انهار
انهار
مطالب خواندنی

فتاوای آیةالله العظمی وحید خراسانی

بزرگ نمایی کوچک نمایی
معناى اعتكاف
اعتكاف از عبادات است ، واعتكاف شرعاً آن است كه در مسجد به قصد قربت درنگ واقامت كند و احتياط مستحبّ آن است كه اقامت به قصد انجام عبادتى ـ مانند نماز ـ باشد ، وبراى آن وقت معيّنى نيست ، ودر هر زمانى كه روزه صحيح است ، اعتكاف هم صحيح است.
شرایط اعتکاف
مسأله ۱۷۵۹ ـ در اعتكاف امورى معتبر است:
اوّل: آن كه اعتكاف كننده عاقل باشد ، و اعتكاف بچّه مميّز صحيح است.
دوم: قصد قربت به گونه اى كه در وضو گذشت.
سوم: روزه ، پس كسى كه روزه او باطل است ـ مانند مسافرى كه قصد اقامه ده روز ندارد ـ نمى تواند اعتكاف كند.
چهارم: آن كه در مسجد الحرام ، يا مسجد النّبى (صلى الله عليه وآله وسلم) ، يا مسجد كوفه ، يا مسجد بصره ، يا مسجد جامع باشد.
پنجم: با اذن كسى كه اذن او معتبراست ، باشد ، پس اعتكاف زن ، بدون اذن شوهر ، در صورتى كه منافى با حقّ شوهر باشد، صحيح نيست.
ششم: مدّت سه روز ودو شب وسطِ آن سه روز ، در مسجدى كه در آن اعتكاف كرده است ، بماند ، وجز براى امورى كه ضرورت دارد ، از مسجد بيرون نرود ، و مى تواند براى عيادت مريض و تشييع جنازه و تجهيز ميّت ـ مانند غسل ونماز ودفن ميّت ـ از مسجد بيرون برود.
و در مواردى كه جايز است از مسجد بيرون رود ، بيشتر از زمانى كه براى انجام آن امر لازم است ، خارج مسجد نماند ، وبنا بر احتياط واجب ، از نزديكترين راه به مسجد برگردد ، ودر بيرون مسجد ننشيند ، و اگر اضطرار به نشستن پيدا كرد ، در صورت امكان در سايه ننشيند.
رجوع در اعتكاف
مسأله ۱۷۶۰ ـ پس از شروع در اعتكاف ، در صورتى كه آن اعتكاف واجب معيّن ـ مثل آن كه نذر كرده باشد در زمان معيّنى اعتكاف نمايد ـ نباشد ، تا دو روز نگذشته باشد ، مى تواند از اعتكاف رجوع كند و آن را بهم بزند ، ولى اگر هنگام نيّت شرط كرده باشد كه اگر برايش اتّفاقى بيفتد ، بتواند رجوع كند ، بعد از گذشت دو روز هم مى تواند رجوع نمايد.
مبطلات اعتكاف
مسأله ۱۷۶۱ ـ كسى كه اعتكاف مى كند بايد از امورى اجتناب نمايد ، وارتكاب آنها اعتكاف را باطل مى كند ، ولى وجوب اجتناب از آنها در اعتكافى كه واجب معيّن نيست ـ در غير جماع ـ بنابر احتياط است:
۱) جماع ، و بنابر احتياط واجب از استمناء و مباشرت زن به لمس و بوسيدن به شهوت هم اجتناب كند.
۲) بوى خوش.
۳) خريد وفروش ، كه اعتكاف را باطل مى كند ، ولى معامله باطل نمى شود ، وبنا بر احتياط واجب از هر تجارتى ـ هر چند به مصالحه ومضاربه واجاره ومانند اينها ـ اجتناب كند ، واگر به خريد يا فروش چيزى اضطرار پيدا كند ، ونتواند وكيل بگيرد ، جايز است.
۴) ممارات ـ مجادله كردن ـ به قصد غالب شدن واظهار فضل ، بر هر امرى چه از امور دينى باشد يا از امور دنيوى.
كفاره باطل شدن اعتكاف واجب
مسأله ۱۷۶۲ ـ اگر در حال اعتكاف واجب ، عمداً جماع كند ـ چه در روز باشد يا شب ـ كفّاره بر او واجب مى شود ، وكفّاره اش اين است كه يك بنده آزاد كند ، يا دو ماه پشت سر هم روزه بگيرد ، يا شصت مسكين را اطعام نمايد.
و در ارتكابِ غير جماع ـ از امورى كه بايد از آنها اجتناب نمايد ـ كفّاره واجب نيست.
انجام دادن سهوی يكى از مبطلات اعتكاف
مسأله ۱۷۶۳ ـ اگر اعتكاف كننده ، يكى از مبطلات اعتكاف را سهواً انجام دهد ، صحّت اعتكاف محلّ اشكال است.
اعاده و قضاى اعتكافى كه باطل شده
مسأله ۱۷۶۴ ـ اگر اعتكاف را به يكى از امورى كه ذكر شد باطل كند ، در صورتى كه اعتكاف واجب غير معيّن باشد ـ مثل آن كه اعتكاف را ، بدون آن كه در وقت معيّنى باشد ، نذر كند ـ بايد دوباره به جا آورد ، و در صورتى كه واجب معيّن باشد ـ مثل آن كه در وقت معيّنى اعتكاف را نذر كند ـ يا اعتكاف مستحبّ باشد وانجام آن مبطل بعد از دو روز باشد ، بنا بر احتياط واجب ، اعتكاف را قضا كند ، واگر در اعتكاف مستحبّ قبل از دو روز باشد، قضا ندارد.
عدول از اعتكاف به اعتكاف ديگر
مسأله ۱۷۶۵ ـ عدول از اعتكاف به اعتكاف ديگر جايز نيست ، چه هر دو واجب باشند ـ مثل آنكه يكى را به نذر و ديگرى را به قسم بر خود واجب كرده باشد ـ يا هر دو مستحبّ باشند ، يا يكى واجب وديگرى مستحبّ باشد ، يا يكى براى خود وديگرى به نيابت يا اجاره براى غير باشد ، يا هر دو به نيابت از غير باشد.
نشستن اعتكاف كننده بر فرش غصبى و گرفتن جاى ديگرى بدون رضايتش
مسأله ۱۷۶۶ ـ اگر اعتكاف كننده بر فرش غصبى بنشيند ، معصيت كرده است ، واعتكاف باطل نمى شود ، ولى اگر كسى به مكانى سبقت كرده وجا گرفته باشد ، واعتكاف كننده ، آن مكان را از او بدون رضايت بگيرد ، اعتكافش در آن مكان باطل است.
غسل اعتكاف كننده در مسجد
مسأله ۱۷۶۷ ـ اگر بر اعتكاف كننده غسل واجب شود ، در صورتى كه غسل كردن در مسجد مانعى نداشته باشد ـ مانند غسل مسّ ميّت ـ جايز نيست از مسجد خارج شود ، ودر صورتى كه مانع داشته باشد ـ مثل غسل جنابت كه مستلزم ماندن در مسجد با جنابت است ـ بايد خارج شود ، وگرنه اعتكاف او باطل مى شود.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -