انهار
انهار
مطالب خواندنی

آیت الله العظمی سیستانی (مــدظله)

بزرگ نمایی کوچک نمایی

 سؤال : گرفتن اجاره و رهن براى منازل آيا شرعا جايز است ؟

پاسخ: جايز است و تصرف در عين مرهونه بدون اذن رهن جايز نيست .

سؤال : اگر منزلى را رهن كنيم و در آن ساكن شويم چه حكمى دارد ؟

پاسخ: اگر رهن قرض بدون اجاره باشد سكناى آن خانه ربا و حرام است . و همچنين اگر قرض بشرط باشد و اگر اجاره بشرط قرض باشد باحتياط واجب جايز نيست .

سؤال : اگر مغازه مرهونه در قبال پولى كه به او داده شده بخود صاحب مغازه يعنى راهن اجاره داده شود صحيح است يا خير

پاسخ: منافع مغازه ملك او است و او مى تواند بدون اجرت از آن استفاده كند ، و اجاره دادن آن باطل است چون مالك نيست .

سؤال : اگر ملكى رهن واقع شود و شرط شود كه راهن در اين مدت هيچگونه حق تصرف در آنرا ندارد چنانچه آنرا معامله كند عقد صحيح است يا خير ؟

پاسخ: اگر مرتهن آن وارد كند باطل است و اگر اجازه دهد صحيح است .

سؤال : آيا مرتهن مى تواند عين مرهونه را به راهن اجاره دهد ؟

پاسخ: مرتهن مالك نيست كه اجاره دهد بلكه عين مالك راهن است و منافعش در اختيار او است و مى تواند در آن تصرف كند به نحوى كه با حق رهانت منافات نداشته باشد .

سؤال : آيا آنچه که بين مردم متداول است که بعنوان رهن منزل مبلغ کلاني پيش پرداخت مي کنند وديگر از اجاره ماهانه معاف هستند ودر پايان انقضاء اجاره مبلغ را پس ميگيرند آيا شرعيت دارد ؟

پاسخ: اين کار حرام است وسکناي در آن منزل سود پول است وجايز نيست .

سؤال : رهن کامل دادن منزل بدون اخذ اجاره فقط در مقابل وجه نقد پيش؟

پاسخ: اگر قرض به شرط سکني باشد حرام است.

سؤال : چگونه مي شود به رهن خانه خمس تعلق نگيرد؟

پاسخ: اگر رهن خانه از پولي باشد که اگر صرف در مؤونه نشود بايد خمس آن را داد راه فرار و چاره اي که خمس ندهيد وجود ندارد.

سؤال : آيا خانه رهن تنها دادن يعني بدون دريافت هيچگونه اجاره ايراد دارد؟

پاسخ: اگر حقيقت رهن باشد اشکال ندارد يعني مبلغي را به شخصي قرض بدهد و طرف هم خانه خود را به عنوان رهن در اختيار او بگذارد و به او اجازه استفاده از خانه را بدهد


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -