انهار
انهار
مطالب خواندنی

وفات آیةالله «سيد امير محمدكاظمي قزويني» (1373 ش)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
رحلت دانشمند بزرگ مسلمان آيت ‏اللَّه "سيد امير محمدكاظمي قزويني" (1373 ش)رحلت دانشمند بزرگ مسلمان آيت ‏اللَّه «سيد امير محمد كاظمي قزويني» (1373 ش)
آيت‏ اللَّه سيداميرمحمد كاظمي قزويني در سال 1296ش (1335 ق) در كويت در بيت علم و تقوا به دنيا آمد. وي در هشت سالگي به همراه پدر دانشمندش به بصره كوچيد و به تحصيل علوم ادبي و متون فقهي پرداخت. در 18 سالگي، به شوق فراگيري دانش اهل بيت (علیهم السلام) به شهر نجف روي آورد و پس از تكميل سطح، به فراگيري خارج فقه و اصول پرداخت. آيت‏ اللَّه قزويني در اين مسير از محضر بزرگاني همچون آيات عظام: سيد ابوالحسن اصفهاني و شيخ محمدرضا آل ياسين و... بهره برد و پس از سالياني، از مراجع بزرگواري همچون سيد محسن حكيم، سيد عبدالهادي شيرازي، سيد محمود شاهرودي و شيخ محمدحسين كاشف الغطاء اجازه اجتهاد گرفت. ايشان پس از فوت پدر، به بصره بازگشت و به تبليغ مذهب اهل‏بيت (علیهم السلام) از طريق تدريس، تاليف، امامت جماعت، وعظ و ارشاد مردم و مناظره با منحرفان پرداخت. آيت ‏اللَّه قزويني در انجام رسالت ديني خويش از كسي نمي ‏هراسيد و در اين راه آزار بدخواهان را به جان مي‏خريد. در نهايت، اثرات تبليغي اين فقيه بزرگوار به جايي رسيد كه دشمنان و مخالفانش در حزب بعث عراق، قصد كشتن ايشان و به آتش زدن خانه ‏اش را داشتند كه او به ناچار در سال 1350ش به كويت هجرت كرد. از اين مجاهد سترگ بيش از چهل اثر ارزشمند برجاي مانده كه بيشتر در زمينه ‏هاي فقه، اصول، كلام و تاريخ بوده كه نشانگر دانش سرشار وي و كوشش ارزنده ايشان در حمايت از دين و دفاع از مذهب و پاسخگويي به مخالفان و حل مشكلات فكري مردم است. آيت ‏اللَّه قزويني سرانجام در چهاردهم ارديبهشت 1373ش برابر با بيست و سوم ذي‏قعده 1414ق در 77 سالگي رحلت كرد و حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها) به خاك سپرده شد.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -