انهار
انهار
مطالب خواندنی

آیت الله العظمی سیستانی (مدظله)

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال : مى خواستم بدانم هزينه يك سال نماز و يك ماه روزه مرحوم پدرم چقدر است؟ و براي ۲٠ سالى كه ايشان وصيت نموده در صورت عدم تمكن مالي چه بايد كرد؟

پاسخ:از ثلث ايشان به همان مقدارى كه ممكن است بدهيد.

سؤال : آيا تأخير در انجام وصيّت ميت جايز است ؟

پاسخ:تأخير در انجام وصيت جايز نيست .

سؤال : وضعيت وصيت ما زاد بر ثلث ميتي که فرزند صغير دارد آيا نافذ ميباشد يا نه؟

پاسخ:اگر ورثه کبار اجازه بدهند در مقدار سهم خودشان وصيت نافذ است

سؤال : شخصي از دنيا رفته واز زندگي دنيا يک باب منزل مسکوني دارد، داراي هفت فرزند مي باشد، واين فرزندان جز همين يک باب منزل هم سر پناهي ندارند، شخص متوفي وصيت کرده ۱/۳ از داراي اش را خرج اوکنند.

 سؤال اينجاست که بايد خانه بفروشد و۱/۳ را خرج کنند. در صورت فروش خانواده آواره شده وچون منبع در آمد ثابتي هم ندارند به مشکلات بسياري برخورد مي نمايند. سؤال ديگر اينکه از آنجايي که پدر خانواده مغروض بوده مبالغي هم جهت تسويه به طلبکاران پرداخت شده است. آيا مي توان اين مبالغ را جز آن ۱/۳ دانست؟

پاسخ:۱- بايد وصيت عمل شود.

 ۲- نمي شود از ثلث بپردازند بلکه ابتدا ديون را بدهند وسپس ثلث را جدا کنند وما بقي را تقسيم کنند

سؤال : اگر شخصى وصيت كند كه او را در مكانى (قبرستان قديم شهر) دفن كنند ولى بعد از فوت دفن كردن در آن قبرستان ممنوع مى شود و او را در قبرستان ديگرى دفن مى كنند. اما بعد از يك سال دفن كردن در قبرستان قديم (يعنى جايى كه ميت براى دفن وصيت كرده بود) آزاد مى شود. حال انتقال ميت از جايى كه هم اكنون هست به قبرستان قديم شهر چه حكمى دارد؟

پاسخ:جايز نيست.

سؤال : ايا اهدا قلب و يا کليه و ديگر اعضاء اشکال شرعي دارد؟

پاسخ:اگر وصيت کرده باشدکه قلب يا کليه اش را بعد از فوت به ديگري بدهند در صورتي که حفظ حيات مسلماني بران متوقف نباشد نفوذ وصيت و جواز قطع محل اشکال است.

سؤال : ايا ثلث مال را مطابق قيمت زمان فوت بايد محاسبه کرد يا به قيمت روز ايا ثلث مال را وصي بايد طبق وصيت خرج کند يا ورثه هر يک مقداري از ان را ميتواندطبق وصيت خرج کنند؟

پاسخ:به قيمت روز ، بايد با موافقت وصي باشد.

سؤال : اگر وارث به ثلث احتياج مبرم داشته باشد ميتواند آنرا مصرف کرده و سپس به مرور آنرا ماهيانه يا ساليانه طبق وصيت خرج کند؟

پاسخ:جايز نيست و تاخير در انجام وصيت نيز جايز نيست.

سؤال : شخصي وصيت نموده بعد از فوت وي ۵ ، ۸ سهم از ۱۷ ملکي وي از يک شرکت با مسؤوليت محدود در اختيار يکي از بنيادهاي خيريه قرار گرفته تا به مصرف محرومين وفقرا تحت حمايت نهاد موصوف برسد متعاقباً پس از فوت موصي وراث نيز وصيت را تنفيذ نموده اند ليکن مطابق ماده ۱٠۲ قانون تجارت مصوب ۱۳٠۹ هر گونه انتقال سهام شرکت با مسؤوليت محدود منوط به رضايت سه چهارم شرکاي شرکت مي باشد .

به نظر مرجع معظم آيا قانون موصوف تسري به وصيت دارد واصولاً شمول قانون موصوف بر وصيت يا وقف شرعي است يا خير ؟ اگر شرکاي شرکت در فرض قانون راضي به وصيت موصي نباشد آيا وصيت باطل است وقابل عمل نيست؟ با وجود تأکيدات شارع مقدس بر انجام وصاياي ميت تکليف وصيت مذکور که بنفع محرومين است چيست ؟

پاسخ:۱ ـ تشخيص شمول قانون وعدم آن وظيفه کارشناس است واز نظر شرعي اگر قانون شامل باشد وشرکت بر اساس قانون تأسيس شده باشد وبه عنوان شرط ضمني لازم الإجرا است .

 ۲ ـ مي توانند ورثه در آمد آن مقدار از سهام را به بنياد مذکور بدهند ودر يک سند قانوني ثبت کند که گر چه رسماً سند منتقل نشده است ولي اين مقدار از سهام ملک اين بنياد است ومنافع آن به آنجا داده شود .

سؤال : لطفا بفرماييد در وصيت تمليکي اگر موصي مال غير را به اعتبار اينکه در آينده آن مال را تملک خواهد نمود مورد وصيت قرار دهد اين وصيت صحيح است يا خير؟

پاسخ:اگر بعد از تملک آن وصيت سابق را ابقاء کند صحيح است.

سؤال : اگر شخصي به هنگام وفات وصيت نامه نداشته باشد تکليف ارثيه چيست؟

پاسخ:اگر ميت بدهي يا حجي به گردن داشته باشد مي دهند و مابقي را بين ورثه تقسيم مي کند.

وصیت به حج

سؤال : اگر شخصى براى خودش حج را به جاى آورد سپس وصيت كند پس از فوتش به نيابت از او حج كنند و معلوم نباشد كه مورد وصيت، حجة الاسلام است ـ مانند آن كه برايش بطلان حج سابقش آشكار شود و يا دريابد كه آن هنگام مستطيع نبوده است ـ كه لازم است هزينه آن از اصل ماترك جدا شود و يا آن كه اين حج، احتياطى يا مستحبى است كه بايد از ثلث جدا شود واگر كفاف هزينه حج را ندهد اجراى آن متوقف بر موافقت ورثه است، در چنين حالتى تكليف چيست؟

پاسخ:اگر استطاعتش در زمانى معلوم باشد و ندانند كه پس از آن حجة الاسلام را به جاى آورده است، يا نه، بر ورثه واجب است كه هزينه آن را از ثلث جدا كنند و كاستى آن را ـ در صورتى كه ثلث پاسخگو نباشد ـ از اصل تركه جبران نمايند و اگر ندانند كه مستطيع بوده است و يا بدانند كه مستطيع بوده و پس از آن خودش حج به جاى آورده است، هزينه حجش را از ثلث مى پردازند و اگر كفاف نكرد، كاستى آن را با اجازه ورثه از مابقى ارث جبران مى كنند.

سؤال : اگر شخصى كه نمى تواند مباشرتاً حج گزارد، وصيت كند كه پس از فوتش به نيابت از او حج كنند. آن گاه پس از وصيت، در همان حال حياتش كسى را به نيابت از خود به حج بفرستد، آيا عمل به وصيتِ پيش از اين حج نيابتى واجب است و يا آن كه لغو شده به شمار مى رود؟

پاسخ:اگر معلوم شود كه حج مورد وصيت، همان است كه در زندگيش براى ادايش نايب گرفته است، به گونه اى كه نايب گرفتن عدول از وصيت به شمار رود، وصيت لغو شده خواهد بود و در غير اين صورت، عمل به وصيت واجب است.

سؤال : اگر شخصى وصيت كرد كه به نيابت از او حج كنند، ليكن معلوم نشد كه مقصودش حج بلدى است يا حج ميقاتى يا اعم از اين دو، در اين صورت وظيفه شخص وصى چيست؟

پاسخ:حج ميقاتى از او كفايت مى كند، مگر آن كه قرينه روشنى بر اراده حج بلدى، وجود داشته باشد.

سؤال : شخصى از ثلث ماترك خود، به حج وصيت مى كند و شخصى را براى اداى آن تعيين مى نمايد. ليكن ورثه اش كسى ديگر را براى نيابت از او برمى گزينند، حال حكم اين حج چيست و اجرت آن به عهده كيست؟

پاسخ:حجش صحيح است، ليكن ورثه ضامن اجرت آن هستند پس اگر مورد وصيت حجة الاسلام باشد، ثلث را در راهى كه به نظر وصيت كننده نزديك تر باشد، صرف كنند و اگر مورد وصيت حج مستحبى باشد، واجب است كه وصيت را اجرا كنند.

 سؤال : شخصى وصيت مى كند كه يكى از املاك معين شده اش را پس از مرگش بفروشند و با پول آن به نيابت از او حج كنند و چون آن را مى فروشند، مى بينند كه پولش بسيار بيشتر از هزينه حج است. حال با اين پول مازاد چه كنند؟

پاسخ:اگر از وصيت تعدّد مطلوب فهميده شود، آن را در يكى از راه هاى خير كه به غرض وصيت كننده نزديك تر باشد، صرف كنند وگرنه جزو ارث وارثان مى شود.

سؤال : آيا شخص مى تواند به ناقص العضوى وصيت كند كه حجة الاسلام يا غير آن را به نيابت از او به جاى آورد، در صورتى كه نقص عضوش بر نحوه طبيعى انجام اعمال اثر مى گذارد؟

پاسخ:اگر وصيت كننده از نقص عضو نايب بى خبر بود، يا آن كه اين نقص بعد از وصيت پديد آمد و وصيت كننده بى آن كه از آن باخبر شود، فوت كرد و يا آن كه پس از مرگ وصيت كننده، نقص عضو پيدا شد، بعيد نيست كه وصيت باطل باشد. اما اگر وصيت كننده با علم به نقص عضو وصيت كرد و يا آن كه پس از وصيت اين نقص پديدار شد ولى وصيت كننده با آگاهى از آن از وصيت خود عدول نكرد، ظاهراً اجراى وصيت از ثلث ميت واجب است. البته اگر مورد وصيت حجة الاسلام بوده باشد، احتياط واجب آن است كه هم وصيت را اجرا كنند و هم كسى را كه توانايى اداى عمل اختيارى داشته باشد، از اصل تركه ميت براى حج نايب بگيرند.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -