انهار
انهار
مطالب خواندنی

وفات «سید محمد باقر امامی» (1386 ش)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
آیت الله سید محمد باقر امامی کرونی در روز دوشنبه  21 خرداد ماه سال 1386 در سن 59 سالگی  پس از طی نمودن یک دوره بیماری سخت که بیش از چهار سال طول کشید، دار فانی را وداع گفته و به سرای آخرت رهسپار شد.
نکته قابل توجه درباره این عالم بزرگوار یکی بودن ماه ولادت و وفات ایشان است که یاد و خاطره ایشان را بیشتر در ذهن تداعی می کند.
عالم بزرگوار و ربانی آیت الله سید محمدباقر امامی کرونی در سال 1327 در شهرستان تیران و کرون در خانواده‏ای اصیل و روحانی، از نسل سادات حسینی چشم به جهان گشود.
پدر بزرگوارشان مرحوم حجت‏ الاسلام سید کمال‏الدین امامی، اهل زهد و تقوی و فردی محتاط و از وعاظ و ذاکرین با اخلاص اهل‏بیت عصمت و طهارت علیهم ‏السلام بود و مقبره ایشان و مرحوم حجت‏ الاسلام حاج آقا محمد امامی (عموی بزرگوار آیت ‏الله سید محمدباقر امامی‌) محل زیارتگاه عاشقان و دلباختگان اهل‏بیت عصمت و طهارت علیهم‏السلام می‌باشد.
مادر بزرگوارشان از سادات محترم بهشتی‏ نژاد و از خانواده‏ای روحانی بود و همسر مکرمه ایشان فرزند عالم مجاهد، روحانی خستگی‏ ناپذیر، عالم ربانی، مرحوم حجت ‏الاسلام‏ و المسلمین حاج سید محمد بهشتی‏ نژاد (ره) می‌باشد.
دوران کودکی
از همان کودکی آثار ذکاوت و هوش در چهره‏اش نمایان بود. حیا و پاکی، حفظ حریم بزرگان و توجه به پند و اندرزهای ایشان و بی‏رغبتی به بازیهای معمول کودکانه، از مشخصه‏های بارز دوران کودکی او به حساب می‌آید.
عشق به معنویات، انس با قرآن، علاقه به فراگیری احکام دینی او را با سایر کودکان متمایز می‌ساخت و همین تمایز، او را به تحصیل علوم حوزوی کشاند.
دوران تحصیل
معظم ‏له جهت تحصیل ابتدا به حوزه علمیه شهر نجف‏ آباد رفت و پس از گذراندن قسمتی از سطح، برای بهرمندی بیشتر از اساتید برجسته به مدرسه صدر خواجو و سپس به مدرسه صدر بازار اصفهان وارد شد.
عشق و علاقه وافر به فراگیری، نظم و انضباط در دروس، جدیت و تلاش در تحصیل علوم دینی، برای ایشان توفیق بهر‏مندی از اساتید متعددی را فراهم کرده بود. لذا معظم‏ له پس از طی دروس مقدماتی در پایه سطح از محضر اساتیدی چون مرحوم آیت ‏الله حاج شیخ مجتبی لنکرانی(ره) و مرحوم آیت‏الله حاج سید مرتضی مهدوی هرستانی(ره) بهرمند گردید.
ایشان در مباحث مربوط به هیئت، نجوم، ریاضیات و ارث الشیعه از محضر آیت‏ الله حاج شیخ عباسعلی ادیب(ره) بهره گرفت و به مدت 23 سال در علوم مختلفه به خصوص در ادبیات سطح عالی، فقه، اصول، درایه الحدیث و اخلاقیات از محضر آیت‏الله حاج شیخ احمد فیاض(ره) کسب فیض کرد و در کلام و تفسیر از محضر مرحوم آیت‏الله حاج سید عبدالحسین طیب استفاده نمود و قریب 15 سال دروس خارج فقه و اصول را از محضر مرحوم آیت‏الله حاج سید محمدعلی صادقی(ره) فرا گرفت.
ایشان علوم معقول، حکمت و فلسفه را از محضر مرحوم آیت‏ الله میر سید علا مدرس مطلق(ره) و مرحوم آیت‏الله حاج شیخ عباس ایزدی نجف‏آبادی بهره برد.
از جمله اساتید دیگر ایشان، ابوالشهیدین آیت ‏الله آقا میرزا هاشمی‌ در اصول و آیت ‏الله حاج سید علی بهبهانی(ره)در خارج فقه و اصول بوده است.
آخرین درسی که به صورت منظم شرکت می‌کرد، درس خارج فقه و اصول حضرت آیت‏الله مظاهری ادام الله ظله الشریف بوده است.
خصوصیات اخلاقی
خصوصیات اخلاقی معظم ‏له به صورتی در او تنیده بود که سبب جذابیت و تأثیرگذاری این مرد بزرگ شده بود.
دینداری و ایمانی استوار، خردمندی و دانائی، پرهیزکاری و پارسایی، تواضع و فروتنی، زهد و ساده‏زیستی، از مشخصه‏ های بارز ایشان به حساب می‌آمد.
ایثار و فداکاری، شهامت و دلیری،‌ حلم و خویشتن‏داری، تیزبینی و پختگی اجتماعی و بینش سیاسی از عمده‏ ترین خصوصیات اخلاقی ایشان بود.
خلوص نیت، شرح صدر، رعایت متانت و ادب در همه حال به خصوص در محضر اساتید خود از مشخصه‏ های بارز ایشان بشمار می‌رفت.
جدیت و تلاش در تهذیب نفس، تقوا و اخلاص در عمل، عشق و علاقه به تبلیغ و نشر معارف دین، اهتمام به تدریس دروس حوزوی از عمده‏ ترین خصوصیات اخلاقی این فقیه فرزانه به حساب می‌آید.
اهتمام به قرائت قرآن، توجه به دعا و زیارت، پافشاری در تهجد و سحرخیزی و دقت در سیر و سلوک عرفانی، سجایای اخلاقی معظم ‏له را تشکیل می‌داد.
عشق و علاقه به اهل‏بیت عصمت و طهارت، سرمایه پیشرفت و ترقی او بود.
دعوت به حق در تمامی ‌رفتار، منش و اندیشه ‏اش حاکم شده بود و رفتار و کردارش همواره زمینه‏ ساز تأثیر گفتارش به حساب می‌آمد.
پذیرش گفتارش از سوی مخاطبین، همواره به دلیل پیاده کردن دستورات دین در عمل و رفتارش بود. او حدیثی نمی‌خواند مگر آن که عمل به آن حدیث در رفتارش نمایان بود.
او سعی داشت تا زیبائی‏ های اسلام را قبل از گفتار، در عمل به دیگران منتقل کند و به حقانیت حدیث «کونوا دعاه الناس بغیر السنتکم» به خوبی واقف بود و سرتاسر زندگی خود را بر عملی کردن آن استوار کرده بود.
مردم بیش از آن که از گفتار او پند بگیرند از سیره عملی ایشان استفاده می‌کردند.
سیره عملی
“نقش تربیتی الگوها در رفتار و کردار انسان‏ ها انکارناپذیر است.
تردیدی نیست که علمای عامل و سالکان کامل بهترین اسوه برای رسیدن بشر به رشد و تعالی به شمار می‌روند.
برای مطالعه جوانان هیچ چیز بهتر از شرح‏ حال بزرگان نیست زیرا آنان مجموعه عملی فضایلی هستند که ما می‌خواهیم با نصیحت و دستور به فرزندانمان تعلیم دهیم.”
معظم‏ له در پایداری واجبات دین بسیار استوار بود و امر به معروف و نهی از منکر را با بیانی لین و قابل تأثیر و با جدیت اجرا می‌کرد.
همواره نسبت به انقلاب، امام و شهدا وفادار بود و دفاع از انقلاب و آرمان‏های حضرت امام را بر خود واجب می‌دانست.
به نظام جمهوری اسلامی و ولایت‏ فقیه بسیار پایبند بود و به دستاوردها و ارزش‏ های انقلاب وفاداری نشان می‌داد. حضور در جبهه‏ های نبرد و تقویت روحیه رزمندگان اسلام را وظیفه خود می‌دانست و برای شهدا جایگاه ویژه‌ای قائل بود و به خانواده شهدا احترام خاصی می‌گذاشت.
در تمامی‌راهپیمائی‌ها و انتجابات شرکت فعال داشت و همواره مردم را به حضوری فعال تشویق و ترغیب می‌کرد. وی همواره در سخنرانی‏ ها، همگان را به وفاداری به انقلاب و ادای حق شهدا توصیه می‌نمود.
این بزرگوار همچنین به فعالیت‏های فرهنگی و اجتماعی اهتمامی ویژه داشت و با حضور مؤثر در مراکز علمی، آموزشی و تحقیقاتی و برگزاری کلاس‏های تدریس و انجام سخنرانی و یا ارسال پیام، راهگشا و تأثیرگذار در آن مراکز بود.
به ایجاد کانون‏ ها و هیأت‏ های مذهبی به خصوص برای جوانان عنایت خاصی داشت و همواره به تشکیل آن توصیه می‌نمود و ارتباط با نسل جوان برای بینش‏ بخشی صحیح و تحکیم معنویت در ایشان و پاسخگوئی به سئوالات و شبهات روز جوانان، از فعالیت‏های این فقیه فرزانه بود.
معظم ‏له برای دیگران شخصیت قائل بود و چون آحاد مردم را به خوبی می‌شناخت، هر کسی را در جایگاه خودش می‌پذیرفت.
با مردم صمیمی، و در حل مشکلات ایشان جدی، و در رسیدگی به حال محرومان پیش ‏قدم بود؛ به نحوی که همگان ایشان را به عنوان محرم اسرار خود و پدری دلسوز و مهربان می‌شناختند.
رئوف و مهربان، خوش‏ خلق و آرام، بی‏ آلایش و بی‏ تکبر، در مقابل کوچک‏ترها بسیار خاضع و در مقابل بزرگان دین، مطیع بود.
هرگز کسی تندی در ایشان مشاهده نکرد، مگر آن که حقی پایمال شده باشد یا وظیفه شرعی ایجاب کند.
اهتمام به صله‏ رحم و توجه به مسائل خویشاوندی، از سوی وی، سرمشق دیگران شده بود و علاقه بیش از حد تصور به والدین خود داشت. از پدرش تا آخر عمر در همه مجالس به نیکی یاد می‌کردند و برای وی طلب استغفار می‌فرمود. از مادرش نیز بعنوان مادری دلسوز و مهربان و استادی ارجمند یاد می‌کرد و می‌فرمود: اگر من مطلبی را درباره واقعه کربلا (روضه ‏خوانی) می‌خوانم مدیون تعلیمات والده مرحوم ه‏ام هستم.
درب خانه ‏اش همیشه بر روی همه باز بود و میهمان را بسیار دوست می‌داشت و از او تا سر حد امکان پذیرائی می‌کرد.
بسیار خوش سفر بود و مثل بقیه در کارها شرکت می‌نمود و اگر چیزی کم بود هیچ وقت اظهار نمی‌کرد.
از تجمل‏ گرائی بیزار بود و از غیر ضروری در زندگی بسیار پرهیز داشت.
با آن که از موقعیت اجتماعی خوبی برخوردار بود و از ائمه ممتاز جمعه استان به حساب می‌آمد، از امکانات اولیه بی‏ بهره بود و زندگیش را در سطح پایین‏ ترین افراد جامعه‏ اش اداره می‌کرد.
با آن که ملجأ و پناه مردم بود و روزانه ده‏ها نفر به او مراجعه می‌کردند و ایشان حتی‏ الامکان رفع مشکل می‌کرد، اما هرگز به دائر کردن دفتر امام جمعه با امکانات مرسوم، تن نداد.
از چاپلوسی و مدح و ثنا بیزار بود و از این‏گونه افراد می‌گریخت.
هرگاه هدایائی به او تقدیم می‌شد، حضار در جلسه را مقدم می‌انداخت و اگر به گرفتن مجبور می‌شد، در غیاب افراد، آن را به مستحق تقدیم می‌نمود.
زیارت عاشورا از برنامه‏ های روزانه ایشان بود؛ به نحوی که از اوایل طلبگی تا آخرین لحظات عمر به آن اهتمام داشت و به جز ایام بیماری، همیشه، در حال ایستاده، رو به حرم سیدالشهداء علیه السلام این زیارت را قرائت می‌کرد.
به اقامه نماز جماعت اهتمام ویژه داشت. در اصفهان در مسجد شیش و در اواخر هفته که به شهر تیران می‌رفت در مساجد شهر مثل مسجد سید، مسجد سیدالشهداء، مسجد چهارده معصوم و دیگر مساجد نماز جماعت اقامه می‌کرد.
در سال 1360 از طرف نمایندگان خاص حضرت امام خمینی(ره) به سمت امام جمعه شهر تیران منصوب گردید. این عالم ربانی اهتمام جدی به اقامه نماز جمعه داشت، به نحوی که حتی‏ الامکان خود ایشان آن را اقامه می‌فرمود و با خطبه‏ های پر بار و سراسر شور و حال، در طول بیست و دو سال، روحانیت و معنویتی خاصی به همگان می‌بخشید و به شهر جلوه معنوی خاصی داده بود.
آثار
تقریرات درسی که بخشی از آن شامل تقریرات دروس فقه و اصول می‌شود از جمله آثار گرانبهای بر جای مانده از ایشان می‌باشد.
نامه‏ ها و استفتائات متعدد از مراجع عظام تقلید نیز، مجموعه در خور توجهی است که از ایشان باقی مانده است.
بیش از 450 خطبه و سخنرانی به صورت صوت و تصویر از تلاش‏های بی ‏وقفه ایشان است که به یادگار مانده است.
مجموعه اشعار ارزشمند و گرانبها، به جای مانده که منتخب آن تحت عنوان “دیوان محبت” به چاپ رسیده است؛ از آثار پرارزش این عالم بزرگوار می‌باشد.
در جائی از این دیوان، گویا رحلت خود را به نوعی مطرح کرده ‏اند که در ایام شهادت مادرشان زهرای مرضیه(س) و در کنار دختر بزرگوارش فاطمه معصومه(س) دیده از جهان فرو خواهند بست.
ارتحال
و بالاخره این بزرگوار بمصداق البلاء للولاء در آخر عمر خود وارد یکی از امتحانات و ابتلائات الهی گردید و پس از طی نمودن یک بیماری سخت که بیش از چهار سال طول کشید، در مقابل تقدیرات الهی با حالت صبر، شکر، رضایت و تسلیم، تحمل نمود. و حتی ناله‏ای از او سر نزد.
هر که در این بزم مقربتر است
جام بلا بیشترش می‌دهند
گوئی این بیماری برای او سیر و سلوکی بود و از آن طریق باید به وصال خویش می‌رسید.
هر که را اسرار حق آموختند
مهر کردند و دهانش دوختند
و سرانجام در ایام شهادت حضرت زهرای مرضیه سلام الله علیها و در جوار کریمه اهل‏بیت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها در خرداد 1386 مطابق 25 جمادی‏ الاولی روح ملکوتیش دعوت حق را لبیک و به مقامات حضرت حق شتافت.
روحش شاد و یادش همیشه زنده و راهش پر رهرو باد.
پیام تسلیت حضرت آیت‏الله العظمی مظاهری به مناسبت رحلت آیت‏الله سید محمدباقر امامی (قدس سره)
بسم الله الرحمن الرحیم
«انا لله و انا الیه راجعون»
رحلت عالم زاهد و عبد صالح و صبور مرحوم مغفور آیت‏الله آقای سید محمدباقر امامی رضوان الله تعالی علیه موجب تأثر و تأسف گردید؛ آن بزرگوار؛ حقا یکی از عالمان خدوم و با اخلاص بودند که هم در عرصه تعلیم و تعلم و اشاعه معارف اهل‏بیت عصمت و طهارت علیهم‏السلام و مسلمین و انقلاب اسلامی تقدیم داشتند، رنج و محنت کسالت و بیماری در سال‏های اخیر نتوانست در روحیه والای زهد و صبر آن بنده صابر خداوند خلل وارد آورد و روح دائمی شکر به قضای الهی را از آن عالم شاکر و متقی سلب نماید.
ضمن عرض تسلیت به پیشگاه حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا له الفداء و به حوزه علمیه اصفهان که مدرسی برجسته را از دست داده است و به عموم مردم با ایمان و انقلابی شهرستان تیران و کرون که ذخیره‏ای بزرگ را از دست داده ‏اند و به خصوص به شاگردان و ارادتمندان آن مرحوم و بالاخص به بیت محترم و فرزندان مکرم و بازماندگان ایشان، از خداوند تعالی علو درجات و رحمت و رضوان بی‏پایان و حشر با اجداد طاهرین و اولیاء مکرمین صلوات الله علیهم اجمعین را برای آن عالم پرهیزکار مسئلت می‏کنم.
و السلام و علی جمیع عباد الصالحین و رحمه الله و برکاته
27 جمادی‏الاولی 1428 ، 23/3/86
حسین مظاهری
متن پیام مرجع عالیقدر حضرت آیت‏الله العظمی نوری همدانی دامت برکاته«بسم الله الرحمن الرحیم»
حضور مبارک حجج اسلام آقایان سید محمدجواد امامی و حاج شیخ مهدی فیاض دامه برکاتهما
سلام علیکم بما صبرتم فنعم عقبی الدار
ارتحال عالم ربانی حضرت حجت‏ الاسلام ‏و المسلمین حاج سید محمدباقر امامی اعلی الله تعالی مقامه، که عمری را با اخلاص کامل در راه تعلیم و تربیت و ارشاد اسلامی سپری کرد موجب تأسف گردید. حسن اخلاق و تواضع و مهربانی بزرگوارانه آن عالم اسلامی در حدی بود که عظمت اخلاقی و سیره پر برکت اجداد طاهرینش سلام الله علیهم را تداعی می‏ کرد و از لحاظ کمال معنوی در حیات والا در هر جمعی که حضور داشت مانند چراغی روشنایی می‏ بخشید و با عبارات رسا و راهگشا نقش یک عالم اسلامی را روشن می ‏ساخت.
اینجانب مصیبت ارتحال این عالم ربانی را به حوزه علمیه اصفهان و علمای اعلام دامه برکاتهم و مردم متعهد و شهیدپرور و عالم‏ پرور آن منطقه تسلیت عرض می‏کنم و از درگاه حضرت رب العزه جل جلاله برای بازماندگان محترم صبر جمیل و اجر جزیل و برای آن مرحوم علو درجات مسئلت می‏نمائیم.
و السلام علیه یوم ولد و یوم مات و یوم یبعث و حیا
حسین نوری همدانی
اول جمادی الثانی 1428، مطابق 26/3/1386
پیام استاندار وقت اصفهان به مناسبت ارتحال آیت‏الله حاج سید محمدباقر امامی
«اذا مات العالم ثلم فی الاسلام ثلمه لا یصدها شیئ»
عالمان و اندیشمندان دینی بسان خورشید و چراغی فروزان هستند که با علم و ایمان خود به همه جا روشنی می ‏بخشند و با همان نور افشانی عالمانه همه را به سوی حق رهنمون می‏سازند پس ما نیز بایستی در راه هدایتی که آنان نور افشانش بوده ‏اند طی مسیر نماییم تا به صراط حق واصل گردیم.
خبر ارتحال عالم وارسته مجاهد نسوه حضرت آیت‏ الله حاج سید محمدباقر امامی واصل گردید.آن عالم خستگی‏ ناپذیر عمری را در راه تحصیل علوم دینی و تهذیب نفس و مبارزه همه‏ جانبه با عوامل ستمشاهی و خدمت ‏رسانی به مردم متدین استان خصوصا منطقه تیران و کرون طی نمود و در سنگر امامت جمعه جهت ایجاد وفاق و همدلی و دعوت به خیر و نیکی رنج راه را بر خود هموار ساخت به گونه‏ای که مردم فقیه آن خطه تلاش‏ها و مجاهدت‏ های ایشان را هیچ‏گاه فراموش نخواهند کرد. اینجانب مصیبت وارده را نخست به حضرت صاحب‏الامر بقیه الله الاعظم و مقام عظمای ولایت، حوزه‏ های علمیه بویژه بیت شریف معظم ‏له تعذیت و تسلیت عرض نموده و از خداوند منان علو درجات آن فقیه سعید را مسئلت دارم.
سید مرتضی بختیاری استاندار اصفهان
وفات «سید محمد باقر امامی» (1386 ش) (۲۵ جمادی‌الاول ۱۴۲۸ق)

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  



پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -