبه دیده به جهان گشود. امّا از این که چه روزى ازروزهاى این ماه بوده است ، اتفاق نظر ندارند. روز دوّم ، روز هشتم ، روز دهم ، روزدوازدهم و روز بیست و دوم ، از جمله اقوالى است که از آن ها درباره میلاد رسول خداصلّى اللّه علیه و آله نقل شده است . آنان معتقدند که تولد پیامبر صلّى اللّه علیهو آله ، معراج آن حضرت ، هجرتش به مدینه و وفاتش در چنین روزى اتفاق افتاده است

عمر شریف آن حضرت در هنگام رحلتش ، 63 سالبود که 23 سال آخر آن را در اءمر رسالت و پیامبرى گذرانید.
آن حضرت در چهل سالگىبه رسالت مبعوث گردید. در آغاز به مدت سه سال به طور پنهان وسپس به مدت ده سال بهطور آشکار در مکه معظمه ، مردم را به توحید و دین اسلام دعوت کرد. در این راه ،آزارهاى فراوان روحى و جسمى از معاندان و مشرکان قریش تحمل کرد و سرآخر که با توطئهآنان در قتل خود مواجه گردید، به ناچار سوى مدینه یثربمهاجرت نمود و این شهر راپایگاه دعوت اسلام و تمرکز مسلمانان قرار داد و نخستین پایه هاى حکومت اسلامى را درآن بنا نهاد.

از آن پس به مدت ده سال در این شهر مقدس اقامت گزید و با انواعدشمنى ها و دسیسه هاى مشرکان مکه و سایر طوایف و قبایل عربستان ، مقابله کرد وبسیارى از آنان را به دین اسلام و راه روشن الهى هدایت گر شد و مناطق مهمى ازسرزمین عربستان ، همانند مکه معظمه ، طائف ، یمن و نواحى مسکونى شبه جزیره عربستانرا در پوشش نظام حکومتى اسلامى قرار داد.

سرانجام در 63 سالگى پس از انجام مراسمحجة الوداع و معرفى حضرت على علیه السّلام به جانشینى خویش در غدیرخم ، آثار بیمارىدر آن حضرت هویدا شد و پس از تحمل چندین روز بیمارى روح ملکوتى اش به اعلى علیینپیوست و در جوار رحمت الهى قرار گرفت.

در تاریخ رحلت پیامبراکرم صلّى اللّهعلیه و آله میان شیعه و اهل سنّت ، اتفاق نظر نیست . زیرا تاریخ ‌نگاران و سیرهنویسان شیعه به پیروى از اهل بیت علیهم السّلام ، تاریخ رحلت پیامبر صلّى اللّهعلیه و آله را روز دوشنبه 28 صفر سال یازدهم هجرى قمرى دانسته اند، ولیکن علماى اهلسنّت تاریخ آن را در ماه ربیع الاوّل ذکر کرده اند و در این که چه روزى از ربیعالاوّل بوده است ، اختلاف دارند. برخى روز اوّل ، برخى روز دوّم و برخى روز دوازدهمو عده اى روز دیگرى از این ماه را دانسته اند.

واقدى از جملهکسانى است که رحلت آن حضرت را در روز دوشنبه دوازدهم ربیع الاوّل مى داند

به هر تقدیر، علّت وفات آن حضرت ، تناول کردنغذاى مسمومى بود که یک زن یهودى به نامزینبدر جریان جنگ خیبر به آن حضرت خورانیده بود.

معرفاست که پیامبر صلّى اللّه علیه و آله در بیمارى وفاتش مى فرمود: این بیمارى از آثارغذاى مسمومى است که آن زن یهودى پس از فتح خیبر براى من آورده بود.

احادیثمعتبرى وارد شده است که آن حضرت ، نه به مرگ طبیعى ، بلکه به شهادت از دنیا رفت. چنان که صفّار به سند معتبر از امام صادق علیه السّلام روایت کرد: در روز خیبر آنحضرت را از طریق گوشت بزغاله زهر دادند. چون حضرت ، لقمه اى تناول کرد، آن گوشت بهسخن آمد و گفت : اى رسول خدا مرا به زهر، آلوده کرده اند!

پیامبر صلّى اللّهعلیه و آله در بیمارى وفاتش مى فرمود: امروز پشت مرا آن لقمه اى را که در خیبرتناول کرده ام ، درهم شکست . هیچ پیامبر و وصى پیامبرى نیست مگر به شهادت از دنیابرود

پس از رحلت رسول خدا صلّى اللّه علیه و آلهدر حالى که عده اى از سران و سیاستمداران مهاجر و انصار در سقیفه بنى ساعده گردآمدهو درباره جانشینى آن حضرت به مجادله و منازعه پرداخته بودند، حضرت على علیه السّلامبه اتفاق برخى از عموزادگان خویش به غسل دادن و کفن کردن بدن مطهر پیامبر صلّىاللّه علیه و آله پرداخت . آن گاه بدن شریف آن حضرت به مدت دو روز جهت وداع واپسینامت و سوگوارى اهل بیت علیهم السّلام و نمازگزاردن اهالى مدینه بر بدن مطهر آن حضرت، با احترام ویژه اى نگهدارى شد و سپس در روز چهارشنبه ، به خاک سپرده شد.

اهلبیت علیهم السّلام و وابستگان آن حضرت و بزرگان صحابه درباره مکان تدفین بدن مطهرآن حضرت به گفت وگو پرداختند و هر کدام پیشنهاد خاصى ارائه کردند. حضرت على علیهالسّلام که متکفل تجهیز بدن آن حضرت و از نزدیکترین مردان به آن حضرت بود، فرمود: إ نّ اللّه لم یقبض روح نبیّه إ لّا فى اءطهر البقاع و ینبغىاءن یدفن حیث قبض ؛به درستى که خداى سبحان ، جان پیامبرى رانمى گیرد مگر در پاکیزه ترین مکان ، و سزاوار است در همان مکانى که قبض روح شد، درهمان جا دفن گردد.

گفتار مستدل وروح نواز امیرمؤ منان على ابن اءبى طالب علیهالسّلام مورد پسند همگان قرار گرفت و بدن مطهر رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله رادر همان مکانى که جان به جان آفرینان تسلیم کرده بود، دفن نمودند.

طبرى ،پیشنهاد دفن پیامبر صلّى اللّه علیه و آله را، در همان مکانى که وفات یافت ، بهابوبکر منتسب کرد و از او نقل کرد: ما قبض نبىُّ إ لّا یدفنحیث قبض ؛هیچ پیامبرى از دنیا نخواهد رفت ، مگر این که در همان مکانى کهقبض روح شد دفن گردد

هم اکنون مرقد مطهر آن حضرت در داخلمسجدالنبى صلّى اللّه علیه و آله قرار دارد و زیارت گاه مسلمانان و مشتاقان آن حضرتاز سراسر عالم است.

منبع: روزشمار تاریخ اسلام(ماه صفر)


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -